به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «عُجب و تکبر و راههای مبارزه با آن» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
حضرت سجاد علیهالسلام چنین دعا میکنند: «اللَّهُمَّ إِلَی مَغْفِرَتِک وَفَدْتُ، وَ إِلَی عَفْوِک قَصَدْتُ، وَ إِلَی تَجَاوُزِک اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِک وَثِقْتُ». خدایا! من به سوی مغفرت تو آمدهام و به درگاه تو روی آوردهام؛ مرا ببخش.
در گذشته، در هر خانهای در کنار قرآن، صحیفه سجادیه یافت میشد و مردم با خواندن این دعاها اشک میریختند.
امروزه متأسفانه توفیق خواندن این دعاها را نداریم و همواره برای امور دنیوی با کمبود وقت مواجهیم. از دعاها فاصله گرفتهایم و تمام همّ و غم ما دنیا شده است.
امام رضا علیهالسلام فرمودند: «لا یکونُ المؤمنُ مؤمنا حتّی تکونَ فیه ثلاثُ خِصالٍ: سُنّةٌ مِن ربِّهِ، و سُنّةٌ مِن نبیِّهِ صلی الله علیه و آله، و سنّةٌ مِن ولیِّهِ علیه السلام؛ فأمّا السُّنَّةٌ مِن ربّهِ فکِتْمانُ السِّرِّ و أمّا السُّنَّةُ مِن نبیِّه صلی الله علیه و آله فمُداراةُ النّاسِ و أمّا السُّنَّةُ مِن ولیِّهِ علیه السلام فالصَّبرُ فی البَأْساءِ و الضَّرّاءِ».
مؤمن، مؤمن واقعی نمیشود مگر آنکه سه خصلت داشته باشد:
یک صفت از صفات خدا، یک صفت از صفات پیامبر و یک صفت از صفات امام زمان خود باید داشته باشد.
صفت خدایی، کتمان سِرّ است؛ آبروی مؤمن را نریزد و در پی آشکار کردن اشتباهات دیگران نباشد؛ چنین شخصی مؤمن نیست.
همانگونه که خداوند ستارالعیوب است، مؤمن نیز باید چنین باشد. ریختن آبروی مؤمن از ریختن خونش بدتر است. وقتی انسان قصد گناه میکند، خداوند پردهای دور او میکشد تا گناهش آشکار نشود و تا هفتاد مرتبه این پردهپوشی ادامه مییابد.
اما اگر از این حد بگذرد، پرده کنار میرود و در میان ملائکه بیآبرو میشود و چون در میان ملائکه بیآبرو شد، در زمین نیز بیآبرو خواهد شد. همانطور که خداوند ستار است، از مؤمنین نیز انتظار میرود ستار باشند.
صفت نبوی آن است که همچون پیامبر با مردم مدارا کند و با مؤمنین ستیزه نکند.
صفت ولایی آن است که در گرفتاریها صبر پیشه کند و از گلایه و شکایت بپرهیزد.
همچون امامان خود باشد که این همه سختی کشیدند و صبر کردند؛ چنانکه حضرت زینب وقتی از کربلا پرسیدند، فرمودند: «ما رایتُ الاّ جمیلاً»؛ جز زیبایی چیزی ندیدم، همه زیبایی بود.