شناسهٔ خبر: 69673902 - سرویس بین‌الملل
منبع: ایرنا | لینک خبر

آدم‌ها عوض نمی‌شوند!

تهران- ایرنا- این روزها در عرصه سیاست حرف‌هایی می‌شنویم که در زندگی واقعی خود عکس آن را تجربه کرده‌ایم و آن ادعای تغییر آدم‌هاست.

صاحب‌خبر -

همه ما در زندگی خود با ده‌ها نفر سروکارداشته و داریم و گاهی اتفاق می افتد که با شخصی سال‌ها ارتباط ما قطع شده ولی وقتی سال‌ها بعد او را می بینیم علی‌رغم تجارب متعددی که خودمان و آن شخص در زندگی داشته ایم به محض ملاقات با او، روابط ما بر اساس ذهنیت‌ها و تجارب قبلی ساخته شده، ادامه پیدا می کند. شما می‌توانید بر اساس تجربه شخصی خود از هر کس خصوصیات اخلاقی و رفتاری او را توصیف کنید و سال‌ها بعد هم تکرار این خصوصیات اخلاقی و رفتاری را در او تجربه کنید.

ممکن است یک فرد بتواند برای مدتی نقش و بازیگری خود را تغییر دهد ولی خصوصیات اخلاقی فرد در عمق ذات او قرار دارد که در زمان مقتضی از پشت نقش بازیگری او نمایان می شود.

تغییر رفتار و متحول شدن افراد را فقط در فیلم‌های سینمایی می توان دید که فردی با خصوصیات اخلاقی بسیار منفی ناگهان در اثر حادثه ای به شخصیتی مثبت تبدیل می شود.

اگر مروری بر صحنه سیاسی کشورمان در دویست سال گذشته داشته باشیم و شخصیت‌های تاثیرگذار بر روندهای سیاسی و اجتماعی کشورمان را مورد مطالعه قرار دهیم آیا می‌توانید شخصیتی را نشان دهید که در زندگی سیاسی خود چنان تغییری کرده باشد که بگوییم این فرد در دو مقطع زمانی مختلف تغییر کرده و رفتاری متفاوت داشته است. البته همانگونه که گفته شد در اینجا تغییر نقش مد نظر نیست زیرا که ممکن است فردی در جایگاه یک وزیر با جایگاه یک نخست وزیر نقش‌های رفتاری متفاوتی داشته باشد ولی خصوصیت ذاتی او همان است که بود.

در تاریخ معاصر ما وقتی شریف امامی گفت من شریف امامی ٢٠ سال پیش نیستم واقعآ چه کسی حرف‌های او را علیرغم اقداماتی که داشت باور کرد؟ امثال شریف امامی مدعی تغییر رفتار در تاریخ پیشاانقلاب و پساانقلاب فراوان است و در زندگی شخصی خود هم می‌توانیم این موضوع را تجربه کنیم که "آدم‌ها عوض نمی شوند". حالا چه شده است که ناگهان عده‌ای مدعی‌اند که ترامپ عوض شده و ترامپ امروز در دوم ریاست جمهوری‌اش با ترامپ رئیس جمهور دور اول متفاوت است؟

این ادعای تغییر ترامپ هیچ مبنای علمی و تجربی ندارد و نوعی خوش خیالی گوینده یا نویسنده است که یا خود را می فریبد یا مخاطب خود را.

کافی است به شرح حال‌هایی که درباره ترامپ از سال‌ها پیش نوشته شده مراجعه شود تا شخصیت واقعی و غیرقابل تغییر او را در طول این سال‌ها شناخته شود.

ترامپ نه تنها با دوره اول ریاست جمهوری خود تغییر نکرده بلکه همان ترامپ ده‌ها سال پیش است و اگر ادعای تغییر در او داشته باشیم یا او را نشناخته بودیم یا تغییر نقش را با تغییر خصوصیات ذاتی او اشتباه گرفته ایم.

بیان مطالب فوق به معنی آن نیست که وقتی می گوییم ترامپ همان ترامپ است در مقابل او سیاست متصلبی را پیشنهاد کنیم که قبلا اجرا شده است بلکه فقط تاکید بر آن است که اصل را بر تغییرناپذیری خصوصیات ذاتی فردی بگذاریم ولی تغییر نقش‌ها و مقتضیات و شرایط زمانی و محیطی را در نظر بگیریم و بر اساس این تغییرات سیاستگذاری کنیم نه بر اساس تغییر خصوصیات فردی ترامپ.

با مطالعه ساده در محیط بین الملل و تحولات‌ سیاست بین الملل می توانیم بخوبی شاهد تحولات ژرفی در عرصه روابط بین المللی باشیم.

مسلما شرایط امروز جهانی با شرایطی که افغانستان تحت اشغال آمریکا بود، روسیه به اوکراین حمله نکرده بود، چین در مقابل آمریکا اینچنین موضع نگرفته بود، اروپا از خوش‌بینی اروپای مستقل خارج نشده بود، هفت اکتبری رخ نداده بود تا مساله فلسطین دوباره دستور کار جهانی قرارگیرد، اسرائیل در دادگاه‌های بین المللی به جنایت جنگی و نسل کشی متهم نشده بود، ایران و اسرائیل اینچنین در مقابل هم آرایش نظامی نگرفته بودند و ده‌ها تحول بزرگ و کوچک که موید این نظر است که جهان امروز با جهان چهار سال پیش فرق‌های اساسی دارد.

پس اگر ما با تغییرات بزرگ در محیط سیاسی خود و روابط بین الملل روبرو هستیم حتما باید در سیاست‌های خود هم تغییر بدهیم و نمی توانیم با سیاست‌های گذشته تحولات امروز را مدیریت کنیم.

در خصوص نوع برخورد با ترامپ و آمریکا در دوره جدید ریاست جمهوری او هم حتما باید در سیاست‌های اجرایی خود تجدیدنظر کنیم ولی مبنای این تجدید نظر نه بر اساس فرضیه تغییر ترامپ بلکه بر اساس تغییرات شرایط محیطی است.

وقتی سیاستگذاری بر اساس مطالعه شرایط محیطی باشد حتما فرصت‌ها در کنار تهدیدات مورد مطالعه قرار می گیرد و چه بسا این نتیجه بدست آید که در شرایط جدید بین المللی فرصت‌هایی بیشتر و تهدیداتی کمتر برای ما شکل گرفته است و سیاستگذاری در این شرایط برای ما آسان‌تر از گذاشته باشد ولی اگر بر اساس فرضیه تغییر شخصیت ترامپ سیاستگذاری کنیم حتما دچار تجدید نظر طلبی غیراصولی خواهیم شد و در چنین شرایطی احتمال اشتباه در سیاستگذاری بسیار بالا خواهد رفت.