شناسهٔ خبر: 70254791 - سرویس فرهنگی
منبع: تقریب | لینک خبر

/یادداشت/

محمد ﷺ معلمی برای همگان

در این یادداشت به بعد معلمی و پدر معنوی بودن پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) می پردازیم.

صاحب‌خبر - به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب(تنا)، متن یادداشت به شرح زیر است:
صدای پای عقربه‌های ساعت که با ریتم تیک تاک در پیِ هم می‌دوند، خواب را از چشمانم ربوده‌‌اند؛ از پنجره‌ی اتاق بیرون را می‌نگرم، نسیم صبح‌گاه‌ با قامت دلبرانه‌ای،‌ توأم با چاشنیِ سرمایِ پاییزی در حال وزیدن است. افسردگیِ طاقت‌فرسایی در کوچه پس کوچه‌های ذهنم شروع به جست و خیز می‌کند و در کمال آرامش و مهربانی، پیرمردی را به نام وجدان که توانی برایش باقی نمانده است، از خواب غفلت بیدار کرده و در گوش‌اش چنین زمزمه می‌کند که ای پیر خفته بر بالینِ رنج، باید قامت برآری و خفتگانِ خموشی را که در پستویِ ذهن نقاب غم بر چهره کشیده‌اند، آگاه سازی!
پیرمرد خسته (وجدان) غبار غم را ازخانه‌ی دل باری دیگر می‌زداید و هر یک از خفتگان را به گونه‌ای که خود شایسته می‌داند، هوشیار می‌سازد.
خفته‌ای را به نام «برادری دینی» با سخنان پدرانه نوازش می‌کند.
خفته‌ای را به نام «نوع دوستی» با سخنان تُند مورد سرزنش قرار می‌دهد.
خفته‌ای را به نام «انسانیت» با تازیانه آگاه می‌سازد.

و خفتگان ...

خفتگان از خواب برخاسته و رخسار را از غبار غم می‌شویند و در کنار وجدان به دنبال چاره‌ای برای دردهای بی‌پایان بشر، به فکر فرو می‌روند و در جست‌و‌جوی گریزگاهی برای انسان‌های آزاده بر می‌آیند.
از رهگذر تاریخ با شخصیتی به نام محمدﷺ آشنا می‌شوند. انسانی والا مقام که کلام وحی، این‌گونه او را معرفی می‌کند: ﴿وَإِنَّــــــﻚَ لَــعَــلَی خُـلُقٍ عَــظِیمٍ﴾ [قلم:4] و راستی که تو را خویی والاست.
خویی که بنا به سفارش پدیدارگر هستی، اگر اندکی از آن کاسته می‌شد، هرگز نمی‌توانست جمعیتی بیش از یک و نیم میلیارد انسان را شیفته‌ی خود سازد. ﴿لَو کُنتَ فَظَّاً غَلیظَ القَلبِ لانفَضُّوا مِن حَولِــِـﻚَ﴾ [ آل عمران: 159] و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده می‌شدند.

محمد ﷺ هدف رسالت خود را حرکت در مسیر تکامل ارزش‌های اخلاقی معرفی می‌کند: «إنَّما بُعثتُ لأُتمّمَ مکارمَ الأَخلاقِ» [بیهقی] مسیری که انسان‌ را از حقوق مساوی بهره‌مند می‌سازد و انصاف را از یاد نمی‌برد. تو گویی بوی عِطر بخشش و گذشت او تا به امروز در کوچه و پس کوچه های مکه می پیچد و دل و جان آدمی را مروّح می سازد، آن‌گاه که شخصی در روز فتح آن (مکه) می‌گوید: «الیومُ یومُ المَلحَمة» امروز روز در هم کوبیدن است!
این محمدﷺ است که مصداق این فرموده‌ی دادار هستی را به یاران خود یادآور می‌شود: «وَالکاظِمینَ الغَیظَ وَالعَافینَ عَنِ النَّاس» [ آل عمران:134 ] آن‌هایی که خشم خود را فرونشانند و از (بدی) مردم درگذرند.
و به آن شخص می‌گوید: «الیومُ یومُ المَرحمة» امروز روز رحمت است. روزی بزرگ که در آن عفو عمومی صادر می‌کند و از خطای همگان در می‌گذرد و این پیام را به انسان می آموزد که گذشت فراتر از هر چیزی است
.
محمد ﷺ خود را «معلم» معرفی می‌کند: «إِنَّما بُعِثتُ مُعلِّماً» [ابن ماجه] آموزگاری که خود را تافته‌ای جدا بافته‌ی از مردم زمان خود نمی‌داند و بنا به فرموده‌ی قرآن، این شعار را سر می‌دهد که ﴿إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُکم﴾ [ کهف: 110] جز این نیست که من انسانی همچون شما هستم. پیامبری که وظیفه‌ی اصلی آدمیان را بیرون آمدن از پوسته‌‌های خود ساخته ی «شرک و ریا» به سوی پرستش خدای یکتا می‌داند.

ای پیام‌آور مهر! گزافه نیست اگر بگوییم جهان را گشتیم که مانند تو را پیدا کنیم، هیچکس حتی شبیهت نبود!
نظیری نیشابوری چه زیبا می‌گوید:
درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

 ای محبوب دلربا! دانش‌آموزان گریزپای مکتب تو، باری‌دیگر با عطشی وصف ناپذیر به دامان سراسر مهر تو بازگشته‌اند تا درس آزادی و آزادگی را از کلاس درس تو بیاموزند و بتوانند همگان را به یک چشم بنگرند و ملاک برتری آدمی را در تقوای الهی قرار دهند و قضاوت را به خداوند وانهند. مگر نه این است که حضرت دوست می‌فرماید: ﴿إِنَّ أَکرمکُم عِندَ الله أَتقاکُم﴾ [حجرات:123] گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی عین العلوم گشت

انتهای پیام/