چهارشنبه شب ساعت ۲۳: ۲۷ زمینلرزهای با قدرت ۵.۲ ریشتر در تهران احساس شد. کانون این زلزله مشکیندشت استان البرز بود. زلزله علاوه بر تهران، در قم، قزوین، گیلان و اراک نیز احساس شد.
این تجربه وضعیت مردم سرپلذهاب و مناطق زلزلهزده را بهسرعت برای مردم تهران ملموس کرد؛ آنچه که همه را نگران کرد این بود که چنانچه زلزلهای که مدتهاست برخی کارشناسان انتظار آن را میکشند، رخ دهد، وضعیت چگونه خواهد بود؟
رئیس شورای شهر تهران گفت: «مانوری که خداوند ایجاد کرد تذکری بود برای همه ما». با این سخن موافقیم؛ البته چنانچه از این تذکر درس بیاموزیم و خود را برای شرایط سختتر آماده کنیم.
محمد آقازاده، روزنامهنگار نوشت: زلزله بیش از آنکه خسارت مادی بزند، حقیقت برهنه بیپناه بودن تهران را به تماشا گذاشت و همه فهمیدیم اگر اتفاق مهیبتری رخ میداد نه بر مردگان باید بر زندگان گریست.
نخستین آسیب که خودنمایی کرد، هجوم مردم به پمپبنزینها و نیز بروز ترافیک بود. یک شهروند درتلگرام نوشت: «ما از این مانور نتیجه گرفتیم که به علت سبک و فرهنگ غلط رانندگیمان، اگر زلزلهای جدی در تهران بیاید شهر قفل خواهد شد، نیروهای امدادی قادر به تردد در شهر نیستند زیرا خیابانها قفل است، مردم حتی خطوط ویژه را اشغال کردهاند، لاینهای مخالف از سوی رانندههایی که ورود ممنوع آمدهاند، قفل شده، پمپبنزینها قرق شدهاند و هیچ کس به هیچ کس رحم نمیکند.
این مانور نشان داد مشکل ما ایرانیها در موقع زلزله فقط سازههای ناامن نیست، فرهنگ تردد ما هم هست. ما ایرانیها در مواقع عادی نیز حقوق همدیگر را رعایت نمیکنیم، چه برسد به مواقع بحرانی.»
اطلاعرسانی هم در شرایط ویژه از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ نمره صدا و سیما چهارشنبه شب بد نبود اما نمره تلگرام و اطلاعرسانی خود مردم بالاتر بود. با این حال حجم گسترده تماسهای مردم درعمل ارتباطات را دچار مشکل کرد و نشان داد همراه اول و ایرانسل که شب زلزله از هراس مردم و تماسهای آنها کاسبی خوبی کردند؛ چندان به وظایف مدنی و مسئولیت اجتماعی خود واقف نیستند و برای شرایط ویژه هیچ آمادگی ندارند.
بیژن نفیسی با اشاره به وظیفه آرامشبخشی رسانهها در زلزله تهران گفت: آگاهی و اطلاعات باید با نگاه کارشناسی به مردم داده شود. اگر رسانهها بخواهند تنها خبر رویداد را منتقل کنند، ممکن است شرایط بهگونهای شود که التهاب را بیشتر کند.
این مدرس روزنامهنگاری به جنبه آرامشبخشی رسانهها در مواقع بحرانی اشاره و بیان کرد: به نظرم شبکه خبر زمینلرزه تهران را به نسبت خوب پوشش داد و برای نخستین بار پوشش خبری وسیعی در سطح شهر انجام شد. آگاهی و اطلاعات باید با نگاه کارشناسی به مردم داده شود. اگر رسانهها بخواهند تنها خبر رویداد را منتقل کنند، ممکن است شرایط بهگونهای شود که التهاب را بیشتر کند، اما اگر با کارشناسانی که در این زمینه اطلاعات علمیتری دارند، گفتوگو کنند میتوان شرایط ملتهب جامعه را آرامتر کرد.
این روزنامهنگار باسابقه با اشاره به وظیفه اطلاعرسانی رسانهها اظهار کرد: اگر رسانهها اطلاعرسانی نکنند، بازار شایعهها داغ میشود که مخربتر است. اگر هم اطلاعرسانی میکنند باید به شکل درستی اخبار را پوشش دهند و سعی کنند همه ابعاد ماجرا را نشان دهند و دنبال کنند. به نظرم شبکه خبر در این زمینه خوب عمل کرد و توانست تاحد زیادی اطلاعرسانی و با افرادی که دستاندرکار قضیه و آن شب در دسترس بودند، صحبت کند تا تاثیری داشته باشد و مردم بدانند چه اتفاقی درحال رخ دادن است و با واقعیت بهتر آشنا شوند. او درباره اهمیت در دسترس بودن برخی کارشناسان در مواقع بحرانی بیان کرد: ما در این شرایط با همه امکاناتی که در ستاد مدیریت بحران تدارک دیدیم، یک کمبود داریم. در واقع ستاد مدیریت بحران برای حوادث گوناگون باید پیشبینی کند عدهای کارشناس در دسترس خبرگزاریها و شبکههای خبری ما باشند تا هنگام این اتفاقات بتوانند اطلاعاتی دقیق به رسانهها بدهند. این افراد باید کارشناس و متخصص این نوع مسائل باشند و بتوانند مسئله را از منظر تخصصی و علمی با مخاطبان مطرح کنند. برای مثال ما میتوانیم بگوییم هوا آلوده است و بیرون رفتن باعث ایست قلبی میشود اما اگر یک کارشناس از منظر پزشکی و زیست محیطی این مسئله را مطرح کند، نگرانی مردم کمتر خواهد شد.
او درباره وظیفه روزنامهها و خبرگزاریها در شرایط بحرانی اظهار کرد: روزنامهها و خبرگزاریها باید زلزله تهران را تحلیل و با متخصصانی که ناظر براین قضیه بودند گفتوگو کنند تا نقاط قوت و ضعف عملکردمان مشخص شود و بدانیم چگونه توانستیم این رویداد را مدیریت کنیم. همچنین مردم وسازمانهای ذیربط در این شرایط چه همکاریهایی باید انجام دهند.
نفیسی ادامه داد: درحالحاضر این اتفاق فرصتی است که خبرگزاریها و رسانههای ما، عملکرد مسئولان را تحلیل کنند تا بدانیم کجای کار مشکل بوده یا کدام کار درست انجام شده تا اشتباهها را برای رویدادهای احتمالی بعدی برطرف و راحتتر باقضیه برخورد کنیم. این زلزله یک فرصت طلایی برای مردم، سازمانها وتشکیلات بود تا ببینیم در عمل چگونه هستیم.
این مدرس ارتباطات با بیان اینکه مردم هرچه آگاهتر شوند، به شکل منطقیتری آرامششان بازخواهد گشت، گفت: نباید ابهامی در این اتفاق باقی بماند و مسائل باید مشخص شود تا مردم بدانند چه شرایطی داریم. سازمانهای ما برای این اتفاق آمادگی لازم را داشتند؛ به این معنی که جلسه ستاد مدیریت بحران تشکیل شد و مسئولان مسائل را دنبال کردند و این امر نشان میدهد که غافلگیر نشدیم و این امر یک دلگرمی است. فقدان فضای مناسب برای استقرار خانوادههای رهاشده در فضای باز و نبود سرویسهای بهداشتی هم معضل بعدی بود. هرچند وزیر ورزش از باز بودن در ورزشگاهها برای کمک به مردم سخن گفت و پارکها هم در دسترس بودند اما این وضعیت تناسبی با نیازهای واقعی ندارد؛ بهویژه سرویسهای بهداشتی. خوشبختانه برای بسیاری خودروهایشان به مکانهای موقت اسکان تبدیل شد اما همه چنین امکانی ندارند؛ بهویژه اگر حضور در فضای باز طولانی شود؛ مسئولان چه تمهیدی برای شرایط بحرانی اندیشیدهاند؟
البته دو نکته مهم هم نباید فراموش شود؛ یکی عملکرد مهربانانه و انسانی برخی شهروندان از آن اتوبوسدارانی که درهای اتوبوس خود را برای مردم بهویژه زنان و کودکان گشودند و بخاریها را روشن کردند تا آن سرایدار مدرسهای که حیاط مدرسه و سرویسهای بهداشتیاش را برای مردم سرگردان گشود؛ از طرف دیگر کار غیرانسانی برخی افراد که برای گرفتن فالوور در اینستاگرام و... اخبار جعلی منتشر کردند؛ کسانی که برای تنبیهشان باید بهطور گسترده با خروج فالوورها روبهرو شوند! اما در نهایت به مسئولان میگوییم که مردم کاملا احساس کردند تهران شهر بیدفاع است؛ پیش از غافلگیر شدن جدی فکری کنید!