شناسهٔ خبر: 8173147 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

نيويورک تايمز: روسيه در سوريه راهبرد مشخص تري دارد /تکميلي

صاحب‌خبر - تهران / خبرگزاری صدا و سیما / سیاسی 1394/07/10
روزنامه نیویورک تایمز چاپ آمریکا نوشت روسیه قاطع تر و قدرتمند تر از آمریکا نیست اما راهبرد مشخص تری را در سوریه دنبال می کند به همین سبب وارد این کشور شده است.
نیویورک تایمز در نسخه اینترنتی خود و در گزارشی با این عنوان که « در سوریه چه کسی طرف آمریکا را گرفته است؟»، نوشت: دلیل وارد عمل شدن ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در درگیری های سوریه این نیست که او قاطع تر و قدرتمندتر از باراک اوباما همتای آمریکایی خود است بلکه دلیل این امر آن است که او راهبردی مشخص تر را دنبال می کند.
پوتین در سوریه یک هم پیمان دارد که او نیز بشار اسد رئیس جمهور سوریه است. پوتین دشمنانی نیز دارد که مخالفان دولت سوریه محسوب می شوند. رئیس جمهور روسیه از هم پیمانش حمایت می کند و با آنهایی که دشمنش هستند، می جنگد. در واقع، واشنگتن و غرب اساسا درباره مواضع خود درباره سوریه دچار سردرگمی شده اند.
آمریکا در این جدال در پی رسیدن به چه هدفی است؟ می دانیم که آمریکا با دولت بشار اسد مخالف است. آمریکا همچنین با (گروه تکفیری صهیونیستی) داعش -که مخالف اصلی رژیم سوریه محسوب می شود- نیز مخالف است. آمریکا با همه دیگر گروه های جهادی که در سوریه در حال جنگ هستند -از
جمله جبهه النصره و احرار الشام- نیز مخالف است .
واشنگتن همچنین با جنبش حزب الله و نیروهای ایرانی که در حال حمایت از دولت اسد هستند نیز مخالف است. غرب مخالف تقریبا همه گروه های اصلی حاضر در نبرد در سوریه است.
اقدام روسیه به اندازه‌ای که گفته می شود، درخشان نیست. این تلاشی از سر ناامیدی برای حفظ یکی
از معدود هم پیمانان خارجی کرملین است که ممکن است سبب شود روسیه در چشمان گروه های
جهادگر در دیگر نقاط جهان نیز «شیطان بزرگ» جلوه کند.
اما دست‌کم پوتین طرحی منسجم را دنبال می‌کند. اما آمریکا با دولت عراق در مبارزه با شورشیان سنی در این کشور هم پیمانی نزدیکی دارد. اما واشنگتن خود را در مبارزه در کنار همین شبه نظامیان سنی در سراسر مرزها در سوریه در مبارزه با رژیم اسد خود را تنها یافته است.
واشنگتن از برخی از این گروه ها حمایت می کند از جمله کردهای سوریه که به ترکیه نزدیک هستند و نیروهای میانه رو مورد حمایت اردن در نزدیکی مرزش و شمار کمی از دیگر میانه روهای سوری. اما زمانی که ببینیم همه این گروه های مهم در موقعیت رقابت با یکدیگر برای کنترل دمشق قرار گرفته اند در می یابیم که آمریکا تقریبا با همه آنها مخالف است.
کنت پولاک و باربارا والتر می گویند رویکرد اساسی دولت آمریکا در قبال همه نیروهای مبارز موجود در سوریه ناکافی می دانند. آنها در مقاله ای در واشنگتن کوارترلی نوشتند: «آمریکا در حال ایجاد یک ارتش جدید از مخالفان سوری است. این ارتشی سیاسی، غیر فرقه ای و به شدت یکپارچه است.» آنها همچنین اعلام کردند: «زمانی که این ارتش آماده باشد می تواند سوریه را آزاد کند و از این کشور در مقابل بشار اسد و دیگر گروه های جهادگر سنی دفاع کند. نتیجه این اقدام تشکیل دولتی جامع است که از همه گروه های اقلیت حمایت و حفاظت می کند.» اما می توان گفت چنین اقدامی پانزده سال پیش امکان پذیر بود. اما پس از تجارب آمریکا در افغانستان، عراق، لیبی و یمن، این یک توهم محسوب می شود نه یک سیاست خارجی.
دیوید پترائوس اخیرا مداخله نظامی گسترده را پیشنهاد کرد که سبب ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای مقابله با حملات ارتش سوریه علیه مردم این کشور با بمب های بشکه ای می شود. اما آیا چینن طرحی سبب شکست دادن شورشیان داعش می شود؟ زمانی که پترائوس اقدام به ارائه مشاوره های نظامی در ارتباط با مقابله با گروه های شبه نظامی در عراق کرد بر این موضوع تأکید داشت که « نمی توانید راه خارج از قدرت صنعتی شورشیان بیابید.» او در سال دو هزار و شش اعلام کرد موفقیت نهایی تنها با حفاظت از مردم حاصل می شود. او گفت فرماندهان «باید فعالیت های امنیتی را از عملیات جنگی به اجرای قانون در سریع تیرن زمان ممکن تغییر دهند.»
این یک معضل محسوب می شود. ارتش آمریکا می توانست به آسانی شورشیان داعش را شکست دهد در زمانی که این گروه از نیرویی کمتر از سی هزار نفر تشکیل می شد. اما چه کسی می خواهد بر سوریه حکومت و از مردم این کشور محافظت کندو از در عین حال از نظر افراد محلی مشروع تلقی شود؟ یک مقام بلندپایه ترک اخیرا اعلام کرد: «می بینیم که شما (آمریکا) در تلاش برای اداره شهرهای عراق هستید و ما اشتباه آمریکایی ها را مرتکب نخواهیم شد.»
اگر به مداخلات آمریکای در سراسر جهان نگاهی بیندازیم می بینیم که یک عامل بر دیگر عوامل ارجحیت دارد. زمانی که واشنگتن با یک نیروی محلی هم پیمان شد که از قابلیت هایی برخوردار بود و مشروع تلقی می شد، واشنگتن به موفقیت رسید. اما بدون وجود چنین نیروهای محلی همه تلاش های خارجی، کمک ها و آموزش ها به موفقیت نخواهند رسید.
اگر هدف اوباما ایجاد دمکراسی، منطقه ای با ثبات و مملو از صلح است، این اقدام مستلزم تعهد آمریکا به موفقیت در جنگ عراق است. اگر این گونه نیست، واشنگتن باید این واقعیت را بپذیرد و تصمیمات دشواری اتخاذ کند.
اگر شکست دادن شورشیان داعش اهمیت دارد در آن صورت، نیروهای محلی باید به نیروهای خارجی در این مبارزه بپیوندند. اگر اسد سقوط کند و این جهادگران کنترل دمشق را در دست بگیرند اوضاع بسیار بدتر از زمانی خواهد شد که اسد بر سر قدرت است. این به معنای ارائه کمک به بشار اسد نیست بلکه به معنای اجازه دادن به او برای ایجاد پناه گاهی برای علویان در سوریه است، مأمنی که هم اکنون در حال شکل گیری است. کردها و میانه رو های سوری در حال ایجاد مناطق امن خاص خود هستند. حتی اگر جنگ داخلی در سوریه پایان یابد و کشوری به نام سوریه همچنان پا بر جا باقی بماند، این گروه ها در کنار یکدیگر قادر به ادامه حیات نخواهند بود.
تاکنون، غرب در سوریه تلاش هایی انجام داده که ناکارآمد بوده است. در حال حاضرشرایطی بین آمریکا و روسیه به وجود آمده است که سبب شده است ولادیمیر پوتین زیرک تر از اوباما به نظر آید.

https://www.washingtonpost.com/opinions/in-syria-whose-side-is-the-united-states-on/2015/10/01/27163ec4-6875-11e5-9ef3-fde182507eac_story.html
f3-fde182507eac_story.html