به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، ازدواج آسان یعنی در شرایطی که جامعه با چالشهای اقتصادی مواجه شده و در شرایطی که تدابیر مسئولان امر پاسخگوی نیاز معیشتیِ قشری از جامعه نیست، خانواده عروس و داماد و خود زوجین نسبت به امر اقتصادیِ ازدواج سختگیری نداشته باشند؛ همگان میدانیم سوگوارانه مدتهاست فرهنگی بر کشور ما حاکم است که پسر و دختر برای آغاز زندگی مشترک باید هزینههای گزافی را متحمل شوند؛ ما سنتهای حسنهای داشتیم که به مرور زمان به حاشیه رفتند و جای خود را به تجملات و پولپاشیهای بیمورد و بیپایه و اساس دادند. شیربهایی که کمک به خانوادهی عروس برای تهیهی جهیزیه بود، شکلی اجباری به خود گرفت و جهیزیهای که کمک خیرخواهانه برای تهیه اسباب «ضروری» (نه غیر ضروری) بود، از مدارِ انسانیِ خود خارج شد.
بیشتر بخوانید:
جدا خوابیدن همسران یعنی طلاق؟
در واقع تمام فلسفه شیربها و جهیزیه، کمک به عروس و داماد برای آغاز زندگی مشترک یا ازدواج آسان بود و نیتی خدایی در آن نهفته بود، اما اکنون این سنت حسنه تبدیل به بزرگترین معضل خانوادهها شده است. توقعات بیجایی که خانوادههای طرفین مطرح میکنند، جز اضطراب و تشویش و تلخ کردن شیرینی امر ازدواج به کام زوجین حاصلی در بر ندارد؛ مضاف بر اینکه به احتمال زیاد تبعات منفی دیگری را برای خانواده طرفین به همراه دارد، به این صورت که خانواده پسر و دختر برای تهیه شیربها و جهیزیه مجبورند بدهیهای زیادی را متحمل شوند و تا مدتها زیر بار قسطهای بالا بروند؛ در حالی که با آن مبلغی که برای اقلام غیر ضروری صرف کردند، میتوانستند برای تهیه منزل یا رهن منزلی بهتر کنار بگذارند تا فرزندانشان با آسودگی بیشتری زندگی خود را آغاز کنند؛ چرا که آسودگی فرزند، آسودگی خود والدین است.
آیا عقلانی است که خودمان با دست خودمان آسایش و آرامش را از فرزندانمان بگیریم و بعد دود آن پس از مدتی به چشم خودمان برود، سپس به خدا استغاثه کنیم این مشکل را از ما برطرف کن؟ آیا دین چنین دعوتی از ما کرد که کام ازدواج را برای زوجین تلخ کنیم یا اخلاق انسانی به ما چنین اجازهای داده است؟ شیربها و جهیزیه بخشی از ماجراست، اجاره تالار و تهیه غذاهای آنچنانی که گاهی با یک سوم هزینه آن میتوان بساط ازدواج را به راه انداخت و مابقی مبلغ را برای ضروریات زندگی مثل مسکن کنار گذاشت، چالش دیگر اقتصاد ازدواج است. بگذریم از برخی سنتها مثل مراسم حنابندان و عقد و ... که هر کدام از آنها برای برخی اقوام هزینههای هنگفت بیموردی را به بار میآورد که خدا راضی است و نه بندهاش. آیا خود والدین زندگی خود را با این سختی آغاز کردند که نسبت به فرزندان خود اینطور سخت میگیرند؟
اما همین که زندگی آغاز میشود، زوجین نباید خود را به تجملات بیمورد وادار کنند که البته عمدهی آنها از خصلت ناپسند چشموهمچشمی نشأت میگیرد. بانویی که به خاطر چشم دیگران راضی میشود به همسر خود سختگیریهای بیجا تحمیل کند و او را وادار کند برای تهیه یکسری لوازم تزئینی بدهی بالا بیاورد، چگونه میتواند توقع محبت داشته باشد؟ هرچند برخی مردان ممکن است خود راضی به تجملات باشند، اما عمدهی مردان علاقه دارند به صورت پلکانی اقتصاد خانواده را سامان دهند و به اندازه وسعشان خانواده را در آسایش قرار دهند. در هر صورت باید بدانیم که سکینه و آرامش از فلسفههای مهم ازدواج است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است.
در چنین شرایطی نسخههای دین، نسخههای کارآمد و روش خوبان عالم بهترین الگوهاست. دین که برآمده از فطرت انسانهاست محدودیتهای مثبتی برای ما ایجاد میکند که میتوان در پرتو آنها زندگی مؤمنانه و در عین حال شادی را تجربه کنیم. افرادی که دینمدار هستند، آسایش بر آنها غلبه دارد و شعارشان در تعامل با دیگران این سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام است که فرمود «إرحَمْ تُرحَمْ»؛ یعنی رحم کن، تا به تو رحم شود». وقتی ما برای رضایت خدا به خانواده دختر و پسر رحم کنیم و بر آنها آسان بگیریم، به طور قطع خدا هم در وقت خودش به ما رحم خواهد کرد، اما اگر سخت بگیریم، ماجرا برعکس میشود. وقتی بانویی به خاطر رضایت خداوند به همسرش آسان بگیرد، میتواند توقع داشته باشد که خدا هم در مواقع ضروری بر او رحم خواهد کرد. زندگیِ بیمثال امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلامالله علیها نمونهای از زندگی آسان است که در اوج رحمت و شفقت و بدون سختگیریهای بیمورد آغاز شد و این پیوند به قدری مبارک بود که حاصل آن فرزندانی شد که تا ابد الگوی آزادگان جهان شدند.
بنابراین زندگی آسان پیوند عمیقی با دین، عقل و فطرت بشری دارد و هرکه از این سه گزاره بهره داشته باشد، نه دیگران را به مشقت میاندازد و نه متحمل سختیهای طاقتفرسا میشود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
نظر شما