این روزها سهم پیگیران تلویزیون از سریالهای جدید، دو اثر کمدی و دو اثر جدی است. کمدیها تا حدود زیادی شکستخورده هستند؛ اما شرایط برای جدیها چندان وخیم نیست.
صفحه «تیویبان» در مطلبی با عنوان "لطفا زحمت نکشید" نگاهی انتقادی به سریالهای فعلی تلویزیون داشته که در ادامه برشی از آن را میخوانید. با ما همراه باشید.
رخنه / شبکه یک
محور اصلی داستان درباره دانشمندیست که بر موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکند و سرویسهای جاسوسی قصد کشتن او را دارند. «رخنه» شروعی نسبتا خوب و متفاوت داشت؛ جایی که مخاطب فکر میکرد محافظِ دانشمند، نفوذی است. در ادامه، اما فضای این سریال شبیه به اغلب آثار پلیسی - جاسوسی تلویزیونی شد.
ترکیب بازیگران
عملکرد بازیگران معمولیست؛ رامتین خداپناهی در نقش دانشمند و نادر فلاح در نقش محافظ باورپذیر هستند. کیفیت مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، بهرام ابراهیمی، امیرحسین صدیق، علیرضا جلالیتبار و... هم مثل همیشه است.
نتیجه نهایی
«رخنه» در مجموع اثری خیلی معمولی در چارچوب تلویزیون است که قصه و سر و شکلی شاید معقول دارد و در نهایت نمیتوان آن را یک سریال شاخص و ماندگار نامید.
پشت پرده / شبکه دو
داستان درباره دو خانواده تهرانی و یزدی به عنوان مهمان و میزبان است. آنها چالشهایی بر سر مسائل مختلف دارند و مخاطب هر بار شاهد اتفاقاتی در دو سوی پردهی کشیده شدهی وسط حیاط، میشود. «پشت پرده» یک کمدی نسبتا ضعیف است که با کمک برخی شوخیهای کلامی و موقعیت، قصد خنداندن دارد و البته ناکام است. مثل شوخی با فامیلی «تخمه چی»؛ یا اتاق خواب خانواده تهرانی.
ترکیب بازیگران
میرطاهر مظلومی، حسین سلیمانی، آزیتا ترکاشوند، حدیثه تهرانی و جواد خواجوی به همراه بازیگران یزدی در پشت پرده حضور دارند. سریال شرایطی برای درخشش آنها فراهم نکرده است.
نتیجه نهایی
اهمیت فرزندآوری، اهتمام به خانواده، توجه به فرهنگ و تاریخ شهر یزد و... از جمله اهداف ساخت پشت پرده عنوان شده. وقتی اثری کیفیت کافی نداشته باشد، طبیعیست که اهداف قشنگ آن هم برآورده نخواهد شد.
آقای قاضی / شبکه دو
فصل دوم آقای قاضی با عنوان «آقای قاضی؛ شعبه ۱۲۱» پنج شنبه و جمعهها پخش میشود و میتوان آن را بهترین سریال حال حاضر تلویزیون دانست. این سریال در هر قسمت پروندههای قضایی را بررسی میکند.
ترکیب بازیگران
نقش آفرین اصلی سریال بهزاد خلج است که همچون سری اول عملکردی بهتر از سایز بازیگران دارد. او حالا بیشتر بر زیر و بم شخصیت قاضی مسلط شده. دیگران هم خب اگر میتوانستند به نسبت او جلو بروند شاید خروجی کار متفاوتتر میشد.
نتیجه نهایی
آقای قاضی سریالی سرگرمکننده است؛ چون اساسا درامهای دادگاهی ظرفیت روایت قصههای جذاب را دارند، اما خب سریال باید از سوژهها بهینهتر بهره ببرد.
دربندون / شبکه سه
قصه از جایی شروع شد که دو رفیق تبعیدی داوود و منوچهر پا به شهری دورافتاده گذاشتند. هر چه داستان «دربندون» پیش رفت، مخاطب پی برد نباید منتظر غافلگیری و اتفاقات خاص باشد. روایت این سریال مثلا کمدی، در دهه ۵۰ میگذرد و بنای آن شوخیهای تکراری در شهربانی و بیمارستان است مثل جایی که «همه» اسهال میگیرند!
ترکیب بازیگران
نقش دو رفیق تبعیدی را هومن برقنورد و امیرحسین رستمی برعهده دارند که استفادهای درست از استعداد آنها نشده. نقشها از تیپ عبور نکردهاند و همه کلیشههای رایج را در خود دارند. همین قاعده درباره سیاوش چراغیپور، ساعد هدایتی رضا کریمی، سامان دارابی، امید روحانی و دیگران صدق میکند.
نتیجه نهایی
«دربندون» قصهای جذاب ندارد و همچنین قادر نیست لبخند بر لب بیاورد.
نظر شما