جوان آنلاین: متنی که پیشرو دارید خاطراتی از حضور در خط پدافندی جزایر مجنون است که در گفتگو با رضا احمدی از رزمندگان دفاع مقدس از زبان ایشان بیان میشود. احمدی در تابستان ۱۳۶۳ مدتی در جزایر مجنون حضور داشت.
تابستان مجنون
جزایر مجنون در اسفند ۱۳۶۲ از سوی رزمندگان و طی عملیات خیبر تصرف شدند. این دو جزیره مصنوعی در واقع ماحصل یک خاکریزی وسیع در منطقه هور بودند که عراق برای اکتشافات نفتی انجام داده بود، بنابراین مجنون بین نیزارها و آبگرفتگیهای هور قرار داشت و زمستانهای سخت و تابستانهای گرمی داشت. در این منطقه انواع پشهها، ماهیهای گوشتخوار، موشها و نیزارهای نوک تیز وجود داشتند که باعث میشدند طبیعت خشنی در آنجا ایجاد شود. جالب است که پیش از شروع جنگ، تعدادی از افراد بومی در روستاهای بسیار کوچک و پراکندهای که در خشکیهای هور وجود داشت، زندگی میکردند. تعدادی از این بومیها تا عملیات خیبر هم در منطقه بودند. برای ما که آن موقع جوان و رزمنده بودیم، بسیار جای تعجب داشت که این مردم چطور در چنین محیطی زندگی میکردند. اعزام من به جبهه مربوط به تابستان ۶۳ میشد. گرمای هوا به قدری زیاد بود که بچهها به شوخی میگفتند هور در آتش است. بعدها یک فیلم سینمایی هم با همین نام «هور در آتش» ساخته شد که البته نامگذاری آن ربطی به شوخی ما بچههای رزمنده نداشت.
سنگرهای محصور
من تقریباً اوایل تیرماه به مجنون رفتم. خود جزیره نسبت به خط پدافندی در پد خندق شرایط بهتری داشت. جزایر مجنون طول زیاد، اما عرض کمی داشتند، اما همین محیط نه چندان وسیع آن قدر برای ما بزرگ بود که به راحتی بتوانیم روی آن تردد کنیم، ولی در بعضی از سنگرها که روی پلهای شناور و میان نیزارها ساخته شده بودند، شرایط بسیار سخت بود. آنجا حتی نیروی پیاده هم نمیتوانست به راحتی جابهجا شود. محیط کوچک بود و ظهرها حالت خفگی به آدم دست میداد. گرمای هوا و تبخیر آب و دم کردن هوا همگی مزید بر علت میشدند. گاهی هم بوی نامطبوعی از لجنها یا ماهیهای مردهای که بین نیزارها میمردند، پخش میشد. نکته دیگری که در خط پدافندی مجنون وجود داشت، اثرات برجای مانده از بمباران شیمیایی دشمن در عملیات خیبر بود. در خیبر بعثیها برای اولین بار بمباران وسیع شیمیایی انجام دادند. هرچند واحد (ش. میم. ر) جزیره را پاکسازی کرده بود، ولی نمیشد مطمئن باشیم که همه جا کاملاً پاک شده است. گاهی باد میتوانست خاکهای آلوده را در هوا منتشر کند و با استنشاق این ذرات آلوده، ممکن بود یک فرد آلوده شود.
غواصهای دشمن
در برخی از خطوط دفاعی مربوط به عملیات خیبر، مثل پد خندق یا نقاطی در جزیره مجنون جنوبی که هنوز بخش کوچکی از آن در اختیار دشمن بود، سنگرهای کمین ما با سنگرهای دشمن بسیار نزدیک هم بودند. گاه این فاصله تا کمتر از ۱۰۰ متر میرسید. در چنین شرایطی شبها بعضی از این سنگرها بین نیروهای خودی و دشمن دست به دست میشدند. یک نفر از آن طرف یا از سمت ما میرفت و داخل سنگر طرف مقابل نارنجک میانداخت. یا سنگرهایی که داخل هور قرار داشتند خیلی وقتها مورد حمله کماندوها یا غواصهای دشمن قرار میگرفتند که از داخل آب میآمدند و روی این سنگرها بمب کار میگذاشتند؛ بمبهای ساعتی که لحظاتی بعد منفجر میشدند و به رزمندگان داخل سنگرها آسیب میرساندند. اینها همه بخشی از سختیهای حضور در خط پدافندی مجنون بود که باید نسل جوان حداقل به شمهای از این شرایط سخت واقف باشد و بداند که رزمندگان ما با چه سختیهایی دست و پنجه نرم میکردند.
نظر شما