شناسهٔ خبر: 14933146 - سرویس سیاسی
منبع: نسیم | لینک خبر

گزارش «نسیم آنلاین» از نمایش و نقد و بررسی مستند "پرونده ناتمام":

سلیمی نمین: "پرونده ناتمام" موجب مخدوش شدن اذهان جوانان می‌شود/ موگویی: من، سوالات نسل جوان را طرح کرده‌ام

سلیمی نمین گفت: به عنوان کسی که بر روی تاریخ کار می کنم باید از هر نوع پژوهشی که در مورد تاریخ صورت می گیرد خوشحال باشم. اما به هیچ وجه در مورد ساخته شدن این اثر و اثر قبلی آقای "جواد موگویی" خوشحال نیستم. زیرا این قبیل آثار را موجب مخدوش شدن اذهان جوانان امروز جامعه می دانم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی «نسیم آنلاین»، نمایش و نقد و بررسی مستند "پرونده ناتمام" ساخته "جواد موگویی" عصر روز گذشته با حضور "عباس سلیمی نمین" در محل خبرگزاری مهر برگزار شد.

عباس سلیمی نمین در ابتدای این نشست خبری در سخنانی، گفت: به عنوان کسی که بر روی تاریخ کار می کنم باید از هر نوع پژوهشی که در مورد تاریخ صورت می گیرد خوشحال باشم. اما به هیچ وجه در مورد ساخته شدن این اثر و اثر قبلی آقای "جواد موگویی" خوشحال نیستم. زیرا این قبیل آثار را موجب مخدوش شدن اذهان جوانان امروز جامعه می دانم.

وی افزود: در حقیقت هرگز این نوع آثار را کمک کننده به شکل گیری یک انسجام ذهنی در جوانان ارزیابی نمی کنم. صرفه نظر از مستند که هم به لحاظ اشراف اطلاعات تاریخی و هم به دلایل دیگری دارای نقیصه های فراوانی است.

سلیمی نمین ادامه داد: به طور مثال آقای "عطریانفر" عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیستند. ولی در این مستند به عنوان عضو این سازمان او را مطرح می کنند. همچنین آقای موگویی به عنوان محقق باید در این مستند اعلام می کردند که این پرونده به دستور حضرت امام (ره) بسته شده است. اما این درحالی است که در این مستند فقط آقای "موسوی خوئینی ها" را به عنوان فردی که این پرونده را بسته است اعلام و معرفی کرده است. در این مستند به نوعی بیان می شود که گویا می گویند امام (ره) دستور بسته شدن پرونده را نداده این درحالی است که اصلا شخص امام (ره) این دستور را صادره کرده بود.

سلیمی نمین اضافه کرد: موضوع بحث من اینجا به انحراف در تاریخ بر می گردد. ما مسائل و موضوعات فراوانی در تاریخ داریم که امروز باید به آنها بپردازیم. اگر امکاناتی داریم و افرادی هستند که اسنادی را در اختیار ما می گذارند باید بیاییم و به این اولویت توجه کنیم.

وی یادآور شد: ماجرای آتش سوزی سینما رکس آبادان به عنوان یک جنایت بزرگ که پهلوی ها مرتکب شدند و غربی ها با حمایت از این نوع جنایات در کشورهای مختلف ید طولایی برای خسته کردن مبارزین دارند. آن وقت ما ماجرای سینما رکس را رها می کنیم تا فرصتی ایجاد شود برای رژیم پهلوی و آمریکایی ها تا این جنایت بزرگ را برعهده مبارزین انقلابی بگذارند.

سلیمی نمین متذکر شد: این درحالی است که وقتی در تاریخ مطالعه می کنید ساواک برای اینکه بتواند این مسئله را از دوش خود بردارد می رود و یک فرد روانی را پیدا می کند و زیر شکنجه او را وادار به اعتراف می کند. در حالی که وزیر دادگستری وقت می گوید اصلا پرونده ای که ساواک ساخته کاملا مخدوش است.

وی افزود: اما متاسفانه امروز آثاری در کشور چاپ می شود ازجمله کتاب آقای "عبدالرحیم جعفری" که خاطرات او در ایران چاپ شده است. او این ادعا را در داخل کشور مطرح می کند. همچنین در خارج از کشور نیز ادعاهایی مشابه مطرح می شود که این اتهامات را متوجه انقلاب اسلامی می کنند.

سلیمی نمین ادامه داد: آن وقت یک پرونده ای که به کرات با پشتوانه سیاسی مطرح شده است. اینجا باید عرض کنم که آقای موگویی در این مستند جز مطلب آقای اژه ای هیچ چیزی را اضافه تر ندارد. یعنی همه آن چه را که آقای موگویی در این مستند گفتند قبلا آقای گل پور در کتاب خود بیان کرده است.

وی خاطرنشان کرد: البته مطالبی را هم که آقای اژه ای مطرح می کند با مطالبی که آقای گل پور بیان می کند نیز تناقض دارد. آقای اژه ای می گویند حدس می زنم "تقی محمدی" می خواهد صحبت کند و ترور را بر عهده بگیرد. اما آقای حسینیان خیلی فراتر می رود می گوید که "تقی محمدی" اعتراف کرده است.

سلیمی نمین اضافه کرد: آقای حسینیان حتی مرگ "تقی محمدی" را خودکشی اعلام نمی کند و اعتقاد دارد که او را برای اینکه این پرونده را مسکوت کنند خفه کرده اند. چرا آقای موگویی در دام فردی قرار می گیرد و متاثر از کتابی به نام "شنود اشباح" می شود.

وی تصریح کرد: من بیش از اینکه آقای موگویی و اثر او را اینجا نقد کنم باید کتاب "شنود اشباح" را نقد کنم. البته به دلیل اینکه مخاطب من مطالعه ای در این زمینه ندارد برای من مقداری بیان این موضوع دشوار است. کتاب "شنود اشباح" یک سری اسنادی را در اختیار آقای "گل پور" می گذارد و او هم یک محقق جوانی است که با یک سری اسنادی که در اختیار او قرار می گیرد تا یک کار سیاسی و نه یک کار تاریخی انجام بدهد.

سلیمی نمین افزود: جریانات سیاسی یکی از راه هایی که برای اینکه جریان های مقابل خود را به سهولت منکوب کنند توسل و سوء استفاده از تاریخ است. در این کتاب به نوعی سوء استفاده از تاریخ می شود. برای اینکه یک جریان را به سادگی به موضوعی متهم کنند.

وی ادامه داد: یکی از اولیت های کاری من نقد این کتاب بود. البته نقد مفصلی را هم علیه این کتاب انجام دادم. حتی من بر علیه این کتاب هم مصاحبه ای کردم. به همین دلیل هم آقای گل پور پیش من آمد. او برای گلایه پیش من آمد که چرا چنین موضع تندی علیه کتاب او گرفته ام. او انتظار داشت چون من علیه موسوی خوئینی ها نقد دارم از هر نقدی علیه او دفاع کنم.

سلیمی نمین خاطرنشان کرد: اما اینگونه نیست. من نقد دارم و نقد جدی بر علیه موسوی خوئینی ها دارم. ایشان در جریان حکم امام (ره) درمورد اعضای بر سر موضع مجاهدین خلق دادستان کل بودند. اما ایشان در این رابطه سکوت محض را اختیار کردند. این به این معنی است که آن موقع به دلایل مصلحت اندیشی امام (ره) را همراهی می کردند یا امروز به دلیل مصلحت اندیشی های شخصی سکوت می کنند. من به همین دلیل نقد جدی به آقای موسوی خوئینی ها دارم.

وی اضافه کرد: اما هرگز نمی پسندم که مطالبی که علیه لانه جاسوسی و حرکت دانشجویان در رسانه های غربی مطرح شد را بیاییم و در یک مجموعه ای آن را ارائه بدهیم که گویی آقای خوئینی ها به عنوان یک مارکسیست در مسیر مقابله با آمریکا قرار گرفته است. زیرا این موضوع کمک به غربی ها و همه کسانی است که غربی می اندیشند.

سلیمی نمین متذکر شد: همه مسلمانان از زمان مشروطه نسبت به ورود استعمار به ایران حساسیتی بیش از استبداد داشتند. وقتی روح مشروطه را مطالعه می کنیم می بینیم که اصلی ترین دغدغه ملت ایران سلطه بیگانگان بر کشور است. اما امروز تعریفی که در دانشگاه ارائه می شود این است که اصلا مسلمانان با آمریکا مشکلی نداشتند و انقلاب اسلامی اصلا موضع ضد آمریکایی تا تسخیر سفارت آمریکا در تهران نداشت.

وی یادآور شد: اما آقای گل پور و جریان او کمک شایانی به این جریان می کند. آن وقتی که اعلام می کند بزرگترین حرکت دانشجویی ما برای توقف مواضع ضد ایرانی آمریکا متاثر از یک جریان چپ مارکسیستی بوده است.

سلیمی نمین تصریح کرد: حاصل این کار این می شود که آقای "حسین نصر" با استفاده از فرصتی که آقای "گل پور" می سازد همین بحث را بعد از آقای گل پور در چند سال بعد مجددا مطرح می کند. البته ما از آقای نصر انتظاری نداریم زیرا او مشاور "فرح" بوده است و عنصری است که می خواهد اسلام آمریکایی را با سلطه پیوند بزند.

وی ادامه داد: در کتاب خاطرات آقای هاشمی همین مطالبی را آقای "علی شیرنیا" مطرح می کند که "حسین نصر" در کتاب خود آورده است که در بخشی از آن می خوانیم من دردانشگاه یوتا مسواک می کردم که بیچاره مطهری خدابیامرز را دیدم که کشتند. سندیت این حرف هم این است که می گوید یک آقایی در لس آنجلس با خانواده مطهری نزدیک بود و هرروز با تلفن با آقای مطهری صحبت می کرد و درست قبل از مرگ مطهری او با وی صحبت می کند و درست روز بعد که ترور شد به من گفت من قبل از ترور با آقا مرتضی صحبت می کردم ولی صدایش خیلی بد بود و گفت فلانی من چه گولی خوردم. زیرا فکر می کردم این انقلاب موجب می شود این توده ای ها و مارکسیست ها به کلی از ایران لایروبی می شوند. زیرا شاه این کار را نمی کرد. ولی وقتی من در طیاره رفتم تا آقا را بیاورم دیدم که نصف همان توده ای ها در طیاره نشسته اند منتهی حالا به لباس اسلامی درآمده اند.

سلیمی نمین خاطرنشان کرد: وقتی ما می آییم به دست خودمان یکی از یاران امام را که در یک دوره ای به امام نزدیک است را مارکسیست می گوییم این می شود که بعد آقای نصر با یک خبر ساختگی و جعلی نصف یاران امام را که از فرانسه آمده اند را مارکسیست عنوان می کند.

وی اضافه کرد: ساواک اگر کمترین بحثی داشت که می توانست نیروهای مسلمان را به روس ها پیوند بزند و یا مطلبی داشت که آیت الله خامنه ای در دانشگاه "پاتریس لومومبو" تحصیل می کند آن را برای زیر سوال بردن امام (ره) در بوق و کرنا می کرد. در حالی که آیت الله خامنه ای به دلیل ممنوع الخروج بودن قبل از انقلاب هیچ سفر خارجی نداشته بود.

جواد موگویی کارگردان مستند "پرونده ناتمام" نیز در بخش دوم این نشست نقد و بررسی در  سخنانی، گفت: اولویت شخص من این بوده که دهه 60 و 70 را روایت کنم. اعتقاد من بر این است که دستگاه های و موسسات مختلفی همچون آقای سلیمی نمین و آقای موسی حقانی، موسسه پژوهش های سیاسی و حوزه هنری هستند که در مورد پهلوی، مشروطه و موضوعات پیش از انقلاب کار می کنند.

وی افزود: من اعتقاد دارم که سوالاتی در دهه 60 است که یکی از آنها اعدام های سال 67 بود که تقریبا هم کسی آنها را پاسخ نداد. به قول آقای سلیمی نمین مسئولینی که آن موقع بودند الان هستند ولی سکوت کرده اند.

این کارگردان ادامه داد: حصر آقای منتظری، قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه، کودتای نوژه، کودتای آقای شریعتمداری و حصر آقای شریعتمداری همه اتفاقات بسیاری است که در دهه 60 و 70 رخ داده است و الان به آفت نسل ما تبدیل شده است. در حقیقت اینها سوالات بزرگ نسل امروز ما شده است.

موگویی خاطرنشان کرد: البته دستگاه های مختلف هم در این موضوعات کار نمی کنند. تلویزیون که کاملا سکوت کرده و این دستگاه هایی هم که عرض کردم همه یا در مشروطه و یا در پهلوی هستند. ما در دهه 60 کار نکرده ایم و سوالات بزرگی هم تا به امروز باقی مانده است.

وی اضافه کرد: اگر هم با با این سن و سال خود وارد این موضوعات شده ایم تقصیر افرادی چون آقای سلیمی نمین است که همه متمرکز بر یک برهه ای هستند و دهه های 60 و 70 و 80 کاملا مقفول واقع شده است.

این کارگردان یادآور شد: ما نمی دانیم که چرا ایت الله شریعتمداری نقشه قتل امام ( ره ) را می کشد و یا قطب زاده تیرباران می شود. هیچکدام از این مسائل را نمی دانیم. البته معدود خاطراتی پیرامون اینها بیرون آمده ولی همه آنها هم گزیده گزیده هستند. من وقتی این عدم کار پیرامون این دهه ها را دیدم وارد کار در دهه 60 شدم.

موگویی تصریح کرد: پیرامون فیلم هم مقداری سخن بگویم. اینکه مستند ما متاثر از کتاب گل پور است باید بگویم که این کتاب هم همانند سایر کتاب ها است. در حقیقت همانند کتاب خاطرات آقای هاشمی است. ما هم به کتاب "شنود اشباح" مراجعه کردیم و آن را هم خوانده ایم.

وی ادامه داد: من خودم هم چندباری به آقای گل پور گفتم که این کتاب تقوای پژوهشی ندارد. زیرا هر حرفی را اگر هرکسی گفت که نباید در کتاب چاپ کرد. اما اینکه فیلم ما چه شباهتی با کتاب دارد واقعا این موضوع را نمی دانم.

این کارگردان خاطرنشان کرد: ما در این مستند روایت های دست اول آورده ایم. یعنی در کتاب "شنود اشباح" درمورد نخست وزیری هیچ وقت با آقای عسگر اولادی، آقای سالک و آقای اژه ای نرفته اند که صحبت کنند. حتی هیچ وقت به دنبال "تقی محمدی" نرفته اند. همچنین هیچ وقت به سراغ کامران نرفته اند. اصلا بعید می دانم کسی بداند که کامران ازجمله متهمین بوده است؟ ما سراغ تک تک این افراد رفته ایم و روایت دست اول را برای این مستند گردآوری کرده ایم. اگر هم جریان بهزاد نبوی ها در فیلم نیست باید بگویم که من به سراغ آنها رفته ام و دو الی سه بار منزل او رفته ام و 2ساعت و 3 ساعت باهم صحبت کرده ایم ولی حاضر نیست جلوی دوربین بیاید ولی مستقیم حرف هایی که او گفت همانند صحبت های آقای عطریانفر است.

موگویی اضافه کرد: یک، آقای عسگر اولادی دروغ می گوید، آقای سالک دروغ می گوید. من عین صحبت های آقای نبوی را می گویم و چون ایشان اجازه ضبط سخنان خود را ندادند آن را هم اخلاقا ضبط نکردم. ولی عین صحبت های ایشان را نقل می کنم.

وی یادآور شد: او می گوید آقای "لاجوردی" از زمان زندان با ما زاویه داشتند و بعد از این اتفاق با ما تصفیه حساب کردند. من با آقای "خسرو تهرانی" صحبت کردم، با "موسوی خوئینی ها" صحبت کردم با آقای "بیژن تاجیک" صحبت کردم. به جز آقای "موسوی خوئینی ها" که یک ساعت و نیم الی دو ساعت تلفنی با او صحبت کردم با بقیه حضوری صحبت کردم.

این کارگردان تصریح کرد: ساخت این فیلم 5 الی 6 سال زمان برده و طول کشیده است. دلیل آن هم این بوده است که من واقعا قصد داشتم با شخصیت های دست اول صحبت کنم و حرف های آنها را بشنوم. اینگونه نبوده است که چهارتا روزنامه را استفاده کنم.

موگویی افزود: من برای ساخت این مستند به سراغ خانواده آقای منتظری رفتم، به سراغ برادر مهدی هاشی رفتم و در حقیقت به خیلی جاها سر زدم. در اصل آوارگی من کشیدم تا با تک تک آنها صحبت کنم.

وی ادامه داد: ما در این فیلم می خواهم بگوییم که نفوذ یک بستر و عواملی لازم دارد. اینکه سازمان مجاهیدین خلق این جنایت را انجام داده است هیچ شکی نیست و آنها بعدا که فیلمهایشان با سران حزب بعث بعد از حمله آمریکا به عراق بیرون آمد رسما اینها را اعلام کردند.

این کارگردان خاطرنشان کرد: اینکه کشمیری منافق و عضو مجاهدین خلق بوده که کسی شکی ندارد. اما یک بستری برای نفوذ وجود داشته است. به طور مثال اینکه دانشمندان هسته ای ما را سرویس های جاسوسی ترور می کند شکی است؟ اما آیا افسر موساد در تهران شلیک می کند؟

موگویی اضافه کرد: قطعا یک شبکه ای وجود دارد که افراد داخل کشور را جذب می کند و آنها را آموزش می دهد و اطلاعات به او می دهد. خب ما هم در این فیلم آمده ایم همین موضوع را نشان داده ایم. حتی نیامده ایم که آن را اثبات کنیم.

وی یادآور شد: من در این فیلم به دنبال چند سوال هستم. نخست اینکه چه کسی این جسد کشمیری را بازسازی کرده است؟ چرا آن را ساخته اند؟ کشمیری چگونه دبیر شورای عالی امنیت ملی شده است؟ نکته جالب اینکه حتی یک برگه و پرونده از این فرد در اطلاعات نخست وزیری نبود.

این کارگردان تصریح کرد: در همان سال ها سوالات جدی پیرامون این حاثه مطرح شده است. حالا ما آمده ایم و در این فیلم مستد 5 الی 6 سوال جدی و مهم را مطرح کرده ایم. یک اینکه کی جسد را ساخت؟ دوم اینکه کشمیری چگونه تا نخست وزیری آمد؟ سوم اینکه چرا او را نمی گشتند؟

موگویی افزود: در این موضوع آقای عسگر اولادی صحبت می کند و اتهام می زند. این حرف های بزرگان است و حرف ساده ای از افراد سطح پایینی نیست. آقای اژه ای پیرامون "تقی محمدی" می گوید که او خودکشی کرده است.

وی ادامه داد: واقعا قصد ما این بوده که بیان کنیم که در ان واقعه و در آن زمان نفوذ یک بستر و عوملی نیاز داشته که آن هم فراهم بوده است.