گروه سیاسی: محمد نعیمیپور فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مردم تهران در مجلس ششم در گفتگویی به مساله محمد علی نجفی پرداخته و درباره ادعاهای مطرح شده در این زمینه و حواشی آن نظرات خود را بیان کرده است. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*برای انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار، بحث و تعاملهای زیادی انجام شد که دلایل خاص خودش را هم داشت. اما اینکه بعضیها ابراز میکنند از همان ابتدا مشخص بود آقای نجفی نباید بیاید، با واقعیت سازگار نیست. مثلاً نظر آنها این بود که آقای محسن هاشمی مطلوبتر از آقای نجفی بوده است. در صورتی که نظر 21 نفر در شورا این نبوده و به آقای نجفی رأی دادند. باقی بحثها که در آن زمان فلان و بهمان بوده، همگی کذب محض است. واقعیت این است که آن زمان، فشار نهادهای خاص وجود داشت که آقای نجفی انتخاب نشود. ما باید به عنوان نهاد اصلاحطلب پاسخگو باشیم، از ما میپرسند چرا در آن زمان با تهدید یک نهاد جا زدید؟ در صورتی که آقای نجفی جا نزد. اتفاقی که افتاد این بود که بعداً و بر اساس مسائل شخصی، عدهای از آقای نجفی حمایت نکردند و بدتر اینکه هر روز توی دلش را خالی کردند. همان حرفی که در شهریور 96 میگفتند را رها نکردند و ادامه دادند. از این جهت خود را پیروز میدانند. در حالی که میدانند فشار روی آقای نجفی تا چه حدی زیاد بود و چه اتفاقهایی افتاد. سوال من این است که همان زمان که آقایان از مشکلات مطلع شدند، چرا مرد و مردانه اعلام نکردند ایشان چنین مشکلاتی دارد، ما از ایشان برائت میجوییم؟
*{در پاسخ به این سوال که در اسفند ماه گفتند. صریحاً و عمومی نگفتند اما قضیه بازتاب داشت که مشکل در جای دیگری است}: خیر، این بحث بعد از مدتها مطرح شد. آن هم تنها بحث بود که آیا ایشان خلاف شرع کرده یا نه. چنین بحثهایی بود، نه اینکه ایشان پنهانی فلان کار را کرده است. اما ما به عنوان اصلاحطلبان میگوئیم که صحنه سیاسی ایران بسیار خشن است، نباید خطا کرد. ضمن آنکه الان مشخص شده این یک دام بزرگ بوده و ایشان خطا کرده است. دوستان ایشان باید همان موقع او را صدا میکردند و میگفتند به این دلیل خطا کردی، پس فلان کار را بکن. چرا ایشان مدام میگفت که استعفا نمیدهد؟ چه شد که ایشان مدام تاکید میکرد که هستم؟ چرا آن آقایان میگفتند او شش ماه بیشتر دوام نمیآورد؟ چه کسانی این حرفها را میزدند؟ کدام اصلاحطلب از این مسائل حمایت کرد؟ باید این مسائل را روشن کنند. آقای نجفی به یک بازپرسی رفت، با ایشان برخورد بسیار بدی کردند، شخصیت او را خرد کردند. کسی که تا دو روز قبلش میگفت هستم، الان میگفت که اصلاً نیستم. چه اتفاقی افتاد؟
*خطای ایشان هم بود. اما اینها که دوستان آقای نجفی بودند باید مسائل را بررسی میکردند و نتیجه را اعلام میکردند. باید در اسفند 96 و فروردین 97 به صراحت اعلام میکردند که ما تحقیق کردیم، ایشان فلان تخلف را داشته که نباید میداشت. بنابراین دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم.
*جلسات را نمیگویم، به مردم اعلام میکردند. من هم در آن جلسات بودم و به این حرف، به شدت اعتراض داشتم. آنها میگفتند اگر آقای فلانی این کار را کرده باشد، اما اینکه اگر نمیپذیرد.رأی به آقای نجفی مربوط به ابتدای کار ایشان است که این موضوعات مطرح نبود.
*{در پاسخ به سوالی درباره استعفای نجفی و رای نیاوردنش}: آن زمان، تحلیل این بود که دلیلش فشارهای امنیتی است که مبنا ندارد. پس نباید استعفای او را بپذیریم.
*{ درپاسخ به این سوال که یعنی نجفی خطایی نکرده بود؟}: بله. استعفا را ناشی از آن فشارها میدانستیم. بعداً این اتفاقها افتاد. وگرنه مشخص بود که خانم استاد از بهمن ماه در مراسم رسمی، کنار آقای نجفی حضور داشت. حضور ایشان پنهانی نبود، طوری که به عنوان همسر آقای نجفی در شهرداری رفت و آمد میکرده است. اگر این موضوع را خلاف رفتار اصلاحطلبی میدانیم، اصلاح طلبان باید در مورد آن صریح موضعگیری کنند و به مردم بگویند که ما آقای نجفی را آدم خوبی میدانیم، اما او مرتکب این خطا شده است. در مقابل، ما به دلایل سیاسی دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم. اگر موضوع بدتر از این بوده است، باید میگفتند ما اصلاحطلبان ایشان را استیضاح میکنیم، چون ایشان کار خیلی بدی کرده است. آیا اینکه انواع و اقسام فشارهای بیرونی را وارد میکردند تا ایشان را از میدان به در کنند، شاید به این دلیل که افشاگری کرده، شاید به این دلیل که سند تغییر و تحول را داده، شاید به خاطر اینکه 12-13 پرونده را به دستگاه قضایی داده است، اینها دروغ است؟ عین واقعیت است. پس این امکان وجود دارد که رقیب بخواهد او را بزند. اصلاحطلبان باید جواب اینها را میدادند و میگفتند ایشان دوست و رفیق من است. من پیگیری کردم و متوجه شدم با وجود اینکه فشار نهادهای خاص وجود دارد، اما ایشان این تخلف را هم کرده است. پس از ایشان برائت میجویم.
*اما این رفتار که از آمدن بلا سر آقای نجفی ابراز خوشحالی کنند، بسیار بد است، هم از نظر انسانی، هم اخلاقی، هم دوستی و مرامی. یک اصلاحطلب اشتباه کرده است، چرا باید از او دفاع کنیم؟ نباید دفاع کنیم. اما او را به نقطهای بردیم که میبیند زندگی سیاسیاش را باخته است، 30-40 سال خدمتش را هم باخته است، به زندگی عادی خود هم نرسیده است. ضمن اینکه به این نتیجه میرسد اساساً از درون خانهاش به او خیانت شده است. پس به آن نقطه میرسد. آقای نجفی مدتی باعث افتخار اصلاح طلبان بوده است. چرا باید جوری عمل میکردیم که به این نقطه برسد؟ اصلاح طلبان هم مقصر هستند.
*یقیناً نهادهای امنیتی و نهادهای خاص، مقصرتر هستند. اگر ادعای آقای نجفی را قبول کنیم این روشها، استالینیستی و کثیف است. کسی که مصاحبه میکند در اولین گفتوگو، دقیقترین حرفهایش را میزند. بعداً به او میگویند این حرف را بزن یا نزن. روز اول و شتاب خوشحالی صداوسیما باعث شد آقای نجفی به نوعی تبرئه شود. از این جهت، بعضی از مردم با ایشان ابراز همدردی میکنند و میگویند یک آدم نفوذی نامرد را کشته است. در حالی که این موضوع اصلاً همدردی ندارد. یک نفر کشته شده و ایشان قاتل است. قانون باید به وضعیت او رسیدگی کند. اما اینکه چرا چنین اتفاقی افتاد؟ چون هم آنها و هم ما بد عمل کردیم. نگران هستم که باز هم چنین مسائلی اتفاق افتد؟ چه زمانی قرار است به هوش بیاییم؟ این شرایط یک بار درباره نهادهای امنیتی رخ داده است. قتلهای زنجیرهای به همین کثیفی و بلکه بدتر بوده است. چرا چنین چیزهایی ادامه پیدا میکند؟ اگر اینها دروغ است، به صورت دقیق به مردم بگویند. اینها محرز است و طوری نیست که سابقه نداشته باشد.
جلسه دفاعیه ایشان در دادگاه را علنی برگزار کنند تا حرف ایشان شنیده شود و عبرت شود. من نمیگویم که آقای نجفی براساس قانون به مکافات عملش نرسد، اما اینجا یک واقعه مهم رخ داده که مردم را در شوک و سوال فرو برده است. این موارد باید روشن شود. تا چه زمانی باید به اسم مصلحت، باید پوشانده شود؟ اگر پرستو و پرستودارهایی وجود دارد، اینها باید جمع شوند. این روشها کار کا. گ. ب و استالین بوده است. آیا ما پیرو آنها شدهایم یا پیرو اخلاق علی (ع) هستیم؟ این موارد باید روشن شود.
∎
*برای انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار، بحث و تعاملهای زیادی انجام شد که دلایل خاص خودش را هم داشت. اما اینکه بعضیها ابراز میکنند از همان ابتدا مشخص بود آقای نجفی نباید بیاید، با واقعیت سازگار نیست. مثلاً نظر آنها این بود که آقای محسن هاشمی مطلوبتر از آقای نجفی بوده است. در صورتی که نظر 21 نفر در شورا این نبوده و به آقای نجفی رأی دادند. باقی بحثها که در آن زمان فلان و بهمان بوده، همگی کذب محض است. واقعیت این است که آن زمان، فشار نهادهای خاص وجود داشت که آقای نجفی انتخاب نشود. ما باید به عنوان نهاد اصلاحطلب پاسخگو باشیم، از ما میپرسند چرا در آن زمان با تهدید یک نهاد جا زدید؟ در صورتی که آقای نجفی جا نزد. اتفاقی که افتاد این بود که بعداً و بر اساس مسائل شخصی، عدهای از آقای نجفی حمایت نکردند و بدتر اینکه هر روز توی دلش را خالی کردند. همان حرفی که در شهریور 96 میگفتند را رها نکردند و ادامه دادند. از این جهت خود را پیروز میدانند. در حالی که میدانند فشار روی آقای نجفی تا چه حدی زیاد بود و چه اتفاقهایی افتاد. سوال من این است که همان زمان که آقایان از مشکلات مطلع شدند، چرا مرد و مردانه اعلام نکردند ایشان چنین مشکلاتی دارد، ما از ایشان برائت میجوییم؟
*{در پاسخ به این سوال که در اسفند ماه گفتند. صریحاً و عمومی نگفتند اما قضیه بازتاب داشت که مشکل در جای دیگری است}: خیر، این بحث بعد از مدتها مطرح شد. آن هم تنها بحث بود که آیا ایشان خلاف شرع کرده یا نه. چنین بحثهایی بود، نه اینکه ایشان پنهانی فلان کار را کرده است. اما ما به عنوان اصلاحطلبان میگوئیم که صحنه سیاسی ایران بسیار خشن است، نباید خطا کرد. ضمن آنکه الان مشخص شده این یک دام بزرگ بوده و ایشان خطا کرده است. دوستان ایشان باید همان موقع او را صدا میکردند و میگفتند به این دلیل خطا کردی، پس فلان کار را بکن. چرا ایشان مدام میگفت که استعفا نمیدهد؟ چه شد که ایشان مدام تاکید میکرد که هستم؟ چرا آن آقایان میگفتند او شش ماه بیشتر دوام نمیآورد؟ چه کسانی این حرفها را میزدند؟ کدام اصلاحطلب از این مسائل حمایت کرد؟ باید این مسائل را روشن کنند. آقای نجفی به یک بازپرسی رفت، با ایشان برخورد بسیار بدی کردند، شخصیت او را خرد کردند. کسی که تا دو روز قبلش میگفت هستم، الان میگفت که اصلاً نیستم. چه اتفاقی افتاد؟
*خطای ایشان هم بود. اما اینها که دوستان آقای نجفی بودند باید مسائل را بررسی میکردند و نتیجه را اعلام میکردند. باید در اسفند 96 و فروردین 97 به صراحت اعلام میکردند که ما تحقیق کردیم، ایشان فلان تخلف را داشته که نباید میداشت. بنابراین دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم.
*جلسات را نمیگویم، به مردم اعلام میکردند. من هم در آن جلسات بودم و به این حرف، به شدت اعتراض داشتم. آنها میگفتند اگر آقای فلانی این کار را کرده باشد، اما اینکه اگر نمیپذیرد.رأی به آقای نجفی مربوط به ابتدای کار ایشان است که این موضوعات مطرح نبود.
*{در پاسخ به سوالی درباره استعفای نجفی و رای نیاوردنش}: آن زمان، تحلیل این بود که دلیلش فشارهای امنیتی است که مبنا ندارد. پس نباید استعفای او را بپذیریم.
*{ درپاسخ به این سوال که یعنی نجفی خطایی نکرده بود؟}: بله. استعفا را ناشی از آن فشارها میدانستیم. بعداً این اتفاقها افتاد. وگرنه مشخص بود که خانم استاد از بهمن ماه در مراسم رسمی، کنار آقای نجفی حضور داشت. حضور ایشان پنهانی نبود، طوری که به عنوان همسر آقای نجفی در شهرداری رفت و آمد میکرده است. اگر این موضوع را خلاف رفتار اصلاحطلبی میدانیم، اصلاح طلبان باید در مورد آن صریح موضعگیری کنند و به مردم بگویند که ما آقای نجفی را آدم خوبی میدانیم، اما او مرتکب این خطا شده است. در مقابل، ما به دلایل سیاسی دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم. اگر موضوع بدتر از این بوده است، باید میگفتند ما اصلاحطلبان ایشان را استیضاح میکنیم، چون ایشان کار خیلی بدی کرده است. آیا اینکه انواع و اقسام فشارهای بیرونی را وارد میکردند تا ایشان را از میدان به در کنند، شاید به این دلیل که افشاگری کرده، شاید به این دلیل که سند تغییر و تحول را داده، شاید به خاطر اینکه 12-13 پرونده را به دستگاه قضایی داده است، اینها دروغ است؟ عین واقعیت است. پس این امکان وجود دارد که رقیب بخواهد او را بزند. اصلاحطلبان باید جواب اینها را میدادند و میگفتند ایشان دوست و رفیق من است. من پیگیری کردم و متوجه شدم با وجود اینکه فشار نهادهای خاص وجود دارد، اما ایشان این تخلف را هم کرده است. پس از ایشان برائت میجویم.
*اما این رفتار که از آمدن بلا سر آقای نجفی ابراز خوشحالی کنند، بسیار بد است، هم از نظر انسانی، هم اخلاقی، هم دوستی و مرامی. یک اصلاحطلب اشتباه کرده است، چرا باید از او دفاع کنیم؟ نباید دفاع کنیم. اما او را به نقطهای بردیم که میبیند زندگی سیاسیاش را باخته است، 30-40 سال خدمتش را هم باخته است، به زندگی عادی خود هم نرسیده است. ضمن اینکه به این نتیجه میرسد اساساً از درون خانهاش به او خیانت شده است. پس به آن نقطه میرسد. آقای نجفی مدتی باعث افتخار اصلاح طلبان بوده است. چرا باید جوری عمل میکردیم که به این نقطه برسد؟ اصلاح طلبان هم مقصر هستند.
*یقیناً نهادهای امنیتی و نهادهای خاص، مقصرتر هستند. اگر ادعای آقای نجفی را قبول کنیم این روشها، استالینیستی و کثیف است. کسی که مصاحبه میکند در اولین گفتوگو، دقیقترین حرفهایش را میزند. بعداً به او میگویند این حرف را بزن یا نزن. روز اول و شتاب خوشحالی صداوسیما باعث شد آقای نجفی به نوعی تبرئه شود. از این جهت، بعضی از مردم با ایشان ابراز همدردی میکنند و میگویند یک آدم نفوذی نامرد را کشته است. در حالی که این موضوع اصلاً همدردی ندارد. یک نفر کشته شده و ایشان قاتل است. قانون باید به وضعیت او رسیدگی کند. اما اینکه چرا چنین اتفاقی افتاد؟ چون هم آنها و هم ما بد عمل کردیم. نگران هستم که باز هم چنین مسائلی اتفاق افتد؟ چه زمانی قرار است به هوش بیاییم؟ این شرایط یک بار درباره نهادهای امنیتی رخ داده است. قتلهای زنجیرهای به همین کثیفی و بلکه بدتر بوده است. چرا چنین چیزهایی ادامه پیدا میکند؟ اگر اینها دروغ است، به صورت دقیق به مردم بگویند. اینها محرز است و طوری نیست که سابقه نداشته باشد.
جلسه دفاعیه ایشان در دادگاه را علنی برگزار کنند تا حرف ایشان شنیده شود و عبرت شود. من نمیگویم که آقای نجفی براساس قانون به مکافات عملش نرسد، اما اینجا یک واقعه مهم رخ داده که مردم را در شوک و سوال فرو برده است. این موارد باید روشن شود. تا چه زمانی باید به اسم مصلحت، باید پوشانده شود؟ اگر پرستو و پرستودارهایی وجود دارد، اینها باید جمع شوند. این روشها کار کا. گ. ب و استالین بوده است. آیا ما پیرو آنها شدهایم یا پیرو اخلاق علی (ع) هستیم؟ این موارد باید روشن شود.
نظر شما