این لهجهها که ریشه در تحولات تاریخی مسیرهای کلیدی ارتباطی و تعاملات قومی دارند، نه تنها یک شیوه گفتار، بلکه نمایانگر سبک زندگی و تاریخ اجتماعی منطقه هستند؛ اما امروز، این میراث گرانبها تحت فشار مهاجرتهای داخلی، نفوذ رسانههای فراگیر و تغییرات سریع اجتماعی، در معرض فرسایشی بیسابقه قرار گرفته است.
حامد خاتمی، کارشناس ارشد زبانشناسی، در گفتوگو با ایسنا، این تحول سریع را یک «بحران خاموش» توصیف کرد که سرعت همگونی با فارسی معیار را به شکلی غیرقابل کنترل افزایش داده است.
وی تأکید کرد: از منظر زبانشناسی، هیچ گویشی بر گویش دیگر برتری ندارد؛ هر لهجه شاخهای اصیل از درخت تحول زبانی است؛ اما در خراسان رضوی، به ویژه در کانونهای جمعیتی مهمی چون مشهد، نیشابور، سبزوار و کاشمر، نیاز به ارتباطات گستردهتر ملی و شهری، باعث شده لهجه رایج شهری به تدریج گویشهای محلی را به حاشیه رانده و آنها را به سمت فراموشی بکشاند.
خاتمی، از تحول سریع لهجه خراسانی خبر داد و اظهار کرد: در حالی که گویشها بخشی از تاریخ زنده هستند، عوامل اجتماعی نظیر رسانهها و تلاش زنان برای کسب وجهه اجتماعی، سرعت همگونی با فارسی معیار را به شکل بیسابقهای افزایش داده و تهدیدی جدی برای ثبت واژگان اصیل منطقه، ایجاد کرده است.
وی بیان کرد: استان خراسان رضوی به دلیل موقعیت تاریخیاش بهعنوان یک مسیر کلیدی در تاریخ ایران، تنوع گویشی قابل توجهی را در خود جای داده است. این تنوع نتیجه تعاملات تاریخی با اقوام ترک و مغول و همچنین تأثیرات جغرافیایی کوهستانی و کویری است که منجر به انزوای نسبی برخی مناطق شده است.

این کارشناس ارشد زبانشناسی، اظهار کرد: لهجه رایج شهری، به ویژه در مشهد که ریشه در فارسی دری تاریخی دارد، به دلیل نیاز به ارتباطات سیاسی و تجاری گسترده در مقیاس ملی، به تدریج به عنوان زبان رسمی و استاندارد پذیرفته شده و سایر گویشهای محلی را به حاشیه رانده است. این فرآیند، یک پدیده جهانی در جوامع در حال توسعه است که در آن زبان معیار، ابزار قدرت و انسجام ملی به شمار میآید.
وی در تحلیل این پدیده گفت: زبان رسمی همیشه یکی از گویشهای موجود است که قدرت سیاسی آن را تثبیت کرده است. این به معنای نقص در گویشهای دیگر نیست، بلکه صرفاً یک ضرورت ارتباطی است؛ اما مشکل اساسی اکنون، خطر فراموشی و نابودی این گویشها به دلیل عدم توجه و ثبت نشدن واژگان و آواهای آنها است.
خاتمی افزود: زمانی که یک واژه از چرخه گفتار روزمره خارج میشود، تنها یک مرجع برای بازشناسی آن باقی میماند و آن اسناد تاریخی یا ضبطهای میدانی دقیق است.
وی بیان کرد: این گویشها حاوی اطلاعات باارزشی درباره روابط اجتماعی و شیوههای زندگی نیاکان ما هستند و حفظ آنها برای درک بهتر از فرهنگ و تاریخ منطقه ضروری است.
این کارشناس ارشد زبانشناسی، با اشاره به اینکه تغییرات لهجه خراسانی را میتوان در دو سطح بنیادین مشاهده کرد، تصریح کرد: سطح آوایی که نشان دهنده ریشههای عمیق تاریخی است و سطح واژگانی که بیشترین تأثیرپذیری را از جامعه مدرن نشان میدهد.
برخی ویژگیهای آوایی قدیمی
وی به اهمیت نگهداری برخی ویژگیهای آوایی قدیمی اشاره کرد و افزود: آوایی قدیمی ارتباط گویش خراسانی با فارسی میانه و حتی فارسی دری را آشکار میسازد. این ویژگیها، اگرچه در حال تضعیف هستند، اما هنوز در مناطقی که ارتباط کمتری با مرکز دارند، مشهودند.
بزرگترین و ملموسترین تغییرات در حوزه واژگان رخ داده است. نسل سالخورده در خراسان رضوی هنوز از اصطلاحات بومی مرتبط با زندگی سنتی، کشاورزی و آیینهای محلی استفاده میکنند که برای نسل جوان (متولدین دهه ۸۰ و ۹۰) کاملاً نامأنوس است. این تغییرات واژگانی، نه تنها نشان دهنده تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه هستند، بلکه تهدیدی جدی برای حفظ هویت زبانی و فرهنگی منطقه به شمار میآیند.
خاتمی بر لزوم توجه به این تحولات تأکید کرد و خواستار ثبت و حفظ واژگان و ویژگیهای آوایی گویش خراسانی شد تا از فراموشی و نابودی این میراث فرهنگی جلوگیری شود.
وی با اشاره به اینکه لهجه خراسانی به عنوان یکی از گویشهای مهم ایرانی، در حال حاضر در معرض تغییرات جدی و بنیادین قرار دارد، اظهار کرد: این تغییرات نه تنها ریشههای تاریخی این لهجه را تهدید میکند، بلکه میتواند به نابودی تدریجی واژگان و ویژگیهای زبانی خاص این منطقه منجر شود.
شکافهای گویشی و اهمیت ثبت آنها
این کارشناس ارشد زبانشناسی، در ادامه به شکافهای موجود در لهجه خراسانی اشاره کرد و نمونههایی از واژگان و اصطلاحات گویشی را برشمرد که در حال حاضر در جامعه کاربرد محدودی دارند.
وی بیان کرد: این واژگان که در نسلهای گذشته رایج بودند، اکنون به تدریج در حال فراموشی هستند. به عنوان مثال، واژه «جو» به معنای دسته کوچک یا گروهی از حیوانات اهلی و همچنین «گاو خراسا» به گاوی بومی با قدرت بدنی بالا اشاره دارند که در دامداری سنتی استفاده میشد؛ اما نسل جوان به دلیل تأثیر فناوریهای جدید، بیشتر به واژگان رسمی و بیگانه روی آورده و با اصطلاحات سنتی کشاورزی ناآشنا شدهاند.
افول قیدهای گویشی؛ نشانهای از شتاب همگونی
خاتمی ادامه داد: تغییرات در ساختار جملات و به ویژه در قیدها نیز نشان دهنده شتاب همگونی لهجه خراسانی با فارسی معیار است. قیدهای خاص و کوتاه گویشی که برای گویشوران بومی قابل درک بودهاند، به تدریج جای خود را به معادلهای رسمی و ساختارهای متداولتر فارسی معیار میدهند. برای مثال، قید «سِیکی سِیکی» (آرام آرام) به سرعت در حال جایگزینی با «آروم آروم» است که در زبان معیار رایجتر است. همچنین، قید «پِیپَک» (کلاً) توسط نسل جوان با «کلاً» یا «کاملاً» جایگزین شده است. این جایگزینی نشان دهنده برتری سریع واژگان رسمی در گفتار روزمره است.
وی گفت: همچنین، اصطلاحاتی مانند «سَر تیر» (بلافاصله) جای خود را به «بلافاصله» یا «همین الان» دادهاند. این تغییرات در مقیاس کوچک، اغلب اولین نشانههای فروپاشی یک گویش هستند، زیرا افراد برای کاهش تلاش ذهنی در برقراری ارتباط با غریبهها به سمت فرمهای کوتاهتر و فراگیرتر حرکت میکنند.
نقش زنان در همگونی زبانی
این کارشناس ارشد زبانشناسی، همچنین بر نقش زنان و دختران جوان در این فرآیند همگونی تأکید کرد و آنها را مهمترین عامل همگونی با فارسی معیار دانست.
وی توضیح داد: دختران و زنان به دلیل حساسیتهای اجتماعی و دغدغههای مربوط به تصویر عمومی خود، بیشترین تلاش را برای حذف ویژگیهای گویشی متمایز کننده خود میکنند. این تلاش، اغلب ناخودآگاه است و ریشه در ساختارهای قدرت و هویتیابی اجتماعی دارد.
خاتمی دو عامل اصلی را در این زمینه مؤثر دانست و گفت: در محیطهای کاری، دانشگاهی و تعاملات اجتماعی، لهجههای غیر استاندارد ممکن است توسط گروههای غالب به عنوان نشانهای از عقبماندگی فرهنگی یا تحصیلات پایین تلقی شوند. ترس از تمسخر و نیاز به کسب وجهه اجتماعی در محیطهای جدید، افراد را وادار میکند تا از لهجه رسمی استفاده کنند تا در چارچوب مورد قبول جامعه بزرگتر قرار گیرند.

این کارشناس ارشد زبانشناسی، افزود: همچنین ورود به دانشگاهها و قرار گرفتن در معرض گفتمان علمی و رسمی، این روند را شتاب بیشتری میبخشد. محیط دانشگاهی که زبان معیار را زبان موفقیت شغلی میداند، به طور ناخواسته زنان را به سمت استانداردسازی گفتار سوق میدهد.
وی بیان کرد: این مادران آینده خانواده هستند که استانداردسازی زبانی را به نسل بعد منتقل میکنند و در نتیجه، نقش اصلی را در حذف تدریجی ویژگیهای خاص لهجه محلی ایفا میکنند.
خاتمی با اشاره به اینکه از منظر زبانشناسی اجتماعی، این پدیده نشان دهنده قدرت «هژمونی گفتاری» است، جایی که گویش مرکز قدرت، الگوی تقلید برای حاشیهها میشود، بر لزوم اقدام فوری برای حفظ این میراث زبانی تأکید کرد و گفت: توقف کامل روند همگونی به دلیل گسترش رسانههای جمعی، مهاجرت شغلی و ازدواجهای بین گویشوران مختلف تقریباً غیرممکن است، زیرا این عوامل همگونی را تسریع میکنند؛ اما ثبت علمی این گویشها یک ضرورت انکارناپذیر است.
وی اظهار کرد: باید با بهرهگیری از روشهای علمی و ضبط میدانی دقیق، واژگان، اصوات و ساختارهای دستوری این گویشها را ثبت کنیم. این ثبت باید شامل ضبط صدای گویشوران مسن، تهیه فرهنگ واژگان بومی و ترسیم نقشه پراکندگی جغرافیایی این اصطلاحات باشد.
این کارشناس ارشد زبانشناسی، نسبت به سرعت اضمحلال هشدار داد و افزود: اگر این واژگان و آواها به صورت مکتوب و دیجیتالی باقی نمانند، با چند دهه آینده، تفاوتها تنها در میان بازماندگان نسل مسن باقی خواهد ماند و در نهایت، به عنوان یک سرمایه فرهنگی ناملموس از دست خواهند رفت. وظیفه ما، حفظ این میراث است، حتی اگر جریان اصلی زبان به سمت یکپارچگی پیش میرود.
انتهای پیام