مشکل گرمایش بیش از حد زمین، خرابکاری و دستهگلهای بشری وهمه تهدیدهای زیستمحیطی که جهان را تهدید میکنند بر هیچکداممان پوشیده نیست. سازمانهای بینالمللی، رسانهها، دانشمندان، سیاستمداران و... هم هر ساله و چه بسا هر روز در این باره میگویند و مینویسند. مشکل اما اینجاست که بشر طوری خودش را درگیر بحرانها و فجایع سرخ و سیاه سیاسی و غیر زیستمحیطی کرده که به قول برخی دانشمندان «سیاست سبز» را به کل فراموش کرده است!
صدایش فردا درمیآید!
«فرارو» مینویسد: جهان کنونی یکی از ملتهبترین دورانهای خود را از حیث «تهدیدهای سخت» میگذراند. موضوعی که خود را در قالب درگیریها و جنگها و تنشهای مختلف در اقصی نقاط جهان به نمایش گذاشته است. جنگهای غزه و اوکراین، تشدید تنشها میان آمریکا و چین و البته درگیریهای قابل توجه در خاورمیانه جریان دارند.
در این میان، برخی از تئوریسینهای روابط بینالملل به این مسئله اشاره دارند که آنقدر بر حوزه تهدیدهای سخت و تقابلات خشن و خونین در عرصه سیاست بینالملل تأکید میشود که عملاً تهدیدهای نرم که پیامدها و صدایشان فردا و در بلندمدت درمیآید، از خاطر میروند. به حاشیه رانده شدن حوزه تهدیدهای نرم در عرصه جهانی و برجسته شدن تهدیدهای سخت، موجب شده جهان کنونی با چالشهای معناداری روبهرو باشد. موضوعی که یکی از نمودهای عینی خود را بهتازگی به نمایش گذاشته است.اخیراً در این باره گفته شده آن چیزی که دانشمندان از آن هراس داشتند و در موردش هشدار میدادند، به وقوع پیوسته و دمای کره زمین از آستانه ۱/۵ درجهای عبور کرده است. محققان امر تأکید دارند در سال۲۰۲۴، برای نخستین بار در تاریخ بشر، دمای کره زمین از آستانه ۱/۵درجه فراتر رفت. این یعنی فعالیتهای مخرب بشر و صنعتیسازی سبب شده کره زمین بیشتر از دوران انقلاب صنعتی در سده ۱۹ میلادی گرم شود. یعنی دمای سیاره زمین به سطحی که پیشتر توسط انسانهای مدرن تجربه نشده، حرکت میکند. میانگین دمای سیاره زمین در سال۲۰۲۴ میلادی ۱/۶ درجه سانتیگراد بالاتر از سالهای ۱۹۵۰-۱۸۵۰ بوده که هر ماه هم تکرار شده است. این بالاتر از دوره پیش از صنعتی شدن است یعنی پیش از اینکه انسان شروع به سوزاندن سوختهای فسیلی در مقیاس وسیع کند. موضوعی که به اذعان بسیاری از کارشناسان میتواند ایجادکننده تبعات ناگواری برای بشریت و زندگی عادی آنها روی کره زمین باشد. در این زمینه، به طور خاص میتوان به چهار پیامد عبور دمای کره زمین از آستانه ۱/۵درجهای و گرم شدن بیش از پیش آن، اشاره کرد.
چرخه منحوس
نخست اینکه افزایش دمای هوا و گرمایش جهانی، موجب آب شدن یخ مناطق قطبی و بالا آمدن سطح آب دریاها خواهد شد. درست به همین دلیل، طی سالهای گذشته بسیاری از کارشناسان مسائل اقلیمی دیدگاههای مختلفی را در مورد زیر آب رفتن برخی مناطق در جهان مطرح میکنند. به عنوان مثال اینطور گفته میشود که جزیره مالدیو در دهههای آتی زیر آب میرود و محو میشود. حتی در مورد نوار غزه نیز گفته شده هیچ بعید نیست این منطقه در ۱۰۰ سال آینده زیر آب برود. تحلیلهای مشابهی در مورد دیگر بخشهای جهان هم مطرح میشود. موضوعی که بر سرنوشت میلیونها انسان در اقصی نقاط دنیا بهویژه در مناطق و شهرهای ساحلی، اثرگذاری مستقیم و منفی خواهد داشت.
دوم اینکه افزایش دمای هوا، تشدید خشکسالی و متعاقباً افزایش تنشهای آبی را سبب خواهد شد. در سالهای گذشته شاهد انتشار سیلی از متون تحقیقاتی با محوریت دیپلماسی آب و احتمال انفجار جنگهای آبی در آیندهای نهچندان دور بودیم. به طور خاص در منطقه غرب آسیا، سدسازیهای ترکیه و مشکلات آبی میان ترکیه، عراق و سوریه و البته تشدید کنشهای آبی طالبان در افغانستان علیه ایران و ندادن حقابه هیرمند به این کشور و حتی ممانعت از رسیدن جریان آب رودخانه هریرود به خاک کشورمان، همه و همه جلوههای عینی از اوجگیری تنشهای آبی را به نمایش میگذارند. مسئلهای که آن هم تحت تأثیر بحران خشکسالی در خاورمیانه است. نکته قابل تأمل اینکه براساس آنچه مدتی قبل نشریه فارن پالیسی در گزارشی اعلام کرده، هیچ بعید نیست مناطقی نظیر غرب آسیا در آیندهای نهچندان دور، به دلیل مواجهه با ابربحرانهایی نظیر کم آبی، شاهد مهاجرت دسته جمعی افراد نیز باشند. عجیب اینک نشریه مدرن دیپلماسی در ماههای گذشته در قالب چندین گزارش، وضعیت بحران آب در اروپا را هم وخیم توصیف کرده است. منطقهای که به طور سنتی به دلیل برخورداری قابل توجه از منابع آبی شناخته میشد. در کنار این مسئله باید توجه داشت که بحران کمآبی و خشکسالی در نوع خود بسترهای مساعدی را برای وقوع پدیدههایی نظیر آتشسوزی در مناطق جنگلی نیز فراهم میکند. نابود شدن جنگلها خود زمینهساز تشدید آثار و تبعات منفی گرمایش زمین خواهد بود.
سوم اینکه با افزایش درجه دمای هوا، شاهد افزایش میزان مصرف انرژی در دنیا برای مقابله مردم با این موضوع نیز خواهیم بود. همین افزایش مصرف انرژی خود زمینههای مساعدی را برای تولید گازهای گلخانهای و افزایش بیشتر و بیشتر دمای هوا فراهم میکند. درواقع، بشریت در چرخهای میافتد که برونداد نهایی آن جز بدتر شدن بحران نیست!
بارشهایی که بلا میشوند
و درنهایت و چهارم اینکه گرم شدن کره زمین در نوع خود سبب میشود تا شاهد بارانهای سیل آسا باشیم. موضوعی که ریشه در ایجاد تغییرات منفی اقلیمی دارد. از این رو، وقتی رطوبت هوا به دلیل گرما کاهش یابد، برخلاف گذشته که مثلاً طی یک فصل به نحوی منطقی شاهد شمار تقریباً مشخصی ریزشهای جوی بودیم، تغییر الگو اتفاق میافتد و جدای از اینکه با کاهش شدید تعداد دفعات ریزشهای جوی مواجه میشویم، در عین حال، بارندگیهایی که رخ خواهند داد، بهشدت سیل آسا هستند.
نمونه این مسئله را در جریان سیل سهمگین چند ماه پیش در آلمان که ویرانی شماری از مناطق مسکونی این کشور را در پی داشت مشاهده کردیم. در عین حال، برخی از کارشناسان مسائل آب و هوایی معتقدند ریزشهای سنگین جوی در برخی استانهای کشورمان نظیر هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان که به سیلهای قابل توجه ختم میشوند هم تا حد زیادی ریشه در بحران تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی دارند.