اولین کنش جدی رؤسای کمیسیونهای تخصصی مجلس یازدهم، نامهای هشدارآمیز به حسن روحانی است. ۱۲ رئیس کمیسیون در این نامه، بسیاری از مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را به رئیسجمهور گوشزد کردهاند و نوشتهاند اینکه رئیس دولت پس از وقوع حوادث و فجایع از آنها باخبر شود و به آنها لبخند بزند در کدامین منطق پذیرفته است؟
آنها برادرانه و البته تهدیدآمیز از روحانی تقاضا کردهاند که نصیحت برادران ایمانی خود را بپذیرد و روند هفتساله مدیریت خود را تغییر دهد، چون مجلس یازدهم با هدف احیای انقلابیگری پا به میدان گذاشته در مقابل حقوق مردم سکوت نخواهند کرد و البته هیچ راهکار عملی جلوی پای دولت نگذاشتهاند. این نامه در حالی منتشر شده است که هنوز یک ماه از شروع کار مجلس جدید نگذشته و عملکرد نمایندگان بهخوبی قابل ارزیابی نیست، هرچند برخی از آنها در همین مدت کوتاه نشان دادند که به دنبال ختم قرآن در صحن مجلس و تغییر نام فرودگاه مهرآباد هستند. در هر حال به نظر میرسد پارلمان تازه در یک سال پایانی کار دولت، فشار زیادی بر آن خواهد آورد و حضور همیشگی وزرای کابینه در صحن مجلس همین را نشان میدهد و این نامه میتواند شروع جدی این جدال یکساله باشد.
علی مطهری، نماینده سابق تهران در مجلس، نامه رؤسای کمیسیونهای پارلمان به روحانی را غیر منصفانه دانست که نشان میدهد آنها به دنبال حل مشکلات نیستند. او معتقد است نمایندگان اگر به دنبال حل مسائل کشور هستند باید از رئیسجمهور درخواست وقت ملاقات کنند و با راهحل و پیشنهادهای خود به حل مشکلات کشور کمک کنند وگرنه اینکه مردم فقط ناله مسئولان را بشنوند اتفاق جالبی نیست و باعث ناامیدی مردم میشود.
مطهری که نایبرئیسی در مجلس دهم را تجربه کرده و خود سابقه سؤال از رئیسجمهور را دارد، درباره تهدیدات دولت توسط نمایندگان در زمان تبلیغات انتخاباتی نیز گفت خیلی نمیتوان این شعارها را جدی گرفت. برخی نمایندگان هنوز از تبوتاب فضای انتخابات بیرون نیامدهاند. کمکم متعادل خواهند شد و با دولت همکاری خواهند کرد. او میگوید اگر هم مجلس در تقابل جدی با دولت قرار بگیرد قطعا مقام معظم رهبری دخالت خواهند کرد. مطهری در این گفتگو گفته که نمایندگان باید پخته عمل کنند و وقت انتقامگیری نیست و اینکه همه تقصیرها را به گردن رئیسجمهور بیندازیم، اما عملکرد خود را نبینیم، بیانصافی است. در ادامه این گفتگو را میخوانید:
ارزیابی شما از این نامه و ادبیات آن چیست؟
نامه لحن خوبی نداشت و تهدیدآمیز به نظر میرسد. این نامه ناصحانه و مشفقانه نیست و لحن نامهنشان میدهد که از روی دلسوزی نوشته نشده است. ادبیات آن احساسی و هیجانی است. نالهکردن و دردها را گفتن و درمان را نگفتن است. در مواردی با واقعیت مطابق نیست؛ مثلا به «رهاشدگی از منظر اقتصادی» اشاره شده که واقعا کشور در این وضعیت نیست و دولت در حوزه اقتصاد تلاش خوبی انجام میدهد یا درباره «فاصله نظام با اصول قانون اساسی در امور معیشتی» نوشتهاند که مطلب روشنی است و دلایل آن را همه میدانند. نمیتوان فشارهای خارجی را در نظر نگرفت که اتفاقا خیلی از آنها ناشی از عملکرد خودمان است و همین دوستان برای منهدمکردن برجام خیلی تلاش کردند و زمینهای ایجاد کردند که ترامپ از برجام خارج شود و تحریمهایی را به ما تحمیل کند. امضاکنندگان باید علل این فاصله را هم ببینند. البته یک نکته مثبت در این نامه وجود دارد و آن این است که قبول کردهاند که رئیسجمهور مسئول اجرای قانون اساسی است و اصل ۱۱۳ قانون اساسی به آن تأکید دارد. پس وقتی رئیسجمهوری در جایی از نادیدهگرفتن حقوق شهروندی مردم گلایه میکند، براساس همین نامهای که نوشتهاند، باید با آقای روحانی همراهی کنند.
در جایی از نامه خطاب به رئیسجمهور گفته شده که «بنایی را که سابقا با مجلس داشتید، کنار بگذارید» و عنوان کردهاند که «در مقابل حق مردم سکوت نمیکنیم». این سخنان به این معنی نیست که مجلسهای گذشته را که شما هم در آن حضور داشتید، طرفدار و سازشکار با دولت نشان میدهند؟
بله، این معنی را القا میکند؛ ولی واقعیت ندارد. مثلا بنده پایهگذار سؤال از رئیسجمهور بودم. طرح سؤال از آقای روحانی را آغاز کردم؛ اما شکل آن تغییر کرد و آقای ذوالنور آن را ادامه داد. حتی قبلتر برای اولین بار طرح سؤال از رئیسجمهور را در زمان آقای احمدینژاد انجام دادیم و همین روال را درباره آقای روحانی عمل کردیم؛ یا استیضاح وزیر کشور به خاطر حوادث آبان ۹۸ که بنده بر آن اصرار داشتم؛ اما متأسفانه با همراهینکردن رئیس مجلس دهم مواجه شد و به سرانجام نرسید. همه اینها نشان میدهد که مجلس دهم به گونهای نبود که در مقابل دولت مماشات داشته باشد. مفهوم این جمله که نوشتهاند «بنایی را که سابقا با مجلس داشتید، کنار بگذارید»، اصلا مشخص نیست؛ یعنی آیا آقای روحانی به مجلس زور میگفته یا مجلس در مقابل رئیسجمهور کوتاه میآمده است؟ هیچکدام درست نیست؛ یا در جایی نوشتهاند که «ما به دنبال احیای انقلابیگری هستیم». اینها واقعا حرفهای شعاری و هیجانی است. آن چیزی که باید برای ما ملاک باشد، اسلام است؛ نه انقلاب. اسلامیبودن مهم است، نه انقلابیبودن. ما انقلاب را هم به خاطر اسلام میخواهیم؛ وگرنه انقلاب اصالتی ندارد. این حرفها آن زمان در جزوههای گروه فرقان دیده میشد. این همان مسئلهای است که شهید مطهری مطرح میکردند که آیا باید انقلاب را اسلامی کنیم یا اسلام را انقلابی؟ دمزدن از انقلابیبودن مفهوم روشنی ندارد و برای مردم هم جاذبه ایجاد نمیکند. همچنین این نامه منصفانه نوشته نشده و نشان میدهد که آنها به دنبال حل مشکل نیستند. اگر آنها واقعا به دنبال حل مشکل معیشتی مردم هستند، باید از رئیسجمهور درخواست وقت کنند و با شخص آقای روحانی صحبت کنند، حرفهای آقای رئیسجمهور را بشنوند و راهحلها و پیشنهادهای خود را مطرح کنند؛ وگرنه اینکه مردم فقط ناله مسئولان اجرائی و تقنینی را بشنوند، اتفاق جالبی نیست و باعث ناامیدی مردم میشود. البته من این مانع را قبول دارم که آقای رئیسجمهور به نمایندگان بهسختی وقت میدهند. در دوره دهم مجامع استانی نمایندگان درخواست وقت میکردند و وقت داده نمیشد. من امیدوار هستم که آقای روحانی با مجلس یازدهم تعامل بیشتری داشته باشند و به نمایندگان وقت بدهند تا آنها حرفهای خود را بزنند و موضوع منتهی به اینگونه نامهنوشتنها نشود.
قبل از انتخابات مجلس یازدهم، خیلی از نامزدها در تبلیغات خود رسما اعلام میکردند که میخواهیم دولت را زمینگیر کنیم و حتی طرح عدم کفایت حسن روحانی نیز مطرح میشد. این نامه نشان میدهد که واقعا مجلس جدید شمشیر را برای دولت از رو بسته است. با توجه به اینکه ما در گذشته تقابل شدید مجلس اول را با رئیسجمهور وقت داشتیم، فکر نمیکنید باید منتظر دوران سختی برای دولت روحانی هم باشیم؟
ممکن است تعداد اندکی از نمایندگان به دنبال چنین هدفی باشند؛ اما فکر نمیکنم اکثریت نمایندگان مجلس یازدهم با آنها همراهی کنند.
اما شعارهای انتخاباتی آنها این موضوع را نشان میدهد.
شعارهای انتخاباتی را نمیتوان جدی گرفت. فرضا اکثریت مجلس قصد چنین کاری را داشته باشند، رهبری دخالت خواهند کرد. به نظر من این قضیه منتفی است. درهرصورت این نامه خیلی خام است و تعجب میکنم از برخی امضاکنندگان که تجربه خوبی در حوزه سیاست و نمایندگی دارند و این نامه را امضا کردهاند. آنها نباید اختیار را به دست افراد هیجانی مجلس بدهند.
حدود یک ماه است که مجلس یازدهم تشکیل شده و نزدیک به یک هفته است که رؤسای کمیسیونها مشخص شدهاند. فکر نمیکنید برای نوشتن چنین نامهای زود اقدام کردند؟
بله، زود و ناشیانه بود و باعث ناامیدی مردم میشود. جامعه باید احساس کند که نمایندگان جدید آمدهاند که مشکلات را حل کنند؛ والا اینگونه رفتارها و شعارها اعتماد مردم را کم خواهد کرد و مردم را ناامیدتر میکند. نمایندگان باید پخته عمل کنند. اکنون وقت انتقامگیری نیست. کشور در ۴۱ سال اخیر هیچگاه در چنین شرایط سختی نبوده است و هیچوقت چنین فشارهایی به کشور وارد نشده است. کسانی که میگویند تحریمها در گذشته نیز بوده، در واقع مغالطه میکنند؛ چون تحریمهای امروز با تحریمهای گذشته خیلی متفاوت است. تمام منافذ دورزدن تحریمها بسته شده و هیچ بانکی با ما همراهی نمیکند. باید قبول کنیم در شرایط بسیار سختی هستیم و آمریکا در شورای امنیت به دنبال این است که تحریم تسلیحاتی ما را تمدید کند و اگر نشد، از مکانیسم ماشه استفاده کند. کشور واقعا تحت فشار سیاسی شدیدی است و همین دوستان نماینده میدانند که بسیاری از مشکلات ناشی از سیاست خارجی ما و روابطی است که با دنیا داریم، ناشی از مشکلاتی است که با کشورهای همسایه ایجاد کردهایم و بسیاری از کشورهای مسلمان به جای آنکه دوست ما باشند، دشمن ما شدهاند و از ما میترسند و از ترس ما به دامن اسرائیل افتادهاند. سیاست خارجی ما از دلایل مهمی است که باعث شده وضعیت معیشتی مردم اینگونه بشود که میبینیم. نمایندگان باید شرایط کشور را در نظر بگیرند و هیچ راهی جز اینکه برای حل مشکلات با دولت گفتگو و تعامل داشته باشند، وجود ندارد. نامههای شعاری برای راضی نگهداشتن هواداران، کار اساسی نیست و نتیجه نمیدهد.
تقابل دو قوه در این شرایط و تقصیرها را به گردن دیگری انداختن، چقدر به زیان کشور است؟
درست است که رئیسجمهور بالاترین مقام اجرائی کشور است؛ اما در خیلی از جاها دست دولت بسته است. بخشی از اقتصاد کشور در دست دولت نیست و حتی در سیاست خارجی نیز رئیسجمهور به طور مستقل تصمیم نمیگیرد. بههرحال اینکه همه تقصیرها را به گردن رئیسجمهور بیندازیم؛ اما عملکرد خود را نبینیم، بیانصافی است. فعلا اول کار مجلس است و برخی نمایندگان هنوز از تبوتاب فضای انتخابات بیرون نیامدهاند. کمکم متعادل خواهند شد و با دولت همکاری خواهند کرد و انشاءالله مردم امیدوار میشوند.
یک سؤال شخصی، شما بعد از پایان مجلس دهم مشغول چه کاری هستید؟ البته همین که من با خانه شما تماس گرفتم، نشان میدهد که خانهنشین شدهاید؟
بله (با خنده). بنده هم در دانشگاه تهران مشغول هستم و تدریس میکنم و هم انتشارات آثار پدر را دارم. خیلی کارهای عقبمانده داشتم که به آنها میرسم، خیلی هم راضی هستم و پیشرفتهای خوبی داشتهام.
به انتخابات ۱۴۰۰ فکر نمیکنید؟
الان برای فکرکردن به این موضوع خیلی زود است.
نظر شما