به گزارش خبرنگار ایکنا، سلسلهجلسات تدبر در سورههای جزء سیام قرآن که هر هفته پس از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد کوی دانشگاه تهران و با سخنرانی هانی چیتچیان؛ کارشناس و مدرس قرآن برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه 4 آذرماه اختصاص به بحث و بررسی درباره سوره مبارکه «بروج» داشت.
چیتچیان در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه سوره بروج از جمله سورههای بسیار خاص و شگفتانگیز قرآن کریم است، گفت: اتفاقاً بررسی این سوره در چنین اوضاع و شرایطی که در آن قرار داریم، به نوعی شرح حال ما محسوب میشود، چرا که در گوشهای از دنیا (فلسطین) شاهد ظلمی هستیم که نظامی جعلی و غاصب در حق مردمی مظلوم روا کرده و در حال کشتار بیرحمانه آنهاست و با خواندن ترجمه آیات آن میتوان به درستی به این مصداق قرآنی پی برد.
در ادامه به خلاصهای از مباحث طرح شده در این جلسه پرداخته خواهد شد:
آغاز این سوره با چند قسم همراه است و قطعاً به این خاطر است که وقتی از آیه 4 این سوره به موضوعات اشاره میکند، این برداشت صورت گیرد که سخن خداوند درباره این مسائل جدی است. در آیه چهارم این سوره اشاره به اصحابی شده است که «اُخدود» نام دارد و اما برای اینکه این قوم بیشتر شناسایی شود باید توضیحی در مورد آنها ارائه داد.
اصحاب اخدود اشاره به قومی است که پس از پرواز آسمانی عیسی(ع) یا به تلقی مسیحیان به صلیب کشیده شده و به قتل میرسد و در شرایطی که حواریون و سایر پیروان عیسوی دست به تبلیغ گستردهای در مورد آئین مسیحیت میزدند و روال به گونهای پیش میرفت که طیف وسیعی از مردم به این دین میگرویدند، دست به اقدامی جنایتکارانه زدند.
این قوم که همچنان به کیش موسی(ع) ثابت مانده بودند، این میزان گرایش مردم به دین مسیحی را برنتافته و دست به کشتار آنها زدند؛ آنها با حفر گودالی به بزرگی یک ورزشگاه که خودشان بر آن اشراف داشتند، گروه، گروه از پیروان مسیحیت را فراخوانده و از آنها میخواستند که از دین مسیحیت روی گردان شده و آن را منکر شوند؛ آتشی در آن گودال برپا شده بود که چون پیروان مسیحیت از این امر امتناع میکردند، آنها را زنده زنده درون آتش میانداختند.
اینکه این واقعه کجا اتفاق میافتد و آیا از جایی به بعد این افراد، دست از این اقدام جنایتکارانه خود میکشند یا خیر، نکته جالب این سوره این است که خداوند پایان این داستان را به حال خود رها میکند؛ همانند پایان باز یک فیلم سینمایی که برداشت پس از آن به خود مخاطب واگذار شده است.
درست از جایی که روایت اصحاب اخدود رها میشود، شاهد تغییر لحن این سوره هستیم و خداوند خطاب به آنهایی که مردم مؤمن را مورد آزار و شکنجه قرار میدهند، به عذابی شدید وعده میدهد. اما باید دید که چرا تمامی این داستان از ابتدا و تا انتهای آن در این سوره بازگو نشده است؟ و اینکه چرا بیان سرنوشت این افراد مؤمن که به دست قوم اخدود اینگونه به آتش افکنده شدهاند، رها شده است. اگر اینگونه بود و مخاطب از سرنوشت این افراد اطلاع حاصل میکرد، شاید تأثیر اخلاقی و تربیتی این سوره بیشتر بود، یعنی ابتدا به این نکته اشاره می شد که بالاخره آیا این قوم افراد مؤمن را با آمار کامل در آن آتشی که برافروخته بودند، سوزاندند یا برطبق انتظار، عذابی دنیوی نازل شد و پیش از آن که تمام افراد مؤمن در آتش سوزانده شوند، قوم اخدود نیز به سزای عمل خود رسیدند؟ البته اینطور به نظر میرسد که آنها تا به آخر موفق به انجام عمل شنیع خود شده باشند.
از منظری دیگر میتوان به این ماجرا نگاه کرد و آن اینکه نهتنها سرنوشت این افراد برای خداوند بیاهمیت نیست، بلکه ذات پروردگار با چنین شیوه روایتی از ماجرای اصحاب اخدود به دنبال این است که بگوید این ماجرای تاریخی، چیزی نیست که در برههای از تاریخ رخ داده و به تاریخ پیوسته باشد، بلکه هماکنون در همین روزگار هم شاهد وقوع مواردی مشابه هستیم و این همان امری است که در ابتدا به آن اشاره کردم و با توجه به کشتار بیرحمانه مسلمانان در غزه و لبنان از سوی رژیم صهیونیستی، میتوان به این نکته ظریف پی برد که در کل تاریخ اگر هر قومی تنها به این واسطه که ایمان به خدا داشته و در این امر راسخ هستند، مورد آزار و اذیت قوم دیگری قرار گیرد، عذابی سخت و دردناک در انتظار آنها خواهد بود.
حافظه تاریخی در طول ادوار بشری بر این نکته صحه میگذارد که هر جا ظلم ظالمی در حق مظلوم گزارش شده است، وعده صادق الهی آن است که آنها به عذابی دردناک دچار شده یا مبتلا خواهند شد و لذا بر این اساس باید گفت داستانهایی که قرآن به آن اشاره دارد، هر چند در تاریخ، مصداق رخ دادن آن را میتوان حتی با جزئیات جُست، اما دلیل بیشتر بیان این داستانها، به این خاطر است که به مخاطب این امر را گوشزد کند که وقوع این اتفاقات در هر زمانی ممکن است و اما مواجهه خداوند با تمامی این مظاهر جور و ظلم یکسان است و به قوم ظالم وعده عذابی دردناک را میدهد.
به تعبیر دیگر باید گفت که داستانهای نقل شده در قرآن تمثیلی است و هر چند سند تاریخی برای آنها وجود دارد، اما با ذکر آنها در قرآن، این نکته گوشزد میشود که اگر در هر یک از برهههای تاریخی شاهد رویدادهایی مشابه بودیم، حکم همانی است که خداوند در قرآن بیان کرده است.
از جمله موارد دیگری که با بررسی این سوره میتوان به آن دست پیدا کرد، اینکه بروج حامی بیشتر اسماء و صفات خداوندی است که نمونه بارز آن آیه هشت این سوره است که در آن بیان شده گناه این مؤمنان گرفتار در چنگال اصحاب اخدود تنها یک چیز بوده است و آن اینکه به خداوند حمید و عزیز ایمان داشتند. خداوند با ذکر این صفات میخواهد اهمیت این موضوع را دوچندان سازد، چرا که انسان با استفاده از صفات بارزی که ممکن است یک پدیده داشته باشد، نسبت به آن وثوق و ایمان پیدا میکند و این قوم حمید و عزیز بودن خدا را ملاک ایمان خود به ذات الهی قرار داده بودند و لذا این صفات در وجود هر یک از آنها نیز متجلی شده است و در نتیجه عذابی که خداوند برای ستمگران و ظالمان بر این قوم روا داشته است، بسیار سخت و دردناک خواهد بود.
ادامه دارد ...