شناسهٔ خبر: 71715991 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

تجزیه سوریه؛ بازی خطرناک اسرائیل و غرب برای تغییر معادلات منطقه

گزارش‌ها نشان می‌دهد که در بحبوحه بحران‌های پایان‌ناپذیر سوریه، رژیم صهیونیستی با صرف میلیاردها دلار و لابی‌گری در سطح بین‌المللی، به دنبال ایجاد تفرقه و تجزیه سوریه است. طرحی که نه تنها امنیت و ثبات منطقه را تهدید می‌کند، بلکه به تقویت موقعیت استراتژیک اسرائیل منجر خواهد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا، موقعیت فعلی سوریه، پس از سال‌ها درگیری نظامی و سیاسی، همچنان یکی از داغ‌ترین موضوعات منطقه خاورمیانه است. تحولات داخلی و تغییر رژیم سوریه نه تنها این کشور را با مشکلات فراوانی مواجه کرده، بلکه میدان رقابت و برخورد منافع قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز شده است. در این میان، نقش اسرائیل به عنوان بازیگری که به دنبال تحقق اهداف خاص خود در این بحران است، قابل تأمل است. گزارش‌های متعددی از سوی رسانه‌ها از جمله وال استریت ژورنال حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی با تلاش برای ایجاد شکاف‌های عمیق‌تر در سوریه به دنبال تجزیه این کشور و ایجاد مناطق خودمختار و فدرالی است. اما سوال اینجا است که چرا اسرائیل چنین راهبردی را دنبال می‌کند؟ نقش آمریکا در این وضعیت چیست و کشور‌های منطقه چه نقشی در این معادله پیچیده دارند؟ 

در نگاه اول، اهداف اسرائیل در سوریه را باید از منظر امنیتی بررسی کرد. این رژیم، از همان روز‌های ابتدایی بحران سوریه، خود را به عنوان کشوری معرفی کرد که از سوی تهدید‌های امنیتی قابل توجهی مواجه است. اما آنچه در واقع جریان دارد این است که رژیم صهیونیستی سیاست‌ها و برنامه‌هایی را برای تحقق منافع استراتژیک خود در این بحران طراحی کرده است. تهدیداتی که اسرائیل از آن سخن می‌گوید، عمدتاً شامل حضور گروه‌های مقاومت در سوریه و منطقه است. امروزه نیز با وجود قدرت گرفتن رژیم جدید در سوریه رژیم صهیونیستی به خوبی می‌داند که مقاومت در منطقه هنوز زنده است و از عراق تا سوریه و لبنان مقاومت به حیات خود ادامه می‌دهد. به همین دلیل نیز معتقد است که ادامه فعالیت این گروه‌ها در نزدیکی مرز‌های اشغالی می‌تواند به نوعی تهدید مستقیم علیه امنیت این رژیم تلقی شود. به همین دلیل، تل‌آویو به دنبال طراحی ساختاری است که حضور این گروه‌ها را محدود کند و در نهایت آنها را از مرز‌های خود حذف کند.

از سوی دیگر، طرح تجزیه سوریه و تقسیم آن به مناطق قومی و مذهبی یکی از ابزار‌های تل‌آویو برای تقویت امنیت خود و کاهش نفوذ دشمنانش محسوب می‌شود. رژیم صهیونیستی به این اعتقاد دارد که یک سوریه منقسم، متشکل از دولت‌ها و مناطق کوچک‌تر و ضعیف‌تر، نه تنها تهدید امنیتی کمتری برای اسرائیل خواهد بود، بلکه مدیریت چنین ساختاری برای تل‌آویو راحت‌تر خواهد بود. در شرایط کنونی، یک سوریه متحد بزرگ‌ترین چالش امنیتی برای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. پس اسرائیل ترجیح می‌دهد با واحد‌های کوچک‌تر و پراکنده‌ای مواجه شود که هر یک درگیر مشکلات داخلی و شکاف‌های موجود هستند.

در این راستا، تل‌آویو در تلاش است تا با ترغیب برخی از اقلیت‌های قومی و مذهبی نظیر دروزی‌ها، آنها را به جدایی از دولت مرکزی متقاعد کند. همچنین، این رژیم با صرف میلیارد‌ها دلار و لابی‌گری در میان قدرت‌های جهانی، به دنبال ایجاد نگاه مثبتی نسبت به طرح‌های فدرالی و خودمختاری در سوریه است. ایجاد چنین طرحی نه تنها به تجزیه سوریه کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به نوعی نفوذ اسرائیل را در مناطق خاصی از این کشور نیز افزایش دهد. واضح است که تجزیه یک کشور به نفع اسرائیل است، زیرا دیگر با دولت مرکزی قدرتمندی مواجه نخواهد بود که قادر به مقاومت در برابر سیاست‌ها و اقدامات تهاجمی رژیم صهیونیستی باشد.

 

 
 
نقش آمریکا و بازیگران منطقه‌ای

اما در این میان، نقش آمریکا بسیار مهم و تعیین‌کننده است. ایالات متحده از اوایل درگیری سوریه همواره درگیر حمایت از تروریست‌های مسلح مخالف دولت سابق سوریه بوده است. واشنگتن به دلایل مختلف، از جمله حفظ نفوذ سیاسی، جلوگیری از گسترش دایره نفوذ مقاومت، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در پایان دادن به بحران سوریه بر اساس منافع خود کرده است. از جمله این اقدامات می‌توان به حمایت از کرد‌ها در شمال سوریه اشاره کرد. آمریکا با تجهیز و حمایت از نیرو‌های دموکراتیک سوریه که اکثراً از کرد‌ها تشکیل شده‌اند، به دنبال ایجاد یک منطقه خودمختار کردی در شمال شرقی سوریه بوده است. این سیاست به نوعی همخوانی مستقیمی با استراتژی تجزیه‌ای اسرائیل دارد.

اما در عین حال، میان اسرائیل و آمریکا تناقضات و تضاد‌هایی نیز در خصوص آینده سوریه وجود دارد. آمریکا به دنبال ایجاد نوعی ثبات نسبی در این کشور است که اجازه ندهد گروه‌های افراطی یا بازیگران منطقه‌ای قدرت فزاینده‌ای کسب کنند. اما استراتژی اسرائیل به دنبال بی‌ثباتی بیشتر است، چرا که تنها در سایه یک سوریه ضعیف، اما درگیر چندپارچگی داخلی، منافع امنیتی و بلندمدت اسرائیل تأمین می‌شود. این تضاد منافع در برخی موارد باعث ایجاد شکاف‌های محدودی در هماهنگی میان واشنگتن و تل‌آویو شده است.

در کنار نقشه‌های اسرائیل و برنامه‌های آمریکا، بررسی نقش کشور‌های منطقه نیز حائز اهمیت است. ترکیه یکی از کشور‌های مهم و درگیر بحران در منطقه است. دولت ترکیه به شدت نگران افزایش قدرت و نفوذ کرد‌ها در شمال سوریه است. برای آنکارا، هرگونه منطقه خودمختار کردی در سوریه تهدیدی مستقیم علیه تمامیت ارضی خود محسوب می‌شود، چرا که می‌تواند ترغیبی برای کرد‌های ترکیه جهت اقدام به تحرکات تجزیه‌طلبانه باشد. از این رو، سیاست ترکیه تاکنون بر پایه مخالفت با تجزیه سوریه بوده است، هرچند که در مواقعی این کشور نیز همکاری‌های ضمنی با گروه‌هایی داشته که مخالف دولت مرکزی دمشق در دولت سابق و کنونی سوریه بوده‌اند.

عربستان سعودی، اما از زاویه دیگری به این بحران نگاه می‌کند. سیاست ریاض در قبال سوریه عمدتاً بر مبنای مقابله با نفوذ دیگر بازیگران منطقه‌ای تعریف شده است. عربستان از آغاز درگیری‌ها در سوریه سعی کرده تا با حمایت از گروه‌ها و تروریست‌های مخالف دولت بشار اسد (به‌ویژه گروه‌های سنی)، به تضعیف نقش دیگر کشور‌های منطقه بپردازد. اگرچه عربستان رسماً از تجزیه سوریه حمایت نکرده است، اما برخی تحلیل‌گران معتقدند که تقسیم سوریه به مناطق خودمختار می‌تواند بخشی از منافع ریاض را تأمین کند.

نتیجه

مسئله تجزیه سوریه، فراتر از اختلافات داخلی و منافع منطقه‌ای، بازتابی از درگیری‌های ژئوپلیتیکی بزرگ‌تری در سطح جهانی است. سوریه به نمادی از تضاد‌های ایدئولوژیکی، مذهبی و اقتصادی کشور‌های مختلف بدل شده است؛ جایی که قدرت‌های جهانی (مانند آمریکا و روسیه) و بازیگران منطقه‌ای (مانند ترکیه و عربستان) برای تحقق اهداف خود از هیچ ابزاری فروگذار نکرده‌اند. در این میان، هرگونه اقدام برای تجزیه سوریه می‌تواند چشم‌انداز تاریک‌تری برای مردم این کشور به همراه داشته باشد. بیش از یک دهه درگیری نظامی و مداخله خارجی، سوریه را به ویرانه‌ای بدل کرده است. افزایش شکاف‌های قومیتی و مذهبی و تدوام این بحران، تنها رنج و محرومیت مردم سوریه را افزایش خواهد داد.

تجزیه سوریه، اگرچه ممکن است منافع برخی بازیگران نظیر اسرائیل را تأمین کند، اما بدون شک به تنش‌های گسترده‌تری در منطقه دامن خواهد زد. مهار این تنش‌ها و فراهم کردن زمینۀ صلح و سازش تنها از طریق دیپلماسی مؤثر و همکاری مشترک قدرت‌های جهانی و کشور‌های منطقه امکان‌پذیر است. در غیر این صورت، جنگ و رقابت برای نفوذ در سوریه ادامه خواهد یافت و هیچ‌یک از طرفین، به‌ویژه مردم سوریه، به آرامش و ثبات دست نخواهند یافت.

انتهای پیام/