مریم جعفری حصارلو
عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران جهان A.I.T.C
برای بررسی نمایش «یه روز دیگه» نوشته و کارگردانی نادیا فرجی کافی است بدانیم داستان حمیرا باقری در شب مرگ او، داستان کشمکش او با فرشته مرگ است و دست و پا زدنهایش هنگام مرگ به شکل یازده بار بازی او با مرگ تداعی شده است. در واقع میتوان تشبیه کرد که ماجرای زندگی رئالیستی به روال جان دادن حمیرا سرک کشیده و از حساسیتهای او برای تمیزی خانه تا پوست تخمههایی که توسط فرشته مرگ برخلاف حساسیتهای حمیرا روی صحنه ریخته میشود و سطح صحنه را کاملاً به هم میریزد و... همه چیز فضایی کمدی به نمایش میدهد.
نام اثر یک معنای کنایی دارد و آن هم تلاش حمیرا برای درخواست یک روز بیشتر زندگی کردن از فرشته مرگ است. درخواست حمیرا از فرشته مرگ خودش است که در نهایت هم فرشته مرگ و تقدیر درخواستش را رد میکنند. به لحاظ سبکشناسی اثر از ویژگیهای سبک آبزوردیسم برخوردار است و شاخصههای سبک آبزوردیسم تناقض، تلفیق و درهم تنیدگی کمدی و تراژدی است و بنابراین ژانر اثر میتواند تراژدیکمدی باشد. این ژانر یادآور نمایشهای اوژن یونسکو است؛ با این تفاوت که طنز تلخ آثار یونسکو در فرهنگ ایرانی قابل درک نیست. در حالی که نمایش «یه روز دیگه» توسط نادیا فرجی نویسنده و کارگردان جوان و باتجربه ایرانی نوشته شده و شاید در روال تمرینها به قدری بداهه گویی صورت گرفته که ساختار نمایش بهخوبی ایرانیزه شده و دیگر اثری از یک نمایش غربی نیست. همه چیز رنگ و باور ایرانی دارد؛ حتی موقعیت مکانی نمایش یعنی مجموعه تئاتر شهر و معضلات حاشیه آن بخصوص حضور دستفروشان که دورتا دور تئاتر شهر را محاصره کردهاند؛ بارها از سوی فرشته مرگ در حاشیه دیالوگها گفته میشود که سبب باورپذیری و فضاسازی بهتر میشود. از سوی دیگر بازی خوب دو بازیگر نادیا فرجی و الهه پورجمشید سبب شکلگیری نمایش خوش ریتم و نشاط انگیز میشود؛ به نحوی که بیننده تمایل ندارد چشم از نمایش بردارد و هرلحظه به دیدگاه سرخوشی رولان بارت نزدیک میشود. آنچه نظریه لذت را به منصه ظهور میرساند. همچنین ماتریکس نمایش با موسیقی سیاه و سفید آغاز میشود. این انتخاب موسیقی پوپولیستی ایرانی سبب شاخص بودن اجرا و مردمی شدن ماهیت اجرا میشود. بازیگران بالاخص الهه پورجمشید با بازی درخشان و کمیک خود توانسته است به نحوی نگاهها را به سمت خود بکشد و باعث جذابیت کاراکتر مرگ شود. درمقابل بازی جدی و سراسر رئالیستی فرجی نوعی از دوگانگی و تناقض را ایجاد میکند که سبب جذابیت بیشتر اثر میشود. خلاقیت کارگردان درطراحی صحنه نیز بهخوبی نشانگر فضای رئالیستی است. با در نظر گرفتن وضعیت جامعه ایرانی شیوه نمایش«یه روز دیگه» جهت نشاط حال نسل جوان و تفکر برانگیزی توصیه میشود تا دم را غنیمت بشماریم و دریابیم که وقتی مرگ به سراغ آدمی میآید گریزی نیست و حتی یک روز دیگر هم فرصت به ما داده نمیشود؛ پس لحظه را دریابیم.
∎
عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران جهان A.I.T.C
برای بررسی نمایش «یه روز دیگه» نوشته و کارگردانی نادیا فرجی کافی است بدانیم داستان حمیرا باقری در شب مرگ او، داستان کشمکش او با فرشته مرگ است و دست و پا زدنهایش هنگام مرگ به شکل یازده بار بازی او با مرگ تداعی شده است. در واقع میتوان تشبیه کرد که ماجرای زندگی رئالیستی به روال جان دادن حمیرا سرک کشیده و از حساسیتهای او برای تمیزی خانه تا پوست تخمههایی که توسط فرشته مرگ برخلاف حساسیتهای حمیرا روی صحنه ریخته میشود و سطح صحنه را کاملاً به هم میریزد و... همه چیز فضایی کمدی به نمایش میدهد.
نام اثر یک معنای کنایی دارد و آن هم تلاش حمیرا برای درخواست یک روز بیشتر زندگی کردن از فرشته مرگ است. درخواست حمیرا از فرشته مرگ خودش است که در نهایت هم فرشته مرگ و تقدیر درخواستش را رد میکنند. به لحاظ سبکشناسی اثر از ویژگیهای سبک آبزوردیسم برخوردار است و شاخصههای سبک آبزوردیسم تناقض، تلفیق و درهم تنیدگی کمدی و تراژدی است و بنابراین ژانر اثر میتواند تراژدیکمدی باشد. این ژانر یادآور نمایشهای اوژن یونسکو است؛ با این تفاوت که طنز تلخ آثار یونسکو در فرهنگ ایرانی قابل درک نیست. در حالی که نمایش «یه روز دیگه» توسط نادیا فرجی نویسنده و کارگردان جوان و باتجربه ایرانی نوشته شده و شاید در روال تمرینها به قدری بداهه گویی صورت گرفته که ساختار نمایش بهخوبی ایرانیزه شده و دیگر اثری از یک نمایش غربی نیست. همه چیز رنگ و باور ایرانی دارد؛ حتی موقعیت مکانی نمایش یعنی مجموعه تئاتر شهر و معضلات حاشیه آن بخصوص حضور دستفروشان که دورتا دور تئاتر شهر را محاصره کردهاند؛ بارها از سوی فرشته مرگ در حاشیه دیالوگها گفته میشود که سبب باورپذیری و فضاسازی بهتر میشود. از سوی دیگر بازی خوب دو بازیگر نادیا فرجی و الهه پورجمشید سبب شکلگیری نمایش خوش ریتم و نشاط انگیز میشود؛ به نحوی که بیننده تمایل ندارد چشم از نمایش بردارد و هرلحظه به دیدگاه سرخوشی رولان بارت نزدیک میشود. آنچه نظریه لذت را به منصه ظهور میرساند. همچنین ماتریکس نمایش با موسیقی سیاه و سفید آغاز میشود. این انتخاب موسیقی پوپولیستی ایرانی سبب شاخص بودن اجرا و مردمی شدن ماهیت اجرا میشود. بازیگران بالاخص الهه پورجمشید با بازی درخشان و کمیک خود توانسته است به نحوی نگاهها را به سمت خود بکشد و باعث جذابیت کاراکتر مرگ شود. درمقابل بازی جدی و سراسر رئالیستی فرجی نوعی از دوگانگی و تناقض را ایجاد میکند که سبب جذابیت بیشتر اثر میشود. خلاقیت کارگردان درطراحی صحنه نیز بهخوبی نشانگر فضای رئالیستی است. با در نظر گرفتن وضعیت جامعه ایرانی شیوه نمایش«یه روز دیگه» جهت نشاط حال نسل جوان و تفکر برانگیزی توصیه میشود تا دم را غنیمت بشماریم و دریابیم که وقتی مرگ به سراغ آدمی میآید گریزی نیست و حتی یک روز دیگر هم فرصت به ما داده نمیشود؛ پس لحظه را دریابیم.
نظر شما