حمله اصلاحطلبان راستگرا علیه تاجزاده
طیف راست اصلاحات که عمدتا با کنشگری حزب کارگزاران سازندگی شناخته میشود، نسبت به اعلام نامزدی تاجزاده واکنش منفی نشان داد. این واکنش نوعا دو سویه داشت؛ اول اینکه به زعم راستهای مدرن، نامزدی تاجزاده با وجود حملات رادیکال او علیه نهاد انتخابات و ساختارهای نظارتی، امری از اساس متناقض نما به شمار میآید و دوم اینکه کاندیداتوری تاجزاده بهطور مستقل و بیاطلاع نهاد اجماع ساز اصلاحات(ناسا) بوده و این اقدام میتواند حرکتی علیه روند وحدت اصلاحطلبان باشد. در همین باره غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با ایرنا، درباره کاندیداتوری تاجزاده در انتخابات ریاست جمهوری، بهطور ضمنی تصریح کرد که حتی به فرض تأیید صلاحیت، تاجزاده اساسا قادر به رأیآوری از مردم نیست. کرباسچی گفت: «من با اصل اعلام کاندیداتوری فردی مخالف نیستم، مخصوصا ایشان که یکسری صحبتهایی داشتهاند و بعضی از دوستان هم به آن اشکال وارد کردهاند. به نظرم خوب است اگر وزارت کشور و شورای نگهبان ایشان را تائید کنند و فکر میکنم این امر امتحان خوبی است که مشاهده کنیم مردم این نوع لحن و گفتار را انتخاب میکنند یا خیر». این اظهارات کرباسچی در شرایطی مطرح شد که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی چندی پیش در کلابهاوس، تاجزاده و طیف همسوی او را به تکروی در جبهه اصلاحات و ساختارشکنی متهم کرد.
علاوه بر کرباسچی؛ محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز درباره نامزدی تاجزاده به برنا گفت: تا این لحظه هیچ توضیح منطقی برای حضور آقای تاجزاده مطرح نشده است. هر شهروند ایرانی میتواند در انتخابات شرکت کند لکن یکسری مختصات در قانون اساسی تعریف شده برای کاندیداهای ریاستجمهوری که مرجع تشخیص
شورای نگهبان است. عطریانفر با بیان اینکه تصور نمیکنم که چرا دوست عزیزمان تاجزاده باتوجه به این محدودیتها و ملاکها اقدام به طرح نام خود کرد، تاکید کرد: ضمن اینکه کلا جبهه اصلاحات این شیوه از طرح نامزدهای انتخاباتی را که بهصورت منفرد، مستقل، بدون توافق و تفاهم صورت میگیرد، نمیپسندد.
پیشتر، روزنامه «سازندگی» ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران نیز در شماره چهارشنبه اول اردیبهشت، در گزارشی با تکروی دانستن اعلام نامزدی تاجزاده، این اقدام را نوعی انشعاب ساختاری از جبهه اصلاحات برشمرد. سازندگی درباره خودرایی تاجزاده و عدم تمکین او از سازوکارهای
درون جبههای اصلاحات، نوشت: اصلاحطلبی رادیکال در چهار سال گذشته از دولت دوم روحانی و بهخصوص پس از حوادث آبان98 با طراحی، امضای نامهها و بیانیههایی با امضای اشخاص حقیقی(و نه حقوقی و حزبی)عملا نوعی انشعاب در جبهه اصلاحات را هدایت میکرد که شاخصه آن نه فقط تندروی که تکروی هم بود. این روزنامه با اشاره به اقدام تاجزاده در تحریم انتخابات مجلس یازدهم، تاکید کرد: مصطفی تاجزاده در انتخابات مجلس یازدهم پرچمدار تحریم انتخابات بود. در این فاصله چه چیز تغییر کرده است که تاجزاده نه تنها میخواهد رأی دهد، بلکه نامزد هم میشود؟
حمایت اصلاحطلبان چپگرا و ضد انقلاب از تاجزاده
در برابر خشم راستهای اصلاحطلب از اعلام نامزدی تاجزاده، اصلاحطلبان چپگرا و همزمان رسانههای ضد انقلاب، از این خبر
به وجد آمدند. هفتهنامه صدا(وابسته به حزب اتحاد ملت) در یادداشتی با عنوان «یخ شکن»، نامزدی تاجزاده در انتخابات را فرصتی برای
«تصویر اصلاحطلبی مؤثر» و «احیای اصلاحطلبی دو پا» دانست. اصلاحطلبی دو پا، اصطلاحی است که اصلاحطلبان برای کنشگری همزمان در سطح حکومت و جامعه برساختهاند. جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران و از چهرههای نزدیک به محمد خاتمی نیز در گفتوگو با اعتماد آنلاین، با دفاع از نامزدی تاجزاده مدعی شد: «برخی صراحت لهجه تاجزاده را برنمیتابند». همانطور که گفته شد برخی سایت ضدانقلاب نیز همزمان با طیف چپ اصلاحات، از نامزدی تاجزاده خوشحال شدند.
سایت «ایران امروز» در یادداشتی با عنوان «چرا از نامزدی تاجزاده در انتخابات استقبال میکنم»، به قلم علیرضا خوشبخت نوشت: «نامزدی تاجزاده میتواند بارقه تولد دوباره جریان دموکراسیخواه اصلاحطلبان باشد. جریانی که مرزبندیهای بیمعنا شده و قبیلهای را کنار میگذارد و حصول دموکراسی از مسیری مسالمتآمیز را مبنای دوری و نزدیکی با جریانهای سیاسی میداند».
البته میان خود چپ ها نیز اختلاف عقیده وجود دارد؛ چپ های خارج از نظام مانند نهضت آزادی بر این باورند که در صورت رد صلاحیت تاجزاده باید اصلا انتخابات را تحریم کرد اما چپ های درون نظام مثل حزب اتحاد ملت معتقدند که حتی در صورت این رد صلاحیت، باید از ظرفیت تاجزاده به نفع کل جبهه اصلاحات بهره برد.
چرا تاجزاده نه؟
در همه کشورها تنها افرادی میتوانند برای تصدی مسوولیتهای کلان اقدام کنند که به نظام معنایی در آن سیستم سیاسی، حدی از تعهد را داشته باشند. برای مثال در یک نظام سکولار، یقینا به یک چهره اسلامخواه و قائل به حاکمیت دینی فرصت ریاست جمهوری داده نمیشود.
در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز این قاعده بر قرار است و تنها افرادی میتوانند برای ریاست جمهوری دورخیز کنند که به نظام معنایی حاکم متعهد باشند.
در اینکه هر شهروند واجد شرایطی حق دارد نامزد انتخابات ریاست جمهوری بشود، شکی نیست اما فردی نظیر تاجزاده بعید است واجد چنین شرایطی باشد. تاجزاده طی دستکم یک دهه اخیر اظهارات هنجارشکنانهای را علیه ساختارها و نهادهای قانونی کشور بر زبان آورده و عملا عدم التزامش به ارزشهای نظام را به اثبات رسانده است. اوج اعترافات تاجزاده که آن را میتوان سرمنشاء دیگر انحرافات دانست، نفی حکومت اسلامی در عصر غیبت و زیر سؤال بردن نظریه تشکیل نظام اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه و ترویج تفکرات سکولاریستی است. وی با صراحت اعلام میدارد که: «بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر عصمت به عصر غیبت بود».
تاجزاده علاوه بر مسائل معرفتی، در حوزه سیاسی هم دچار هنجارشکنی بوده است. او در سال88، از مدعیان تقلب در انتخابات دهم ریاست جمهوری بود و با وجود تصریح بر عدم تقلب در محافل اصلاحطلبی، هیچگاه حاضر نشد در انظار رسمی و عمومی، مکنونات قلبی خود را صادقانه هویدا کند. در ششم مردادماه سال89 فیلمی در سایتهای مختلف داخلی و خارجی منتشر شد که در آن مصطفی تاجزاده خطاب به محسن صفاییفراهانی و عبدالله رمضانزاده از اعضای حزب مشارکت، میگوید: «برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم میدونم که در انتخابات تقلب نشده، ممکنه که یکی، دو میلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای 25میلیون و 14میلیون شده باشه 24میلیون و 15میلیون مثلا، ما انتخابات رو باختیم».
تاجزاده از سوی دیگر، بارها به نهاد نظارت استصوابی که یکی از کارکردهای مهم شورای نگهبان در دفاع از قانون اساسی بهعنوان میثاق ملی است، حمله برده و این اصل اساسی را زیر سؤال برده است. با وجود عدم انطباق عینی تاجزاده با ساختارها، او چگونه و چطور به خود اجازه داده در مظان نامزدی قرار بگیرد؟ آیا تاجزاده و چهرههایی نظیر او اهداف دیگری از جمله دوقطبیسازی فضا را در سر دارند؟ باید دید نامزدی تاجزاده آیا قادر خواهد بود شکاف ایجادشده فعلی میان اصلاحطلبان را شدت بخشد؟
نظر شما