به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بامداد چهارشنبه سیام آبانماه، مرگ مشکوک پسر جوانی در خیابان جوانمرد قصاب به کلانتری 131 شهر ری گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند و جسد پسری 31ساله را مشاهده کردند که براثر 5 ضربه چاقو به قتل رسیده بود؛ بررسیهای اولیه هم نشان میداد که مقتول از سوی برادر کوچکتر خود قربانی جنایت شده است و پدر این 2 فرد شاهد ماجرا بوده است.
تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت؛ پدر خانواده موتوری خریداری کرده و آن را برای کار به 2 پسرش سپرده بود تا با درآمد حاصل از کار، اقساط موتور را پرداخت کنند، اما شب حادثه، این 2 برادر بر سر مالکیت موتور با یکدیگر درگیر شدند، در جریان این درگیری، مقتول به خیابان فرار کرد، اما برادرش او را تعقیب کرد و از پشت با چاقو به او ضربه زد. قاتل پس از ارتکاب این جنایت، پیش از رسیدن پلیس از صحنه فرار کرد.
پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جرم، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مأموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی ابتدا مخفیگاه قاتل را شناسایی و سپس در کوتاهترین زمان ممکن او را دستگیر کنند.
دستگیری و اعتراف به جنایت
تیم جنایی در نخستینگام با اقدامات فنی و مخابراتی هویت متهم را در جنوب تهران شناسایی کردند که همین سرنخ مهم کافی بود پسر جنایتکار در یکقدمی بازداشت قرار بگیرد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی بهدنبال دریافت این اطلاعات مهم، خیلی زود راهی مخفیگاه متهم شدند و پس از هماهنگیهای لازم با بازپرس جنایی پرونده، پسر جوان را در یک عملیات منسجم دستگیر کردند.
گفتوگو با قاتل
ـ سابقه داری؟
نه، متولد سال 1378 هستم و تا این لحظه سابقه محکومیت کیفری ندارم.
ـ با برادرت از قبل درگیری داشتی؟
بله، ما اکثر اوقات در خانه با یکدیگر درگیری داشتیم.
ـ اختلاف شما سر چهموضوعی بود؟
مشکل خاصی با یکدیگر نداشتیم اما سر هر موضوعی بهخاطر اختلاف نظرهای موجود مشاجره میکردیم.
ـ ماجرای موتورسیکلت چه بود؟
پدرم موتورسیکلت را پس از واریز پیشپرداخت خریده بود و قرار شد تا من و برادرم با آن کار کنیم و پول اقساط باقیمانده را واریز کنیم.
ـ درگیری از کجا آغاز شد؟
در یک لحظه عصبانی شدم و به آشپزخانه رفتم تا چاقو بردارم.
ـ بعد چه شد؟
پدرم او را از خانه فراری داد اما من آنقدر عصبانی بودم که تا خیابان دنبالش رفتم و در آنجا با ضربات چاقو دستانم را به خون آلوده کردم.
ـ پس از جنایت چهکاری انجام دادی؟
پس از اینکه برادر خود را به قتل رساندم پا به فرار گذاشتم و نزد دوستانم رفتم اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدم.
ـ برادرت را دوست داشتی؟
بله، از بچگی با او بزرگ شده بودم، در یک لحظه عصبانی شدم و دستانم را به خون آلوده کردم.
ـ پشیمانی؟
بله بسیار زیاد، شب گذشته که در بازداشتگاه بودم عذاب وجدان شدیدی بهسراغم آمد، شرمنده پدرم هستم، نمیخواستم برادر خودم را به قتل برسانم.
به گزارش تسنیم، با صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس جنایی دادسرای شهر ری، متهم بهاتهام مباشرت در قتل عمدی برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
انتهای پیام/+
∎