شناسهٔ خبر: 14954822 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

نگاهی به پیوستگی تاثیرهای اجتماعی موقوفات در تاریخ ایران

دولت وقف

صاحب‌خبر -

|  عمادالدین شیخ‌الحکمایی| عضو هیات علمی دانشگاه تهران|

وقف، صرفا یک پدیده دینی و اسلامی نیست؛ در اصطلاح در این‌باره می‌گویند وقف از نهادهای تأسیسی نیست، که، از نهادهای تاییدی به شمار می‌آید. این جمله بدان معنا است که وقف پیش از اسلام نیز در ایران وجود داشته و اسلام آن را تأیید کرده است. البته در پی تایید اسلام و با گذر زمان، برخی قوانین مذهبی نیز به محتوای وقف افزوده شد تا این که پس از گذر سده‌ها به شکل کنونی درآمد و امروز ما این حوزه را بیش‌تر از جنبه مذهبی آن می‌شناسیم. ماندگاری و پایندگی وقف بسیار بیش‌تر از ثبات دولت‌ها است، به گونه‌ای که می‌توان گفت از دوره‌های نخستین حضور انسان بر زمین به شکلی آغاز شده و تا امروز نیز ادامه یافته است. نهادی که به واسطه وقف پدید می‌آید، در دورانِ روی کارآمدن دولت‌های گوناگون نیز پابرجا می‌ماند و همه دولت‌ها با احترام به آن، وجود چنین پدیده‌ای را نه تنها برمی‌تابند، که آن را تایید و بدان عمل می‌کنند؛ همانگونه که اسلام نیز برخی نهادهای پیش از خود را تایید کرده است. حوزه وقف، به مذهب، حکومت و سیاست چندان مرتبط نیست و نسبت به دگرگونی‌های روزگاران گوناگون مصونیت دارد. بر همین اساس من از عبارت «دولت وقف» در بیان و توصیف وقف بهره می‌گیرم زیرا وقف ساختاری دارد که بر اساس آن ثبات و ماندگاری خود را حفظ می‌کند. از سوی دیگر با توجه به این که ما در مقطعِ دوره اسلامی هستیم و این نهاد بر شرع و فقه استوار شده، طبیعی و بدیهی است که هر حکومتی با داعیه دین و مذهب بر سر کار می‌آید، از اساس وقف حمایت می‌کند.
درباره تاریخچه و پیشینه مستند وقف در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران، به ندرت اسنادی از موقوفات پیش از دوره صفوی می‌بینیم. این مساله شاید به دلیل دگرگونی اجتماعی صورت‌گرفته در دوره صفوی باشد زیرا تا این دوره بسیاری از موقوفات به گونه‌ای از میان رفته یا تغییر کرده است. در مجموع از موقوفات انگشت‌شمار پیش از دوره صفوی اما می‌توان به ربع رشیدی، مدرسه رکنیه یا موقوفات شیعی دوره صفویه اشاره کرد. اگر بخواهیم برآوردی از موقوفات هزاره نخست تاریخ ایران اسلامی داشته باشیم، درمی‌یابیم رقم آن انگشت‌شمار است؛ اگر هم موقوفاتی بوده، از میان رفته و تنها در برخی منابع تاریخی از آن‌ها سخن رفته است. پس از آن، با ورود به دوره صفویه تعداد موقوفات افزایش می‌یابد و این حجم در دوره قاجار نیز گسترده‌تر می‌شود. بهتر است وقف بنابر نیاز روز جامعه انجام شود زیرا انجام کار خیر بدون آن که جامعه به آن نیاز داشته باشد، منطقی و عاقلانه نیست. به عنوان نمونه می‌توان گفت در زمینه ساخت مدرسه‌های مذهبی و مواردی از این‌دست، توجه به گسترش ساخت مدرسه‌ها نیز بنابر نیازهای آن دوره انجام شده و مسلما این نیاز روزی کاملا برآورده می‌شود. در نمونه‌ای جزیی‌تر می‌توان گفت مثلا در صورت ساخت 10 هزار مدرسه، روزی نیاز به ساخت مدرسه برطرف خواهد شد و ساخت بیش از اندازه آن کاری بیهوده است. نکته‌ای دیگر که باید به آن اشاره شود و کمی هم از آن غفلت شده است، حس مثبت انجام دادن کاری است که احساس ثواب و رضایت را در شخص به وجود می‌آورد. در زمینه نیازهای زمانه، یک موضوع اهمیت فراوان دارد؛ اگر این آگاهی در جامعه گسترش و این فرهنگ  رواج یابد که صرف هزینه برای چاپ کتاب غیر مذهبی نیز به اندازه هزینه چاپ کتاب‌های مذهبی مانند قرآن ثواب دارد، می‌توان دگرگونی‌هایی بسیار از جنبه اجتماعی در جامعه پدید آورد. افزون بر این می‌توان در حوزه صنایع دستی، حیات وحش، آزادی زندانیان و پشتیبانی از خانواده‌های آن‌ها، پناهندگان، ایجاد اشتغال، کودکان به ویژه کودکان کار و طبقات خاص جامعه، کاریابی و نیز مددکاری اجتماعی فعال شد؛ بسیاری از این مسایل اکنون در سطح جهانی از نظر اجتماعی بسیار اهمیت دارند. نهادها و بنیادهای خیریه در جهان امروز، بسیار به این مسایل و پدیده‌ها بها می‌دهند.
پیوند میان سنت وقف به عنوان یکی از جنبه‌های ماندگار اجتماعی و اقتصادی در ایران با این پدیده‌ها می‌تواند دگرگونی بزرگ در زمینه کارهای خیریه اجتماعی در ایران پدید آورد. به عنوان نمونه می‌بینیم بسیاری از کارهای فرهنگی و اجتماعی را موسسات بزرگ صنعتی و اقتصادی انجام می‌دهند و دولت‌ها راهکارهایی برای تشویق اینگونه سازمان‌ها به انجام کارهای خیریه و عام‌المنفعه پیش‌بینی کرده و به اجرا گذارده‌اند. مساله‌ای که باید تاکید کنم، اصرار بر پیوند میان پدیده‌ها و مسایل روز اجتماعی با سنت دیرینه وقف، نه از آن‌رو است که وقف مذهبی باید متوقف شود یا کاهش یابد، که، مساله مهم روزآمدی و نوآورانه کردن موقوفات و کارهای عام‌المنفعه بر اساس سنت وقف است. جامعه امروز ما باید در این زمینه فیلم، رمان، داستان و دیگر محصولات فرهنگی تولید کند تا آگاهی‌بخشی مناسب در حوزه نقش اجتماعی موقوفات انجام پذیرد و در کنار جنبه مذهبی وقف، رویکرد اجتماعی آن نیز گسترش یابد. سنت دیرینه وقف بدین‌ترتیب می‌تواند به عنوان یک پدیده روزآمد، در جهان امروز به ویژه در پهنه کشورهای اسلامی و ایران در اداره، گسترش و رونق جامعه تاثیرگذار باشد. تولید اینگونه محصولات فرهنگی حتی در زمینه وقف با رویکرد مذهبی نیز می‌تواند پیام آن را در گستره‌های بزرگ جهانی گسترش دهد. اینگونه کارهای نوآورانه در زمینه وقف می‌تواند به پویایی و ماندگاری آن در جهان امروز و روزگار آینده یاری رساند. به عنوان نمونه گاهی مردم می‌پندارند موقوفه، یعنی این که حتما بنایی ساخته و وقف شود، در حالی که می‌توان شرکت وقفی با مسئولیت‌های اجتماعی پدید آورد و با خرید سهام، نقش مستقیم اجتماعی برعهده گرفت.

روایت جعفر شهری از تاثیر باغ وقفی مستوفی‌الممالک   در دوره قاجار
وقف نزول و استراحت زوار

جعفر شهری، تاریخ‌نگار فرهنگ و مردم تهران قدیم در کتاب پرآوازه‌اش «طهران قدیم» درباره یکی از باغ‌های تاریخی دارالخلافه تهران و تاثیر آن در ایجاد رفاه برای مسافران در روزگار قاجار چنین می‌نویسد «باغ مستوفی در (ونک) نیز یکی دیگر از استراحتگاههای مردم تهران بود ... باغی در چند صد هزار ذرع مربع با درختان سرسبز و کاج و چنارها و نهال و اصله‌های خرم بارآور و اشجار پرمیوه و کرت و جالیزهای پرمحصول و قنات خاصه جاری، با مظهری بسیار دلنشین در وسط باغ، همراه گوارائی و برندگی و سبکی ممتاز، در حد کمال که آب هیچ چشمه و قنات دیگر تهران و اطراف آن با او برابری نمینمود».  او با این توصیف، ما را با نیت نیک‌اندیشانه صاحب نام‌دار این باغ بیش‌تر آشنا می‌کند «میرزا یوسف خان مستوفی‌الممالک آنرا وقف نزول و استراحت زوار (امامزاده داود) نموده، در رفت و برگشت به امامزاده در آن منزل کرده وقت‌گذرانی میکردند ... بطور غیر محدود و رایگان و بدون مطالبه و اخذ هیچ پول و حق و توقع در اختیار واردان قرار میگرفت، در آن حد آزادی که چه بسا اهالی تهران که تمام دوره گرمای تابستان را در آن پرده و تجیر و چادر زده اطراق میکردند». این تاریخ‌نگار برای آن که شاهدی بر روایت‌اش بیاورد، خاطره‌ای بیان می‌دارد «از جمله خود حقیر نگارنده که همه ساله پانزده، شانزده روز تابستانها را در هر رفت و برگشت امامزاده داود با دوستان در آن منزل نموده، رفع خستگی کرده، در سلامت و طعم و برندگی آب آن همین بس که من کم‌اشتها باید روزی چند نوبت غذا، آن هم با اشتهای تمام بخورم». شهری در جایی دیگر از کتاب‌اش باز به نقش اقامتگاهی و استراحتگاهی این باغ وقفی اشاره دارد؛ آنجا که از گشت‌وگذارهای تهرانی‌ها در نوروز سخن می‌راند «از تمام شدن سرمای زمستان و ورود بهار، اهالی تهران بسان مرغانی که از قفس آزاد شده باشند، محصوره‌های خانه دکانها را پشت سر نهاده رو به سبزه و صحرا و بیابان میگذاردند. ... آنهائی که ییلاقات و زیارتگاههای اطراف شهر را قرارگاههای از این ایام تا سرد شدن هوا قرار میدادند، از جمله گوشه کنار درختستانهای بی‌صاحب و معارض شمیرانات و زیارتگاههای آن، مانند امامزاده صالح و امامزاده قاسم و امامزاده داوود و آنچه که همگانی و اکثر زن و مرد تهرانیان را شامل میگردید باغ وقفی ونک از مستحدثات میرزا یوسف مستوفی الممالک برای زائران امامزاده داود و فرحزاد که از آنجا به زیارت امامزاده داوود بروند ... این مسافرت که برای مردم فقیر یکی دو ماه و برای دیگران یکی دو هفته بود به اینصورت شروع و به پایان میرسید که از چهارراه سرچشمه و دروازه شمیران بوسیله الاغ و یابوی کرایه یا با وسیله نقلیه شخصی براه افتاده یا پیاده بصورت فردی و دسته‌جمعی حرکت کرده خود را به (ونک) مستوفی میرسانیدند و در آنجا که باغ، وقفی و بطور رایگان برای زائران امامزاده داوود بود شب و روز یا روزها و هفته‌هائی را گذرانده بطرف (فرحزاد) که در چند کیلومتری آن قرار داشت روانه شده اوقاتی را نیز در آن به استراحت پرداخته عازم امامزاده داوود میشدند».