به گزارش شهرآرانیوز، جامعه از مادران انتظار دارد منبع بیپایان عشق، توجه و فداکاری باشند؛ اما کمتر از خود میپرسد این زنان در میانه ایفای بیوقفه نقش مادری، خودشان کجا ایستادهاند؟ بسیاری از مادران میانسال، امروز با احساس تنهایی و حذفشدگی از کانون عاطفی خانواده دستوپنجه نرم میکنند.
وقتی مادر در مرکز خانواده تنهاست
مادران بسیاری هستند که در ظاهر، مورد احترام و تقدیر قرار میگیرند، اما در عمق زندگی روزمره، خود را در میان خانواده بیصدا و تنها احساس میکنند. این زنان، بهویژه در سنین ۴۵ تا ۶۵ سالگی، در حالی در مرکز خانواده حضور دارند که از حمایت روانی و عاطفی کافی بیبهرهاند. نتیجه آن، شکلگیری افسردگی پنهان و احساس جداافتادگی از نزدیکترین عزیزان است.
انتظارات سنگین، توجههای ناچیز
نقش مادری در فرهنگ ما با ایثار و ازخودگذشتگی تعریف شده است؛ نقشی که مرز مشخصی ندارد و اغلب تا حذف کامل هویت فردی مادر پیش میرود. مادران یاد گرفتهاند بیقیدوشرط در خدمت خانواده باشند، اما جامعه و خانواده در پاسخ، همان میزان از محبت و درک را به آنان بازنمیگردانند. این نابرابری عاطفی، ریشه بسیاری از نارضایتیهای خاموش در میان زنان میانسال است.
فداکاری در بحران، بیپناهی در بیماری
مادران حتی در روزهای سخت بیماری عزیزانشان، با همه خستگیها، پرستاری و حمایت را برعهده گرفتند؛ اما زمانی که خود بیمار شدند، در بسیاری از خانوادهها تنها ماندند. همین تجربههای کوچک، اما مکرر، تصویر تلخ نادیدهگرفتهشدن مادران را پررنگتر میکند.
ضرورت بازتعریف نقش مادری
مادران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند احترام، درک و رفتار متقابل از سوی اعضای خانواده هستند. جامعه باید نقش مادری را نه به عنوان وظیفهای بیپایان، بلکه به عنوان رابطهای دوطرفه و انسانی بازتعریف کند؛ رابطهای بر پایه عشق متقابل، همدلی و احترام.