به گزارش خبرنگار زنان و خانواده «خبرنامه دانشجویان ایران» در میزگردی با حضور معصومه زورمند ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی عضو دفترتحکیم وحدت، نرگس حسینی ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی عضو دفترتحکیم وحدت، فاطمه طباطبایی ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل به بررسی ضرورت پرداخت به مسئله هویت زنان و ایفای نقش بانوان در عرصه های اجتماعی با تکیه بر نقاط قوت زنانه خود پرداختند.
در ابتدا فاطمه طباطبایی ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره بر اینکه ایجاد ساختار متناسب با هویت زنان در فضای اجتماعی- خانوادگی مسئله پر اهمیت تری نسبت به پرداخت به خود مسئله هویتی زنان است گفت: در دوره انقلاب اسلامی ایران شاید با توجه به شرایط پیشین زن ایرانی در جامعه لازم بود تا هویت بانوان هم برای خود آنان و هم برای زنان و مردان در دیگر کشورها باز تعریف شود. زمانی که امام راحل زنان را پیشرو امر جهاد میدانند یعنی بحث هویت زنان در چارچوب اجتماعی حتی در صدر آن، جهاد با جان و مال یکی از شاخصه ها کلیدی هویت زن مسلمان است و این نگاه خط تمیز بین نگرش اسلام با نگاهی است که یک خانم را به مثابه یک کالا برای امیال مرد تلقی می کند یا او را صرفا یک نیرو اجتماعی ارزان برای مشاغل می بیند.
او افزود: هویت خانوادگی یک زن ایرانی پیش از این نیز مشخص و جایگاه زنان و مادران در بطن خانواده ها تحکیم بخش خانواده و مسیر ساز عملکرد خانواده ها می باشد، حتی در تکریم جایگاه مادران جمله بهشت زیر پای مادران است را زیاد شنیدیم که همین جمله گویای بخشی از هویت یک زن به ویژه در نقش مادری است.این جمله از مقام معظم رهبری که می فرمایند: « زن مسلمان ایرانی ثابت کرد میتوان محجبه و شریف بود و در عین حال در متن و مرکز بود.» نشان می دهد به لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز زنان در دوره پیروزی انقلاب نقش آفرینی خوبی از هویت خودشان داشته اند.امروز شاخصه ها و ابعاد هویتی یک زن مسلمان مشخص است و خوش بختانه نمونه های عملیاتی خوبی از این الگو وجود دارد که باید به دنبال تشریح عملکرد و تکثیر چنین نمونه هایی در فضا جامعه باشیم.
طباطبایی با تاکید بر اینکه امروزه یکی از خلاء ها جدی در فضای جامعه امروز عدم توجه به توانایی های بالقوه بانوان و همینطور عدم ساختار متناسب با شرایط و ویژگی آنان است گفت: ساختار اجتماعی که حضور اجتماعی-سیاسی زنان را مساوی با مردان بداند بدون در نظر گرفتن تفاوت های فیزیولوژیکی، ذهنی و خانوادگی ساختار معیوبی می باشد که حضور زنان در مناسبات سیاسی اقتصادی اجتماعی را کم رنگ می کند و یا آنان را به سمت مردواره شدن یا بی توجه شدن به مسائل خانوادگی سوق میدهد. از این رو لازم است تا به دنبال طراحی مدل های حضور اجتماعی متنوع متناسب با نقش زنان و توانمندی و نقاط قوت آنان باشیم به صورتی که نقاط قوت زنانه را در بهبود فضای اجتماعی توام با نقش همسری، مادری و دختر بودنشان درنظر بگیریم. باید چنین مدلی را به عنوان الگوی ترازجامعه اسلامی و الگو سوم برای تکثیر شود.
او گفت: در تمام جوامع مخصوصا اسلام زنان موثری بوده اند که تحولی در سبک و سیاق فضا اجتماعیشان ایجاد کرده اند.اسامی برخی زنان بیشتر شنیده شده است اما برخی نیز محجوبیتشان در دالان تاریخ گم شده و با توجه به برهه زمانی که در آن قرار داریم بد نیست برخی زنان موثر انقلاب کربلا را برشماریم؛ ماریه بنت سعد زن شجاعی بود که منزلش محفلی برای فعالیت های سیاسی و آگاهی بخش حرکت شیعیان شد و در راه انتقال اخبار امام حسین و یارانش تمام ثروتش را هزینه کرد. بانو سکینه که زنی سیاست مدار و بصیر بود با موضع گیری های دقیق در قتل عام مردم مدینه، آتش زدن مکه و حادثه کربلا اخبار آل محمد را در غالب شعر و به واسطه هنر به گوش همگان رساند و همچنین زنی که مقابل بد گویی والی کوفه زنانه ایستاد تنها نمونه هایی ار حضور موثر زنان در بزنگاه های تاریخی بوده است اما نکته قابل توجه در تمام رویکردهای این بانوان حضور فعالِ آگاهانه در بدنه مردمی جامعه است که باعث شده تا بهترین تاثیر گزاری را در فضا خود داشته باشند. یکی دیگر از گام های اساسی در حضور موثر زنان، ارتقاء توانمندی های فردی و اجتماعی آنان است .توانمندی های که بشود با تکیه بر آن اثر گذاری مطلوبی در اجتماع برجای گذاشت. ما برای پیشرفتدر آینده کشورمان به حرکت عمومی بانوان متعهد و متدین توانمند نیازمندیم. اگر به این باور قلبی برسیم هم خانم ها احساس مسئولیت دو چندانی نسبت به کشور و جامعه خود خواهند داشت و هم دیگر نگاه منسوخ به زن به عنوان جنس ناتوان معنایی نخواهد داشت. این مهم نقطه عطفی خواهد بود برای تغییر بنیادی ساختار های اجتماعی و خانوادگی که تحولی عظیم در رابطه با نقش افرینی زن مسلمان ایجاد خواهد کرد. اما تذکر قابل توجه در این باره این است که زنان و دختران ما باید آگاه باشند که درگیر کلیشه های جنسیت زده نشوند و از ترس فرار از ظلم تاریخی منسوب به زنان به دنبال تلافی به فضای جو زده حضور برابر زنان با مردان دامن نزنند. در واقع برخی بیان می کنند برای بهبود حضور اجتماعی زنان باید به دنبال امتیاز مثبت مثل تعیین درصد مشخص حضور زنان در پست های مدیریتی و اجرایی باشیم که این خود نوعی ظلم به زن است باید ساختار عدالت محور با توجه به ظرافت ها و شرایط حضور بانوان تعریف شود. به این ترتیب نگاه تمدنی برای حضور اجتماعی بانوان باید سر لوحه تمام اقدامات بستر ساز ما در حوزه زنان باشد.
طباطبایی با تبیین بستر مناسب حضور اجتماعی بانوان اشاره کرد: اگر به دنبال معرفی الگوی تراز به جامعه هستیم بایدبه طور جدی یه یک نکته توجه کنیم و آن هم این است که معیار اصلی را باید دین و حدود دینی قرار دهیم و از هر گونه روشن فکری غربی و تحجر گرایی شرقی دوری کنیمبه این معنی که در ابتدا باید ساختار متناسب فعالیت بانوان در ارکان مختلف جامعه اعم از مشاغل مختلف دولتی و خصوصی ، تشکل های مردم نهاد و امثالهم ایجاد شود تا در عین توجه به ویژگی های زنانه فضایی را ایجاد کند که به ساحت های دیگر وجود یک زن ضربه ای نزد و راهبرد آن نیز دور از ذهن نیست و با در نظر گرفتن برخی نکات ساده مانند ساعت کاری متناسب، در نظر گرفتن محیط ها نگهداری از کودک در نزدیک ترین نقطه به محل کار مادر و مرخصی ها در شرایط خاص و امثالهم امکان پذیر است. لازم به ذکر است که تاکید ما برای ایجاد بستر مناسب حضور اجتماعی بانوان به معنای بی توجهی به جایگاه بانوان خانه دار و فرزنددار نیست. واضح است که یک زن بصیر و آگاه هم می تواند در حین ایفا نقش مادری و همسری اثر گذاری موثری هم در اجتماع داشته باشد.
معصومه زورمند ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی عضو دفترتحکیم وحدت با تاکید بر اهمیت پرداخت به هویت زنان و تبیین آن گفت: پیش از بیان ضرورت پرداخت به مسئله هویت زنان توجه به چند نکته اهمیت دارد. اول آنکه هویت یا خودپنداره یک باور ذهنی عمیق و اولیه است، به معنای تصویری که هر فرد از خود دارد و بالتبع آن خود را دارنده صفاتی میداند، به همین جهت این باور ذهنی منشاء افکار دیگر و شکل دهنده چهارچوب ذهنی افراد میشود. دوما هویت و ذیل آن هویت جنسی رابطه مستقیم و دوسویه با نقشهای جنسیتی دارند، در واقع هویت هر فرد چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی او را آماده پذیرش نقشهای متعدد میکند و اگر این هویت به درستی شکل نگرفته باشد و یا متزلزل باشد، اختلال در پذیرش و ایفای نقشهای گوناگون امری اجتناب ناپذیر میشود. با در نظر گرفتن دو نکته بیان شده و تعمیم آن به هویت زنان ضرورت پرداخت به این مسئله مشخص میشود. در واقع از طرفی تحولات ناشی از مدرنیته و از طرفی دیگر اثرات ایدئولوژیهای غیرجامع منجر به آن شدهاند تا هویت زنان همواره دچار نوعی تغییر پیدرپی و خلأ از درون باشد. عدم ثبات در هویت به نوعی چندپارگی هویت و یا اضطراب روانی را در زنان ایجاد میکند و همانطور که گفته شد نتایجی مانند اختلال در نقشهای جنسیتی و در ادامه آن الگوی روابط پدید می آید. از آنجا که ما باور داریم زنان نقش ویژهای در رشد و بقای جامعه دارند و بخش عظیمی از این نقش مرتبط با هویت زنان است فلذا ضرورت پرداختن به آن از حیث فردی و اجتماعی اهمیت مییابد.
این فعال حوزه زنان اذعان کرد: طبیعتا در همه امور اگر هر نقش ومسئولیت به درستی و با لحاظ نقاط قوت آن انجام شود بسیاری از مشکلات حل خواهند شد و جامعه روند روبه جلوی خود را طی خواهد کرد. نقشهای مرتبط با زنان هم از این امر مستثنی نیست، اگر زنان یک جامعه نسبت به خودشان و در واقع هویت اصیل خود درک جامعی داشته باشند، آنگاه ضمن دارا بودن چهارچوب ذهنی منسجم نسبت به خود ، نقاط قوتشان را شناخته و در پذیرش و ایفای نقشهای مرتبط به خود به بهترین وجه ممکن عمل خواهند کرد. برای مثال طبق آنچه که در اسلام و بیانات متفکران اسلامی به آن تاکید شده، زنان با توجه به ویژگیهای خاصی که دارند جایگاه و نقش تربیتی و پرورانندگی را در جامعه به خود اختصاص میدهند و این نقش از چنان اهمیتی برخوردار است که اثرات آن کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده و به نوعی جامعه را میسازد. در صورتی که زنان نسبت به نقش تربیتی خود که متاثر از نقاط قوت آنان است اِشراف و آگاهی کامل داشته باشند آنگاه به راحتی از کنار آن نخواهند گذشت. در واقع ایفای نقش زنان با تکیه بر نقاط قوتشان را میتوان یکی از لازمههای جامعهی خوب و سالم در نظر گرفت و مثالهای دیگر همچون نقش تربیتی بسیارند که تحقق آن در جامعه وابسته به نقاط قوت زنان است.
زورمند گفت: به نظر بنده در معرفی یا تبیین الگو به زنان آنقدر کمکاری شده است که هر رویکردی جدید محسوب شده و در این زمینه تا کلیشه شدن راه بسیاری در پیش است. البته به نظر لازم است میان الگو و الگوی تراز تفاوت قائل شد، الگوی تراز حضرت زهرا (س) هستند که در نوک قله انسان کامل قرار دارند و البته الگویی برای همه بشریت اعم از زنان و مردان هستند اما از آن بُعد که یک بانو بودند و با حفظ هویت و شأن زنانه در همه عرصهها در بالاترین سطح قرار داشتند برای همه زنان یک الگوی تراز میباشند. البته الگوهای تراز دیگری همچون حضرت زینب (س)، حضرت خدیجه(س) و.... قابل اشاره هستند اما در معرفی الگو که طبیعتا زنان نزدیک به نسل امروزی و حتی از نسل امروز هستند ابتدا باید پیش از معرفی الگو شاخصهای یک الگوی کامل را تبیین کرد و این نکته لحاظ شود که افراد بعضا ممکن است در همه عرصه ها الگو نباشند. منظور از شاخصها این است که یک زن زمانی به هدف غایی خود میرسد که به دور از افراط و تفریط به رشد هر سه بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توجه کرده و در همه عرصهها نقش خود را به درستی انجام دهد آنگاه میتواند یک الگوی کامل برای سایر زنان باشد. گاهی اوقات متناسب با موضوعات خاص یک الگو برای ارائه داریم که ظرفیت هایی را دارا می باشد که نمی شود آن را ندید گرفت اما اگر بی پروا هم به آن پرداخته شود می تواند آسیب های زیادی را در پی داشته باشد. به طور مثال در ورزش، هنر و امثالهم که حرفه مورد علاقه قشری از جامعه است طبیعتا دارای الگو هستیم و قابل معرفی هم می باشند اما نکته ای که باید درنظر داشت آن است که فرد مذکور تنها الگوی آن رشته می باشدو نمی تواند او را به عنوان الگوی کامل به جامعه عرضه کرد به این ترتیب درنظر گرفتن این تمییزها در معرفی الگو به زنان و به طور کلی جامعه بسیار مهم است.
نرگس حسینی ادوار دفترخواهران اتحادیه انجمن های اسلامی عضو دفترتحکیم وحدت با اشاره به لزوم ریشه یابی مسائل در حوزه زنان گفت: سطحینگری و کار روبنایی در هر مسئله ای به ویژه حوزه مسائل زنان نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه در طول زمان آسیب های زیادی نیز برجای می گذارد. ما اگر بخواهیم مسئله زنان به طور واقعی پیگیری کنیم و اثرگذاری جدی را مدنظر داشته باشیم باید مسائل را ریشه یابی کنیم و ریشه اصلی همه موارد در حوزه زنان همچون حجاب، مادری، فعالیت های اجتماعی و امثالهم مسئله تبیین هویت زنان می باشد. رویدادهایی رخ داده اند که نشان دهنده آن هستند که نوع برداشت بانوان ما نسبت به هویت خودشان به عنوان یک زن دچار تغییر شده است. دلیل این اتفاق را می توان اینگونه تحلیل کرد که در مسیر احقاق حقوق زنان گاهی تلاش شده است تا به جای آنکه زن، زن بماند و حقش گرفته شود او را به مرد شبیه می ساختند و به این ترتیب با گذشت زمان زنان از هویت واقعی شان فاصله گرفتند.
او ادامه داد: زن و مرد هردو نقاط قوت جنس خودشان را دارند به این ترتیب با این فرض اگر بخواهم به نقاط قوت زنانه اشاره نمایم باید بگویم که اصلیترین نقش زن با توجه به ویژگی های خاصی که دارد در خانواده است. قدرت بیشتر زنان در بحث تربیت با تکیه بر نقاط قوت زنانه میتواند ستون اصلی برای تحکیم و تقویت خانواده محسوب شود بنابراین زن مکان و زمان دائمی و آرامش برای حیات خانواده است و اگر در خانواده ها این نکات رعایت شوند در اجتماع ما با افراد سالم تری مواجه خواهیم شد. طبیعتاً تأثیر خانواده سالم بر جامعه بسیار ملموس است و اهمیت این تاثیر قابل توجه می باشد اما یک اشتباهی که اغلب رخ میدهد این مسئله است که گاهی این نقاط قوت زنانه فقط در درون خانواده در نظر گرفته میشود و اشتباه بدتر آن است که گاهاً نقاط قوت زنانه را به اندازه ای تک بعدی و نامناسب تعریف می کنند نتیجه رواج این عقیده می شود که صندلیهای مدیریت تنها باید به دست زنان باشد تا صلح و آرامش در جامعه حکم فرما شود. ما این دو نگاه را رد میکنیم باید تعادل وجود داشته باشد هر دو جنس زن و مرد مکمل یکدیگر هستند و نقاط قوت خودشان را در فضای خانواده و اجتماع دارند.
این فعال دانشجویی با تاکید بر حفظ المان های شخصیت زن در فعالیت های اجتماعی افزود: اولین الگوهای ما حضرت زهرا، حضرت زینب و حضرت خدیجه بانوان بزرگ اسلام هستند. در نگاه دینی ما زمانی که به تاریخ کشور نگاه می کنیم زنانی بودند که در انقلاب نقش داشتند، در جنگ نقش داشتند و در ادامه ایفای نقش از زنان موثر جامعه ما بودند. نکته ای که در این الگوها وجود دارد که ممکن است خیلی کم باورش کرده باشیم نوع نقشآفرینی آنها بود. این زنان بزرگ در نقش آفرینی داخل خانواده و اجتماع بر اساس میل شخصی رفتار نکرده اند بلکه هر کنشی که در اجتماع داشتند با حفظ حیای زنانه بوده است که خود یکی از المانهای اصلی شخصیت زن محسوب میشود و بدون ان رویکردهای اجتماعی ارزشی ندارد. در معرفی افرادی که الگو هستند یک اشتباهی که اغلب رخ می دهد آن است که فقط نتیجه نهایی آن الگو را به ما نشان میدهند در صورتی که نشان دادن نتیجه نهایی فراز و فرود ها در زندگی این الگوها و نحوه فائق آمدن ایشان بر دشواری ها برای مخاطب غیر قابل هضم و درک می باشد به این ترتیب باید سیر مسیر این الگوها را به این صورت که چطور توانستند به اینجا برسند، ترفندها، اهداف و نگرشهای این افراد را با جزئیات نشان دهیم تا تاثیرگذار باشد.
*گزارش از حانیه زرنگ
∎
نظر شما