[شهروند] چندی پیش در جشنواره عمار وقتی مستند «وداع با اسلحه» -با آن نام کنجکاویبرانگیز جذابش- رونمایی شد، کمتر کسی گمانش را داشت که این مستند درباره «معامله قرن» و قرارداد صلح اسلو و البته نزاع طولانی 80 ساله رژیم صهیونیستی و فلسطین حداقل به این زودیها به جایی خواهد رسید. حالا ولی تنها بعد از چند ماه شاهدیم که «وداع با اسلحه» امیرحسین کاربخش در دور اول تور نمایشهای دانشگاهی خود در فضای رسانهای کشور نیز با بازتابهای فراوانی روبهرو شده است که حکایت از این میکند که این مستند به عنوان یکی از موفقترین مستندهای یکی دو سال اخیر از دلایل و عوامل فرامتن بیشماری نیز در مسیر موفقیت خود استفاده کرده است. بگذارید اینگونه بگوییم که اگر ماجراهای هفتم اکتبر و عملیات حماس و بعد از آن هم نسلکشی بیپرده اسرائیلیها پیش نمیآمد، شاید «وداع با اسلحه» نیمی از جایگاه فعلیاش را به دست نمیآورد. ولی با اتفاقات هشت ماه اخیر، تقریبا تمام چیزهای مربوط به فلسطین از پستوهای غبارگرفته فراموشی بیرون آمده و تبدیل به درخشانترین موضوعات و مضامین دنیا شدهاند و مستند «وداع با اسلحه» هم یکی از این چیزهای درخشان است که با فضای کنجکاویبرانگیزی که پیرامون موضوع اصلیاش به وجود آمده، جذابیت زیادی برای سینمادوستانی میتواند داشته باشد که به دنبال دانستن چیزکی درباره فلسطین هستند.
آنچه در پی میآید صحبتهای امیرحسین کاربخش، کارگردان مستند «وداع با اسلحه»، درباره این فیلم و موضوع و مضمونش است. فیلمی که با استفاده از تصاویر و آرشیوهای دیدهنشده، روایتی ناگفته از ماجرای اسرائیل و فلسطین ارائه داده و همزمان به ماجرای صلح فلسطین و اسرائیل بعد از ۴۵ سال مبارزه و درگیری و خونریزی نیز پرداخته است.
نقطه آغاز
شکلگیری ایده و سوژه این مستند به این دغدغه بازمیگردد که به نظر میرسد مسئله فلسطین متاسفانه برای بخشی از مردم ایران از یک مسئله کلیدی و خاص و مهم که در سالهای اول انقلاب بود، خارج شده است و بنابراین باید به این بخش از مردم نشان داد که ماجرا چیست و در فلسطین چه گذشته که نزدیک به 80 سال است این موضوع در چهار گوشه دنیا روایت میشود. در زمانی که ما تصمیم گرفتیم این فیلم را بسازیم، زمانی در دوره ریاستجمهوری ترامپ بود که موضوع «معامله قرن» خیلی داغ و پررنگ شده بود و همه راجع به صلح بین رژیم صهیونیستی و فلسطین و روند محتوم آن صحبت میکردند. در این میان ما هم این دغدغه را داشتیم که آیا اصلا ایجاد چنین صلحی ممکن است یا نه، بنابراین شروع کردیم به بررسی و پژوهش در این زمینه و در جریان این پژوهشها مشاهده کردیم که حدود ۳۰ سال پیش قرارداد صلحی به نام اسلو بین اسرائیل و فلسطین با امضای یاسر عرفات، رهبر مبارزان فلسطینی و اسحاق رابین، رئیس وقت رژیم جعلی صهیونیستی منعقد شده، اما به نتیجه نرسیده است. همین میتوانست موضوع خوبی برای پژوهش به شمار آید، بهخصوص که میخواستیم نگاه هر دو طرف فلسطینی و صهیونیستی را نسبت به قرارداد صلح نشان دهیم.
یاسر عرفات
یاسر عرفات یک گزینه عالی برای روایت این مستند بود و زندگی پرفرازونشیب او میتوانست سوژه خوبی برای این مستند باشد، بهخصوص پیامی که دنبالش بودیم در زندگی یاسر عرفات وجود داشت که در مقطعی رهبر جنبش فتح بود و همواره شعار و آرمانش آزادی فلسطین بوده و در مقطعی هم با اشغالگران صلح میکرد. برای همین پژوهشهای خودمان را روی یاسر عرفات متمرکز کردیم و به صورتی دقیق درباره اتفاقات و رویدادهای زندگی او تحقیق کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که اگر مستند عرفات را بسازیم، در کنار روایت فرازونشیبهای زندگی او میتوانیم سرگذشت مردم فلسطین را نیز روایت کنیم و این عبرتآموز خواهد بود. بعد از این تصمیم، قصه زندگی عرفات خط سیر اصلی قصه ما شد. قصهای پرفرازونشیب که تصمیمات او در هر برهه زمانی زندگی مردم فلسطین را هم دستخوش تغییر قرار میداد. به هر حال، زندگی رهبر یک ملت هیچگاه از سرنوشت آن ملت جدا نیست. از این منظر میتوان گفت که مستند «وداع با اسلحه» به مقاطع مهم تاریخ فلسطین میپردازد که یاسر عرفات در همه آنها حضور دارد که از رویای مبارزه و مبارزه مسلحانه آغاز میشود و آخرین مقطع نیز به صلح اسلو بازمیگردد که البته همه چیز برخلاف تعهدات طرف مقابل پیش میرود و حتی این مسائل باعث میشوند خود عرفات هم پشیمان شود و دوباره سلاح در دست بگیرد. مستند ما راوی این مسیر است.
چالشها و دشواریها
مهمترین چالش ما در روایت داستان این مستند این بود که قصه درست بوده باشد و در عین حال روایتی متفاوت از کلیشههای موجود داشته باشد. برای همین هم تلاش کردیم رو به قصههایی بیاوریم که در دل تاریخ گم شدهاند یا به هر دلیل تاکنون به تصویر کشیده نشدهاند. همین هم موجب شکلگیری روایتی به دور از کلیشههای موجود شد که یکی از عوامل جذابیت فیلم نیز میتواند باشد.
دشواری دیگر کار این بود که در کشور ما بحث فلسطین به یک گروه ویژه سنجاق شده و حتی از این هم مهمتر، از نظر فرهنگی مشکلی که داریم این است که به برخی از موضوعات به شکل مقطعی نگاه میکنیم. این در حالی است که موارد فرهنگی را باید به صورت روندی و جاری مورد پرداخت قرار داد. فرهنگسازی با نگاه مقطعی انجام نمیشود و برای تحقق آن باید جریانی مستمر وجود داشته باشد. برای مثال هالیوود درباره جنبش «الجیبیتیها» چندین سال است که به صورت مستمر فعالیت میکند و این موضوع را فقط به یک روز محدود نکرده است. ما اما تمام بار فرهنگسازی خود درباره فلسطین را روی دوش «روز قدس» آوار کردهایم و این درست نیست. اگر آرمان ما واقعا فلسطین باشد، باید حضور فلسطین در زندگیمان به یک روند تبدیل شود و نباید به این موضوع تنها از منظر منطقه خودمان یا ایران یا اعراب یا حتی اسلام نگاه کرد.
نظر شما