شناسهٔ خبر: 76253378 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

بودجه فرهنگی، هزینه نیست؛ سرمایه‌گذاری برای «امنیت نرم» است

بندرعباس-در بررسی و تدوین لایحه بودجه سال آینده باید توجه داشت که بودجه فرهنگی، هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذاری بر «امنیت نرم» است‌.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر -گروه استان‌ها-راضیه سالاری: در کشاکش بررسی و تدوین لایحه بودجه سال آینده، بار دیگر صداهایی به گوش می‌رسد که با شعار «ضرورت کاهش هزینه‌های غیرضروری» به دنبال کم کردن یا حذف اعتبارات بخش فرهنگ و هنر هستند. این نگاه کوته‌بینانه و تقلیل‌گرا، اگر عملی شود، در بلندمدت خسارتی به مراتب سنگین‌تر از هر صرفه‌جویی مالی به بار خواهد آورد. اهمیت بودجه فرهنگی را باید فراتر از یک ردیف عددی در ترازنامه دید؛ آن را باید سرمایه‌گذاری بر روی مهم‌ترین سرمایه یک ملت، یعنی «هویت» و «سرمایه اجتماعی» دانست.

فرهنگ؛ زیرساخت نامرئی انسجام ملی

هویت یک جامعه، میراث مشترک، ارزش‌ها و داستان‌هایی است که مردمش درباره خود می‌گویند. این هویت، نه ذاتی و ایستا، بلکه پدیده‌ای پویا و نیازمند تغذیه، مراقبت و بازتولید مداوم است. بودجه فرهنگی، سوخت این فرآیند پویاست. این بودجه است که از طریق حمایت از نویسندگان، فیلمسازان، هنرمندان تجسمی، موسیقی‌دانان و تمامی آفرینندگان فرهنگی، امکان تولید «روایت‌های اصیل» از جامعه را فراهم می‌کند. روایت‌هایی که ریشه در خاک این مرز و بوم دارند و آئینه تمام‌نمای آرمان‌ها، رنج‌ها و امیدهای مردمش هستند. در نبود این حمایت، فضای فرهنگی خالی نخواهد ماند، اما با روایت‌های وارداتی، بی‌ریشه و گاه مخرب پر می‌شود که نتیجه آن، «از خود بیگانگی فرهنگی» و تضعیف پیوندهای عاطفی میان اعضای جامعه است. لذا، بودجه فرهنگی، در حکم بودجه نگهداری و تقویت بنیان‌های نامرئی اما ضروری انسجام ملی است.

آسیب‌های حذف بودجه؛ از مهاجرت هنرمندان تا گسست اجتماعی

تصور کنید بودجه فرهنگی به صفر برسد. تبعات آن فوری و فراگیر خواهد بود. اولین قربانیان، هنرمندان و فرهیختگانی هستند که بدون پشتوانه مالی قادر به ادامه کار حرفه‌ای کیفی نخواهند بود. نتیجه یا روی آوردن به کارهای سطحی و بازاری برای امرار معاش است یا «مهاجرت اجباری» که به معنای خروج سرمایه‌های ارزشمند انسانی و فرهنگی از کشور است. اما آسیب‌ها به اینجا ختم نمی‌شود. صنایع وابسته مانند نشر، سینما، تئاتر، موسیقی و گردشگری فرهنگی دچار رکود عمیق می‌شوند و هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم از بین می‌روند. شهرهای فرهنگی کشور رونق خود را از دست می‌دهند. در بعد اجتماعی، فضایی که هنر برای گفت‌وگو، نقد سازنده و همدلی فراهم می‌آورد، محو می‌شود. جامعه ظرفیت خود را برای پردازش جمعی مسائل و کاهش تنش‌ها از دست می‌دهد و شکاف‌های اجتماعی عمیق‌تر می‌گردد. در یک کلام، حذف بودجه فرهنگی، نه صرفه‌جویی، بلکه آغاز یک «آسیب‌شناسی گسترده» در پیکره جامعه است.

بودجه فرهنگی؛ ضرورتی راهبردی برای آینده

با توجه به این پیامدها، روشن می‌شود که تخصیص بودجه کافی و مؤثر به فرهنگ، یک انتخاب نیست، یک «ضرورت راهبردی» برای امنیت و آینده کشور است. این بودجه باید دارای ویژگی‌های خاصی باشد: نخست آنکه «پایدار و مستمر» باشد، زیرا اثرات فرهنگی در بلندمدت نمود می‌یابند و نوسانات بودجه‌ای آشفتگی ایجاد می‌کند. دوم، «عادلانه و غیرمتمرکز» توزیع شود تا همه مناطق کشور و همه گونه‌های فرهنگی اصیل (از هنرهای سنتی مناطق مختلف تا تولیدات مدرن) امکان رشد داشته باشند. سوم، با «شفافیت» و مشارکت نهادهای صنفی تخصیص یابد تا به دست پروژه‌های تأثیرگذار برسد. و چهارم، با «نگاهی آینده‌نگر» بخشی از آن به تولید محتوای دیجیتال، توسعه بازی‌های رایانه‌ای با هویت ایرانی-اسلامی و مقابله هوشمند در فضای مجازی اختصاص یابد، زیرا میدان نبرد فرهنگی امروز، به شدت در این فضا جریان دارد.

در نهایت، پرسش اصلی این است: آیا فرهنگ «هزینه» است یا «سرمایه»؟ نگاه محدودکننده اقتصادی، آن را هزینه می‌بیند. اما نگاه خردمند و کلان‌نگر، فرهنگ را بزرگ‌ترین سرمایه ناملموس یک ملت می‌داند. بودجه فرهنگی، در حقیقت، سرمایه‌گذاری بر روی «امنیت نرم» کشور است. امنیتی که از طریق تقویت هویت، تاب‌آوری اجتماعی و توانایی روایت‌گری یک ملت حاصل می‌شود. کاهش این بودجه، شاید در کوتاه‌مدت چند رقم در ترازنامه سبک‌تر کند، اما جامع‌ای بی‌هویت، گسسته و آسیب‌پذیر به جای خواهد گذاشت که جبران خسارات آن، بسی پرهزینه‌تر و دشوارتر خواهد بود. پس حمایت از فرهنگ، حمایت از آینده ایران است.

کارشناس فقه و حقوق