شناسهٔ خبر: 69729581 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

«علم اخلاق» علم بیان ارزش‌های انسانی است

معاون تهذیب حوزه‌های علمیه گفت: از زمانی که ارسطو کتابی در مورد اخلاق نوشت علم اخلاق شکل گرفت و در دامان فرهنگ اسلامی هم رشد کرده و بالیده است.

صاحب‌خبر -
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عالم‌زاده نوری؛ معاون تهذیب حوزه‌های علمیه، در نشست علمی «بررسی تطبیقی اخلاق نَقلی، عرفانی و فلسفی» با بیان اینکه بحث اخلاق از قدیم در حوزه علمیه اهمیت داشته است و امروز هم ضرورت آن بیشتر حس می‌شود، گفت: علم اخلاق علم بیان ارزش‌های انسانی، خوب‌ها و بدها، شایسته و ناشایست، صالح و فاسد، هنجار و ناهنجار و فضیلت و رذیلت است؛ علم اخلاق درست شده است تا راهنمای انسان در مسیر سعادت و کمال باشد و اینکه مشخص کند چه چیزی برای انسان خوب و چه چیزی بد است و چه چیزی حسن و چه چیزی قبیح است. 

محمد عالم زاده نوری

وی افزود: این زوج مفاهیم، محمولات گزاره‌های اخلاقی هستند و موضوع آن انسان و صفات انسان و ... است یعنی می‌گوییم فلان کار و فلان حال و فلان صفت انسانی خوب است یا بد و به تبع آن انسانی را خوب و یا بد می‌دانیم؛ در کتب کهن اخلاقی علاوه بر بیان ارزش‌ها روش به دست‌آوردن و احتراز از ضد ارزش‌ها را هم بیان کرده‌اند؛ در ابتدای بسیاری از کتب اخلاقی مباحثی در مورد قوا و ویژگی‌های نفس انسان بیان شده است و علم اخلاق همان اولی است و به مرور زمان مرزهای خود را با دانش‌های همجوار نزدیک کرده است. 
عالم‌زاده نوری با بیان اینکه در گذشته مرزهای علم اخلاق با دانش‌های همجوار مشخص نبوده است ولی الان این مرز به دقت تفکیک شده و علم اخلاق به بیان ارزش‌های انسانی منحصر شده است، اظهار کرد: علوم همجواری سابق در داخل علم اخلاق مطرح بود ولی الان مرز آن‌ها جدا شده است و شامل علم تربیت و انسان‌شناسی است؛  خداوند انسان را طوری آفریده و هدف مهمی برای او قرار داده است و گفته است از وضع کنونی به سمت قله حرکت کن.

سه نوع اخلاق برای سه نوع انسان

معاون تهذیب حوزه علمیه با بیان اینکه ما سه انسان داریم؛ انسان در مبدا، انسان در مقصد و انسان در حال حرکت و مسیر، گفت: انسان در مبدا، انسان با ویژگی موهبتی، فطری و خدادادی است، انسان در مسیر از اراده خود برای شدن استفاده می‌کند و انسان در مقصد هم کسی که با اختیار او ویژگی‌هایی پیدا کرده است و برای این سه انسان سه نوع علم مطرح است و علم انسان‌شناسی بیان ویژگی‌های انسانی است که خدا آفریده است.
عالم‌زاده نوری با بیان اینکه علم تربیت برای تبیین تحول انسان از مبدا به غایت است و علم اخلاق، شایست‌ها و ناشایست‌ها را نشان می‌دهد، اظهار کرد: در کتب اخلاقی ما مانند جامع السعادات و محجه البیضاء و ... این سه بحث در هم آمیخته است یعنی اخلاق و تربیت مشترکا بیان شده مانند گذشته وقتی علما فقه می‌نوشتند در آن مباحث اصولی و درایه و رجالی و ... هم وجود داشت ولی به تدریج که به یک انباشت محتوایی در علوم مختلف رسیدیم مرزها جدا و علوم هم تفکیک شدند.

علم اخلاق؛ علم بیان ارزش‌های انسانی

استاد حوزه علمیه افزود: الان وقتی علم اخلاق را مطرح می‌کنیم علم بیان ارزش‌های اخلاقی و انسانی است و البته در کتب اخلاقی مباحث انسان‌شناسی و تربیت هم بیان شده است ولی این مرزها تفکیک شده است.
معاون تهذیب حوزه‌های علمیه با اشاره به بحث تربیت اخلاقی، تصریح کرد: تربیت مراحلی است که انسان به سوی کمال طی می‌کند و اگر این تربیت معطوف به جسم انسان باشد تربیت بدنی است و اگر معطوف به کمال ذهنی باشد، تربیت ذهنی و اگر معطوف به کمال اقتصادی باشد کمال اقتصادی و اگر کمالات روحی و اخلاقی باشد تربیت اخلاقی است. 
وی با اشاره به اخلاق عملی، گفت: این اصطلاح را برای تربیت عملی به کار می‌بردند و گفته می‌شد اخلاق دو نوع است؛ اخلاق نظری که خوب و بد را ذکر می‌کند و اخلاق عملی که چگونگی دوری از رذایل و کسب فضایل را بیان می‌کند. در مورد نسبت حکمت و اخلاق هم باید بگوییم که اخلاق و تربیت در ذیل حکمت عملی می‌گنجیده؛ گفته شده است که حکمت عملی سه شاخه داشته است؛ اخلاق، تدیبر منزل و سیاست مدن که بایدها و نبایدها را بیان می‌کند.
عالم‌زاده نوری با بیان اینکه در نگاه فلسفه علم ما فلسفه علم پیشینی و پسینی داریم، اظهار کرد: گاهی اوقات دنبال مهندسی‌کردن دانش هستیم و آن را فلان مدلی تعریف می‌کنیم و یک آینده‌ای برای آن تصور و به سمت آن حرکت می‌کنیم؛ این نگاه، پیشینی است؛ مانند فقه مضاف و فقه اخلاق و ... زیرا این علوم تا شکل نگرفته است باید فلسفه این علوم بررسی شود؛ نگاه پسینی هم آن است که علوم مختلف یک سیری را طی کرده تا به وضع امروز رسیده است و ما از موضوع و غایت و غرض و فایده و مبنای آن علم سخن می‌گوییم.
معاون تهذیب حوزه‌های علمیه افزود: از زمانی که ارسطو کتابی درباره اخلاق نوشت علم اخلاق شکل گرفت و در دامان فرهنگ اسلامی هم رشد کرد و بالید و ما باید یک نگاه پیشینی داشته باشیم و همچنین با نگاه پسینی آینده دانش را ترسیم کنیم. دانش اخلاق قبل از اسلام هم وجود داشته است ولی نگاه بنده به اسلام و بعد از آن است؛ اخلاق‌پژوهانی که کتاب علمی در حوزه اخلاق نوشته‌اند به چهار سبک رفتار کرده‌اند.
وی افزود: ما یک دسته کتب اخلاقی داریم که ادعای علمیت ندارند یعنی به سبک و سیاق دانشی نگاشته نشده‌اند مانند کتب موعظه و دستورالعمل‌ها و اندرزنامه‌ها و ...؛ این‌ها از ابتدا مدعی نبودند که ما مدعی تولید علمی هستیم بلکه هدفشان انبعاث عملی و تاثیرگذاری بر روی جان انسان‌ها بوده است. گاهی اوقات  مطالبشان را در قالب ادبیات نوشته‌اند؛ مثلا کلیله و دمنه و گلستان سعدی و نان و حلوا کتب اخلاقی فاخری هستند.
عالم‌زاده نوری افزود: کتبی که قالب علمی دارند و می‌خواهند اخلاق را به صورت علمی معرفی کنند چند دسته هستند؛ دسته‌ای کتب اخلاق علمی فلسفی، دسته‌ای اخلاقی، عرفانی و سلوکی، دسته‌ای نقلی اثری و دسته دیگری هم تلفیقی هستند و معیار این تقسیم‌بندی هم شیوه توجیه گزاره اخلاقی است. علم وقتی شکل می‌گیرد که ما گزاره موجه بیان کنیم زیرا گزاره‌ای که توجیه نشود عالمانه نیست. 
وی افزود: علم، باور صادق موجه است لذا در کتب علمی روشی برای توجیه و مستندسازی یک گزاره علمی بیان می‌شود. مثلا این گزاره اخلاقی را داریم که دروغ، بد است و ما چند نوع می‌توانیم این گزاره را موجه کنیم ابتدا از طریق استدلال‌های عقلانی مثلا به مخاطب بگوییم دروغ باعث از بین‌ رفتن اعتماد اجتماعی است و انسان مانند چوپان دروغگو می‌شود. مخاطب طبیعتا این برهان را می‌پذیرد. روش دیگر این است که بگوییم دروغ باعث سقوط اخلاقی انسان و از بین رفتن سعادت اخروی است. 
وی تاکید کرد: جدایی مرزهای دانش از جمله اخلاق با سایر دانش‌ها از یکسو فوایدی دارد و از طرف دیگر باید توجه کنیم که صرف فراگیری اخلاق، انسان را اخلاقی نمی‌کند لذا در دستورات دینی بر ایمان و عمل صالح به صورت توام تاکید شده است.