شناسهٔ خبر: 76396848 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

به مناسبت یلدا؛

پادکست| تولد خورشید در شب چلّه؛ آیین همبستگی یا ویترین تجمل؟

 کرمان - ایرنا - شب یلدا، شب چلّه، میلاد خورشید و مهر، نامش هرچه که باشد، تا ساعاتی دیگر فضا و حال و هوای خانواده‌های ایرانی را رنگ و بویی تازه‌ می‌بخشد. در آستانه زمستان،  پراکندگی، بی‌خبری از هم و تنها بودن‌ها بهانه‌ای برای تمام شدن پیدا کرده است اما آیا حواسمان هست که این آیین کهن را به یک جشن طبقاتی بدل نکنیم‌؟

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، جشن‌های باستانی ایرانیان در سال‌های اخیر طرفداران بسیاری پیدا کرده تا آنجا که برخی از آن‌ها از جمله نوروز و یلدا و مهرگان ثبت جهانی هم شده‌اند. اگرچه جامعه ایرانی تا حد زیادی در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی مدرن شده اما برخی سنن نیاکان خود را از دل و جان پاس می‌دارد که یکی از آن‌ها جشن شب چلّه یا یلداست.

یلدا در ‌کنار واژه‌های میلاد، ولادت و تولد از یک ریشه و همه عربی و سریانی است و همگان بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که این واژه پارسی نیست و ارتباطی با آیین ایرانیان ندارد. این نام به ویژه در سال‌های اخیر به‌جای چلّه پراستفاده و پرکاربرد شده است.

شب چلّه درازترین شب سال و نخستین شب فصل زمستان است.

شبی که فردای آن، ماه دی آغاز می‌شود. در دوران‌های قدیم، نیاکان ما در این ایام باید مهیا می‌شدند تا ۴۰ روز زمستان سخت را تاب بیاورند تا چلّه کوچک آغاز شود و سردی رو به کاستن بنهد و کم‌کم فصل بهار و برآمدن خورشید و آرام شدن آب و هوا از راه برسد.

در این شب که آغازگر زمستانی سخت است، همه خانواده‌ها دور هم جمع می‌شدند. براساس آنچه که از گردهمایی‌های خانوادگی در شب چلّه باستانی می‌دانیم، هدف آن‌ها همچون روزگار ما، برپایی خوان رنگارنگ و خور و خوراک‌های جورواجور و بی‌دلیل نبود بلکه بیش‌تر نزدیک شدن دل‌های گرم فامیل در دل سرمای سخت زمستان بود و روشن نگه داشتن چراغ شب چلّه که خبر از چیرگی بر تاریکی زمستان می‌داد.

در دوران باستان زندگی آسان نبود و زیست مردمان بومی فلات ایران از راه کشاورزی و دامداری و کار توان‌فرسا همراه بود؛ این نوع از زیست در طبیعت و جغرافیایی سرسخت و خشن، با از راه رسیدن زمستان سخت‌تر هم می‌شد چرا که هرگونه درآمد و تولید و کار به خواب زمستانی فرو می‌رفت و مردم و خانواده‌های پرجمعیت باید با اندوخته سه فصل پیشین گذران می‌کردند. در آن شرایط، کسانی که نمی‌توانستند با تغییرات فصلی و طبیعی، زندگی خویش را همگام سازند بسیار به تنگنا می‌افتادند.

پادکست| تولد خورشید در شب چلّه؛ آیین همبستگی یا ویترین تجمل؟

به‌دنبال پیشرفت‌هایی که بشریت در طول قرن‌ها داشته، دیگر زمستان‌ها، لااقل برای جمعیت زیادی از ساکنان سرزمین ایران به مشقت دوران گذشته نیست اما چلّه، این آیین کهن دوران باستان همچنان پاس داشته می‌شود و بهانه‌ای شده برای اینکه چند لحظه بیش‌تر، با هم باشیم.

امروزه در ایران، افغانستان و تاجیکستان جشن شب یلدا برپا می‌شود و شاعران و نویسندگان و بنیادهای فرهنگی متعدد با همایش‌ها و برنامه‌های متنوع می‌کوشند فرهنگ این شب را غنی‌تر سازند. این آیین ایرانی توانسته مرزهای سیاسی و نیز دیوار زبانی را نیز فرو ریزد و دل‌ها را به هم نزدیک کند و تا دل آلبانی و شرق دور و چین و هند و تاتارستان پیش رود.

اگرچه مناسک پاسداشت این آیین کهن در مناطق مختلف ایران اشتراکات زیادی دارد و روح کلی آیین یلدا مشترک است اما در هر منطقه آداب و رسوم خاص خود را نیز می‌توان دید؛ در حالی که در برخی روستاها، رسم‌هایی مثل «فال‌دوره» هنوز زنده است اما در شهرها، برگزاری دورهمی‌های بزرگ خانوادگی و مراسم جمعی در فضای باز و تالارها رایج شده است.

جشن تولد خورشید در کرمان

مسئول واحد مردم‌شناسی و ثبت آثار ناملموس اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا درباره رسوم خاص مردم این استان در شب چلّه اظهار کرد: مردم کرمان هنوز هم به سنت دورهمی شب چلّه و اینکه کوچک‌ترها در خانه بزرگ‌ترها جمع شوند، پایبند هستند و همچون تمامی‌ مناطق ایران، چلّه را به‌عنوان طولانی‌ترین شب سال و زمان تولد دوباره خورشید جشن گرفته و در این شب‌نشینی، شیرینی و آجیل و میوه‌هایی مثل انار، هندوانه و انگور و سبزیجاتی مانند چغندر و شلغم می‌خورند.

پادکست| تولد خورشید در شب چلّه؛ آیین همبستگی یا ویترین تجمل؟

فاطمه رضاپور افزود: در دوران گذشته شرایط مثل زمان ما نبوده که در هر فصلی بتوان میوه‌های مختلف را تهیه کرد بلکه هر میوه در فصل خاص خود در دسترس بوده است، بنابراین در کرمان، مردم برای اینکه هندوانه را در فصل زمستان و در شب چلّه داشته باشند، در تابستان، هندوانه‌ای بزرگ را در زیر کاه نگهداری می‌کردند تا اینکه برای شب چلّه بماند یا انار را به چوب می‌کشیدند و خشک و آویزان می‌کردند که تا شب چلّه بتوانند از آن استفاده کنند، انگور را هم بر روی درخت در داخل کیسه‌هایی نگهداری می‌کردند و به اصطلاح محلی «به کیسه می‌کردند» که تا شب چلّه بماند و با این میوه‌ها از میهمانان پذیرایی می‌کردند.

وی ادامه داد: در گذشته، مردم کرمان حتما باید در شب چلّه هندوانه می‌خوردند چون بر این باور بودند که با سرما و لرزی که در اثر خوردن هندوانه در بدن‌شان ایجاد می‌شده، در طول تابستان بعدی از گرما و گزند حشرات در امان می‌ماندند.

رسم ملی آجیل‌برون

مسئول واحد مردم‌شناسی اداره کل میراث‌فرهنگی استان کرمان با بیان اینکه شهرهای مختلف آداب خاص منطقه خود را دارند، گفت: مثلا در شهربابک فال‌دوره می‌گیرند؛ دوره نوعی کوزه‌ سفالی است و برای گرفتن این فال، هرکسی یک نشان مثلا یک نفر انگشتر و دیگری سنجاق را در آن کوزه انداخته و شب چله دور هم نشسته و این کوزه را دست دختری نابالغ می‌دادند و افرادی که بلد بودند، ابیاتی از اشعار را می‌خواندند که به آن «چهاربیتو خوانی» می‌گویند، دختر بچه دست داخل کوزه کرده و اتفاقی یکی از نشان‌ها را بیرون می‌آورد و هر بیت که در آن لحظه خوانده شود، تعبیر فال کسی می‌شود که نشان او از کوزه بیرون آمده است.

رضاپور به رسم «آجیل‌برون» در یکی از روستاهای بافت نیز اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: روز ۳۰ آذرماه مردم روستای مهرصالح در شهرستان بافت جمع شده و به درِ خانه همدیگر می‌روند و خشکباری که در خانه دارند را با خود آورده و همه با هم به خانه بزرگ روستا می‌روند که پیرزنی است و به او بی‌بی می‌گویند.

وی ادامه داد: توت، انجیر، برگ زردآلو، نخودچی کشمش و قوّتو و هرچه که افراد روستا دارند را جمع می‌کنند و در خانه بی‌بی آن‌ها را با هم ترکیب کرده و مقداری از این آجیل را در ظرف‌هایی جداگانه ریخته و در بین مردم روستا پخش می‌کنند.

مسئول واحد مردم‌شناسی اداره کل میراث‌فرهنگی استان کرمان اظهار کرد: نخستین ظرف آجیل را به خانواده‌ای می‌دهند که مالک باغ نیست؛ با این رسم، تنقلات همه اهالی روستا در شب چلّه یکدست است ضمن اینکه همه خانواده‌ها هم تنقلات دارند.

رضاپور در پاسخ به خبرنگار ایرنا گفت: این رسم در روستای مهرصالح شهرستان بافت همچنان ادامه دارد و ثبت ملی هم شده است.

سهمی از گنج قارون

وی درباره باورها و رسوم دیگری که در کرمان درباره شب چلّه وجود دارد، بیان کرد: در گذشته در بین مردم کرمان این باور وجود داشته که در این شب باید تا صبح بیدار باشیم چرا که گنج قارون بر روی شتری در حال حرکت است و همه اعضای خانواده باید بیدار باشند تا وقت عبور شتر از درِ خانه‌شان، قسمتی از گنج نصیب هریک از آن‌ها بشود.

مسئول واحد مردم‌شناسی اداره کل میراث‌فرهنگی استان کرمان افزود: با ورود تکنولوژی و گوشی‌های تلفن همراه، دورهمی‌های شب چلّه مثل سابق نیست، در گذشته، افراد دور هم می‌نشستند و از خاطرات خود می‌گفتند و قصه برای یکدیگر تعریف می‌کردند و حافظ می‌خواندند ولی امروزه بیش‌تر به خصوص جوان‌ترها با موبایل خود وقت می‌گذرانند.

رضاپور ادامه داد: البته گوشی‌های تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی به رسومی مثل حافظ‌خوانی خیلی کمک کرده‌اند و باعث رواج و رونق آن شده‌اند.

جشن لوکس و طبقاتی

همزمان با اینکه مردم باصفای روستای مهرصالح بافت در استان در حال اشتراک‌گذاری خوراکی‌های شب چلّه خود با همسایه و دوست و فامیل و آشنا هستند، برخی از افراد در این سو و آن سوی کشور، در تقلای افزودن بر تجملات سفره یلدا و جشن شب آخر پاییز هستند. جشنی که زمانی نماد همبستگی، مهرورزی و اتحاد خانوادگی بود، امروز برای عده‌ای سفره‌هایی پر از رنگ و تنوع دارد و برای بسیارانی تنها یادآور فاصله‌های اقتصادی و اجتماعی است.

هر آیینی به مرور از بنیان خود دور می‌افتد و شب چلّه هم از این قاعده مستثنا نمانده است. در باستان از آن رو در شب نخست زمستان دور هم جمع می‌شدند تا فامیل ‌و نزدیکان و کسان به هم یادآور شوند که در ستیز گذراندن زمستان سخت پیش رو تنها نیستند و می‌توانند روی کمک یکدیگر حساب کنند. در گذشته سفره رنگین در شب چلّه اهمیتی نداشت بلکه بیش‌ترین اهمیت در غذاها و خوراکی‌هایی بود که افراد را برای مواجه شدن با سرما آماده کند. به خصوص اینکه در سه فصل گذشته، مردم سخت سرگرم کار بودند و کمتر پیش می‌آمد در کنار هم بنشینند و گپ بزنند و درددل کنند.

در دوران حاضر به خصوص در چند سال اخیر اما یلدا توسط طبقه‌ای از جامعه به آیینی برای نمایش و تجملات بدل شده است. یک دکترای جامعه‌شناسی و مدرس دانشگاه در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایرنا که آیا تایید می‌کنید که یلدا از ماهیت خود فاصله گرفته و به جشنی پرتجمل تبدیل شده است؟ گفت: جشن شب یلدا یک آیین بسیار کهن ایرانی است که هدف و کارکرد اصلی آن از گذشته این بوده که افراد طولانی‌ترین شب زمستان را جشن بگیرند چرا که پس از آن، شب‌ها کوتاه‌تر و روزها کم‌کم بلندتر می‌شود.

زهرا قاسم‌زاده با بیان اینکه ایرانیان باستان یلدا را نمادی از غلبه نور بر تاریکی می‌دانستند، افزود: از منظر جامعه‌شناختی اگر بخواهیم به این مناسبت نگاه کنیم می‌توان گفت که شاید هدف آن، امید دادن به افراد و جامعه بوده که نور بالاخره بر تاریکی پیروز شده و اتفاقات خوب رخ می‌دهد.

وی ادامه داد: در گذشته، افرادی که به بهانه این جشن دور هم جمع می‌شدند، با پذیرایی‌های ساده اوقات را می‌گذراندند، دیدارها تازه می‌شد و افراد از خاطرات خوش خود می‌گفتند و اشعار حافظ‌ و شاهنامه را می‌خواندند و بدین ترتیب، همبستگی اجتماعی تقویت می‌شد.

این جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه یلدا جشن بسیار ساده‌ای بوده و نیاکان ما با هرچه که دم دست بوده پذیرایی و دورهمی را برگزار می‌کردند، اظهار کرد: اما در سالیان اخیر، جشن یلدا در حال تبدیل شدن به یک جشن لوکس است به گونه‌ای که حتی از ماه‌ها قبل، تبلیغاتی درباره تم یلدایی و تزئیناتی با نمادهای این مناسبت از جمله انار و هندوانه و یا خوراکی‌ها و دسرها و ژله‌ها و کیک با تم یلدایی و پوشاک یلدایی می‌بینیم.

قاسم‌زاده بیان کرد: این‌ها نشان می‌دهد که این جشن شکل نمایشی پیدا کرده است و در نتیجه آن، در وضعیت کنونی ما، یک گروه از این مناسبت حذف می‌شوند چون این مراسم طبقاتی و به صحنه‌ای برای نمایش تمایز طبقاتی تبدیل شده است.

شکاف به‌جای همبستگی

وی با تاکید بر اینکه در سال‌های اخیر، غذا، میوه، شیرینی، دکوراسیون، لباس و جزئیات مراسم و اقلامی که مصرف می‌شود همه به سمتی رفته که تمایز طبقاتی را پررنگ می‌کند، افزود: گروهی در جامعه تمام تجملاتی که می‌توانند فراهم کنند را از طریق شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌هایی که در اختیار دارند، به نمایش می‌گذارند و فردی که در طبقه‌ای اجتماعی قرار دارد که ممکن است دسترسی راحتی نداشته باشد انگار کسی است که فقط این نمایش را می‌بیند؛ به هر حال گروهی از مردم دسترسی به این صحنه نمایش ندارند و فقط بیننده هستند.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: با این وضعیت، این جشن در حال دور شدن از کارکرد اصلی خود است؛ کارکردی که قرار بود بر پایه دور هم جمع شدن، هم‌سطح بودن و تقویت پیوندهای انسانی باشد اما جشنی که هدف آن با هم بودن و با هم خوش بودن است، حالا به‌جای نزدیکی، شکافی میان افراد جامعه ایجاد کرده و برخی را از اصل همدلی دور کرده است.

قاسم‌زاده تاکید کرد: آیین شب یلدا نباید به محلی برای نمایش تجملات و ظواهر تبدیل شود، در این صورت، برقراری ارتباط اجتماعی و تعاملات سازنده بین افراد از بین می‌رود.

ترویج مصرف‌گرایی و فردگرایی

وی با بیان اینکه ابزارهای رسانه‌ای نیز در حال تبلیغ و بازتاب فرهنگ مصرف‌گرایی در شبکه‌های اجتماعی هستند، افزود: حتی عناصر و تزئیناتی از جشن‌های جهانی هم دارد وارد مراسم یلدای ایرانی می‌شود؛ من هرچه جست‌وجو کردم ندیدم که چیزی به اسم هدیه یلدایی در این آیین داشته باشیم ولی امروزه برخی افراد هدیه دادن را به بخشی از این مراسم تبدیل کرده‌اند،شاید هدیه دادن از عناصری است که از جشن‌های جهانی مثلا کریسمس آمده است.

پادکست| تولد خورشید در شب چلّه؛ آیین همبستگی یا ویترین تجمل؟

این مدرس دانشگاه سپس گفت: جامعه ایرانی در مرحله گذار از سنت به مدرنیته قرار دارد، در این وضعیت، مصرف‌گرایی رواج یافته و می‌خواهد جای پیوندهای اجتماعی که در دوره گذار ضعیف شده را پر کند؛ از طرفی در مراسمی مثل یلدا، می‌خواهیم فردیت و سلیقه مصرفی خود را نشان دهیم و فردگرایی خود را ترویج می‌کنیم، ممکن است حتی این سلیقه مصرفی کاملا نمایشی باشد و واقعا در توان فرد نباشد اما آن را انجام می‌دهد.

قاسم‌زاده با اشاره به نقش اقتصاد و بازار در بروز چنین شرایطی اظهار کرد: فرهنگ غنی‌ای که وجود داشته در حال کالایی شدن است و این آیین دیرینه و باارزش ما به فرصتی برای گردش سرمایه تبدیل شده است.

وی افزود: همچنین، نیازهای کاذبی ایجاد شده است از جمله اینکه خاص‌ترین میوه وارداتی را تهیه کنیم و یا انار و هندوانه‌ها و غذاهایی خاص داشته باشیم که همه نشان‌دهنده نیاز کاذبی است که در حال بازتولید است.

هزینه‌های پنهان یک آیین کهن

این جامعه‌شناس در ادامه اظهاراتش گفت: در دوران گذار از سنت و مدرنیته، ارزش‌ها نیز در حال تغییر است به گونه‌ای که ارزش‌های مادی برجسته‌تر شده و ظواهر اهمیت بیش‌تری پیدا کرده و در این جامعه، خواه ناخواه، جشن یلدا هم تحت‌تاثیر این تحولات ارزشی قرار می‌گیرد.

قاسم‌زاده ادامه داد: به طور کلی می‌توان گفت در مراسمی مثل یلدا و نوروز در حال ترویج مصرف‌گرایی در جامعه به روش‌های مختلف هستیم که به دلیل دسترسی آسان به شبکه‌های اجتماعی، به نمایش هم گذاشته می‌شود.

وی توضیح داد: شاید در این شرایط، اقتصاد به صورت فصلی برای برخی کسب‌وکارها رونق پیدا کند و تنوعی ایجاد شود ولی پیامدهای منفی آن بیش‌تر است و خانواده‌های کم‌درآمد از مشارکت کامل در این مراسم باز می‌مانند، ضمن اینکه وقتی به ظواهر اهمیت بیش از حد داده شود، محتوا و ابعاد فرهنگی و ادبی و فلسفی یلدا کمرنگ‌تر می‌شود.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اضطراب و نگرانی برای تامین هزینه‌های این مراسم هم به افراد تحمیل می‌شود، گفت: علاوه بر این، مصرف بی‌رویه و بسته‌بندی‌های غیرضرور و ابزاری که فقط برای این مراسم به کار می‌رود و سپس دور ریخته می‌شود فشار بسیار زیادی به محیط‌زیست وارد می‌کند.