شناسهٔ خبر: 69663793 - سرویس بین‌الملل
منبع: فرارو | لینک خبر

جنگ‌طلب‌ها، پروژه ۲۰۲۵ علیه ایران و مسعود بُلوس: ترامپ چه خواهد کرد؟

نکته دیگری که ممکن است بر توجه ترامپ به لبنان تأثیر بگذارد، ازدواج دخترش تیفانی ترامپ با مایکل بُلوس است که پدرش، مسعود بُلوس، تاجری ثروتمند و لبنانی-آمریکایی است. مسعود بُلوس در مسائل خاورمیانه به ترامپ مشاوره می‌دهد و این رابطه خانوادگی شاید دلیل تازه‌ای برای توجه ترامپ به لبنان باشد.

صاحب‌خبر -

فرارو- با وجود تمایل ترامپ به دوری از درگیری‌های نظامی و تمرکز بیشتر بر تحریم‌ها علیه ایران، فشار‌های هم‌پیمانان آمریکا مانند اسرائیل و نگرانی‌های کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس از کاهش تعهدات آمریکا، فضای منطقه را پیچیده‌تر از همیشه کرده است. روابط پرفراز و نشیب ترامپ با نتانیاهو، در کنار تأثیرگذاری مشاورانی، چون جی. دی. ونس و مسعود بُلوس، نشان می‌دهد که سیاست‌های جدید آمریکا در این دوره بیش از هر زمان دیگری با عدم قطعیت و پیش‌بینی‌ناپذیری همراه خواهد بود.

به گزارش فرارو به نقل از نشریه اکونومیست، در اولین روز پس از پیروزی در انتخابات، دونالد ترامپ با تمرکز بر خاورمیانه توجه جهانیان را به خود جلب کرد. بسیاری معتقدند که دوره دوم ریاست‌جمهوری او تغییرات اساسی در سیاست‌های آمریکا در این منطقه به همراه خواهد داشت، اما همچنان پرسش اصلی این است که این تغییرات به چه شکلی رقم خواهد خورد. به نظر می‌رسد که جهت‌گیری نهایی این سیاست‌ها به مشاوران ترامپ وابستگی زیادی خواهد داشت.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از نخستین رهبرانی بود که به دونالد ترامپ بابت «بزرگ‌ترین بازگشت تاریخ» تبریک گفت و تلاش کرد توجه او را به خود جلب کند. او امیدوار است که دونالد ترامپ در دوره دوم خود به اسرائیل آزادی عمل بیشتری برای عملیات نظامی در غزه و لبنان بدهد، بدون اینکه خواستار آتش‌بس شود. این انتظارات نتانیاهو به تجربه او از دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ بازمی‌گردد، زمانی که ترامپ نه تنها نسبت به شرایط فلسطینی‌ها بی‌اعتنا بود، بلکه از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری نیز حمایت کرد. همچنین جرد کوشنر داماد دونالد ترامپ طرح صلحی ارائه داد که به شدت به نفع اسرائیل بود.

چالش‌های ترامپ در مواجهه با حامیان جنگ‌طلب 

دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش وعده بازگرداندن ثبات به خاورمیانه را داد و در شب پیروزی گفت: «من جنگ‌ها را متوقف خواهم کرد.»، اما از اکتبر ۲۰۲۳، ایالات متحده ۱۸ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل ارسال کرده و حداقل چهار سرباز آمریکایی در این درگیری‌ها جان باخته‌اند. به همین دلیل، برخی تحلیل‌گران اسرائیلی معتقدند که ترامپ ممکن است به دلیل هزینه‌های سنگین این جنگ، نتانیاهو را تحت فشار بگذارد تا پیش از شروع رسمی ریاست‌جمهوری‌اش، به این بحران پایان دهد.

از سوی دیگر، اگر ترامپ توان مقابله اسرائیل با ایران و نیرو‌های مقاومت را محدود کند، ممکن است ناامیدی حامیان جنگ‌طلب در واشنگتن و اورشلیم را در پی داشته باشد. در دوره نخست ریاست‌جمهوری، او از توافق هسته‌ای ایران (برجام) خارج شد و تلاش‌های جو بایدن برای احیای این توافق نیز بی‌نتیجه ماند. اکنون با افزایش غنی‌سازی اورانیوم ایران به سطح ۶۰ درصد، برجام عملاً اعتبار خود را از دست داده است. ترامپ ممکن است میان مذاکره برای توافقی جدید و یا اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران یکی را برگزیند.

اگرچه دونالد ترامپ وعده داده که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، اما به‌نظر می‌رسد تمایلی به درگیری نظامی نداشته باشد. وی اخیراً گفته: «نمی‌خواهم به ایران آسیب برسانم» و تاکید کرد که خواهان موفقیت ایران به عنوان «یک کشور موفق» است. در ایران نیز برخی با طعنه می‌گویند شاید بهترین راه برای رسیدن به توافق جدید، پیشنهاد ساخت یک برج ترامپ در تهران باشد.

پروژه ۲۰۲۵: طرح راست‌گرایانه برای تشدید فشار اقتصادی علیه ایران

در همین حال، مشاوران ترامپ دیدگاه‌های مختلفی دارند. در کابینه اول او افرادی با روابط نزدیک به بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، (یک اندیشکده جنگ‌طلب در واشنگتن که به دنبال تغییر نظام در ایران است) حضور داشتند. به احتمال زیاد برخی از اعضای این بنیاد در دولت دوم ترامپ نیز نقش مهمی خواهند داشت و تأثیرگذاری آنها در جهت‌دهی به سیاست‌های دولت ترامپ علیه ایران مشهود خواهد بود. جی. دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، تمایلی به شروع جنگی جدید در خاورمیانه ندارد و اخیراً در مصاحبه‌ای تأکید کرده که منافع ایالات متحده ایجاب نمی‌کند که وارد جنگ با ایران شود. در همین راستا، پروژه ۲۰۲۵ که طرحی راست‌گرایانه برای دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است، بیشتر بر اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه ایران تأکید دارد تا اقدام نظامی. این طرح بر این باور است که کشور‌های عرب متحد آمریکا باید در قبال امنیت خود در برابر تهدیدات مسئولیت بیشتری برعهده بگیرند.

این رویکرد، اما نگرانی‌هایی را در میان کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس ایجاد کرده است. در دوره قبلی ترامپ، این کشور‌ها از رئیس‌جمهوری که اولین سفر خارجی خود را به ریاض انجام داد، استقبال کردند؛ ولی با گذشت زمان، رویکرد معامله‌گرانه او که آنها را وادار به صرف میلیارد‌ها دلار برای خرید تسلیحات آمریکایی کرد، ناراحتی‌هایی به‌وجود آورد. اکنون نیز نگرانی تازه‌ای در میان این کشور‌ها شکل گرفته است: جنگ تجاری احتمالی ترامپ با چین که می‌تواند باعث کاهش قیمت نفت شود. پس از اعلام پیروزی ترامپ، قیمت نفت برنت بیش از ۲ درصد کاهش یافت که نگرانی‌ها را در این خصوص بیشتر کرد.

نقش مسعود بُلوس به عنوان مشاور غیررسمی ترامپ در امور خاورمیانه

پیش‌بینی سیاست‌های ترامپ در این دوره دشوار است. او ماه گذشته وعده بازگرداندن صلح به لبنان را داد، اما مشخص نکرد که این صلح به چه شکلی محقق خواهد شد. آیا او از اسرائیل خواهد خواست که نیرو‌های خود را از لبنان خارج کند و به آتش‌بس بپیوندد یا حمایت از یک تهاجم گسترده‌تر علیه حزب‌الله را در دستور کار قرار خواهد داد؟

پاسخ این پرسش‌ها احتمالاً به مشاوران ترامپ و تأثیرگذاری آنها وابسته خواهد بود. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل امیدوار است که بتواند تصمیمات دونالد ترامپ را در این زمینه هدایت کند؛ اما رابطه این دو پیچیده است. ترامپ همچنان از نتانیاهو دلخور است، زیرا نتانیاهو در سال ۲۰۲۰ پیروزی جو بایدن را تبریک گفت، درحالی‌که دونالد ترامپ همچنان مدعی تقلب در انتخابات بود.

نکته دیگری که ممکن است بر توجه ترامپ به لبنان تأثیر بگذارد، ازدواج دخترش تیفانی ترامپ با مایکل بُلوس است که پدرش، مسعود بُلوس، تاجری ثروتمند و لبنانی-آمریکایی است. مسعود بُلوس در مسائل خاورمیانه به ترامپ مشاوره می‌دهد و این رابطه خانوادگی شاید دلیل تازه‌ای برای توجه ترامپ به لبنان باشد.

پیروزی سریع و قاطع ترامپ به احتمال زیاد مانع از آن خواهد شد که دوره پس از انتخابات به زمانی برای افزایش تنش میان ایران و اسرائیل تبدیل شود. این پیروزی همچنین به بایدن ۷۵ روز فرصت می‌دهد تا در روز‌های پایانی ریاست‌جمهوری خود سیاست‌هایی مستقل‌تر در قبال اسرائیل اتخاذ کند. رؤسای‌جمهور آمریکا در این دوره گذار، معمولاً فرصت را برای اعمال سیاست‌هایی کمتر همسو با اسرائیل مغتنم می‌شمارند. نمونه‌هایی از این رویکرد در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۰۰ نیز دیده شده است؛ زمانی که باراک اوباما قطعنامه شورای امنیت علیه شهرک‌سازی اسرائیل را وتو نکرد و بیل کلینتون در روز‌های آخر ریاست‌جمهوری‌اش «پارامتر‌های کلینتون» را به عنوان طرحی برای دستیابی به صلح اسرائیلی-فلسطینی ارائه داد.

اگرچه این اقدامات ممکن است تأثیرات بزرگ و فوری نداشته باشند، اما پیام مهمی از نارضایتی آمریکا را به اسرائیل مخابره می‌کنند. اگر بایدن بخواهد در روز‌های پایانی ریاست‌جمهوری خود در مقابل نتانیاهو بایستد، این اقدامات شاید آغازگر تغییراتی در روابط آمریکا و اسرائیل باشد که ترامپ نیز از آن ناخشنود نخواهد بود.