ایرنا گزارش میدهد؛
تحولات جنوب یمن؛ رقابت ابوظبی و ریاض بر سر نفوذ یا هماهنگی مشترک؟
تهران - ایرنا- استان های جنوبی و شرقی یمن در حال حاضر شاهد تحرکات گروه های وابسته به عربستان و امارات است؛ موضوعی که این سوال را در محافل تحلیلی مطرح می کند که آیا این تحرکات نوعی رقابت بین این دو کشور بر سر نفوذ در یمن یا نوعی هماهنگی مشترک بین آنها است.
صاحبخبر - به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، مناطق جنوب و شرق یمن از عدن و حضرموت و شبوه تا المهره شاهد تحولات قابل توجه و پرشتابی است که نشان از تغییر عمیق موازنه قدرت در میدان دارند. اتفاقات هفته گذشته تاکنون فراتر از درگیریهای صرف بین شبهنظامیان و نیروهای محلی است و به ترسیم مجدد کامل نقشه نفوذ ریاض و ابوظبی در این استان ها تبدیل شده است. گروه موسوم به «شورای انتقالی جنوب یمن» با حمایت امارات و شاید حمایت پشت پرده آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل برای گسترش دامنه و نفوذ خود و اعمال کنترل بر تعدادی از مناطق نفتخیز و مکانهای راهبردی مانند فرودگاهها، بنادر و گذرگاههای مرزی در مناطق عدن، سیئون، ساحل حضرموت، المهره و شبوه وارد عمل شده است. این اقدام شبیه یک کودتای تدریجی و عمدی علیه شورای موسوم به «شورای رهبری ریاستی یمن» و اعمال عملی تقسیم اراضی برای زمینه سازی جهت جدایی طلبی در جنوب یمن است. در مقابل گسترش نفوذ امارات از طریق نیروهای نیابتی محلی خود، به نظر میرسد که عربستان در حال عقبنشینی و تغییر موضع پیچیدهای است. ریاض و نیروهایش حضور خود را در عدن کاهش دادهاند و مناطق نفوذ آنها در حضرموت نیز شاهد کاهش قابل توجهی بوده است. علاوه بر این، آنها فرودگاه الغیضه در استان المهره را واگذار کرده اند. در چندین مورد، به نظر می رسد که ریاض توانایی خود را برای کنترل رفتار گروههای محلی وابسته به خود از دست داده و در مهار آنچه که رشاد العلیمی رئیس رهبری شورای ریاستی یمن آن را «اقدامات یکجانبه شورای انتقالی جنوب» توصیف کرده، ناتوان شده است. در این زمینه، ریاض و گروههای وابسته به آن، خود را در یک موقعیت دفاعی بیسابقه در استانهای اشغالی یمن یافته اند. به نظر میرسد که این گروهها از این اقدامات (شورای انتقالی جنوب) غافلگیر و مجبور شده اند که مواضع، اردوگاهها و انبارهای سلاح خود را بدون مقاومت در بیشتر مناطق -زیر فشار غیرمنتظره و عدم موضعگیری رهبری سیاسی و نظامی دولت العلیمی و شورای استان های هشتگانه جنوب یمن - به نیروهای تحت حمایت امارات تسلیم کنند. در همین زمینه، «احمد الشلفی» نویسنده یمنی می گوید: در سایه اختلافات و سه دستگی در درون شورای رهبری ریاستی یمن، بلوک مورد حمایت امارات قاطعانه از اقدامات شورای انتقالی جنوب حمایت کرده و این تحولات یکی از بزرگترین نقصهای ساختار این شورا را آشکار کرده است. برخی ناظران معتقدند که چندپارگی تصمیمگیریهای سیاسی، نظامی و اطلاعاتی در ریاض، برخلاف موضع اطلاعاتی و سیاسی یکپارچه در ابوظبی، در افول نفوذ عربستان و گروههای آن در جنوب و شرق یمن نقش داشته است. در نتیجه، آنها آنچه را که اتفاق میافتد در چارچوب مبارزه برای نفوذ بین امارات و عربستان می دانند. برخلاف این دیدگاه، محافل سیاسی و دیپلماتیک در شهر صنعا پایتخت یمن معتقدند که ریاض حتی اگر وانمود به عقبنشینی کند، چندان سادهلوح، سطحی نگر یا ضعیف نیست. کسانی که این دیدگاه را دارند معتقدند که عربستان در استانهای تحت اشغال یمن دست بالا را دارد و امارات نمیتوانسته بدون هماهنگی قبلی با ریاض چنین اقداماتی در آنجا انجام دهد، بهویژه که تشدید تحرکات فعلی در این استان ها پس از بازگشت محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از واشنگتن و پس از اعلام گروه اخوان المسلمین به عنوان یک سازمان «تروریستی» توسط آمریکا رخ داده است. همچنین این تحرکات با فشارهای سیاسی دولت یمن در شهر صنعا همزمان شده است. دولت صنعا بر اجرای «نقشه راه» و الزامات انسانی و اقتصادی برای صلح در یمن تاکید کرده که در نهایت به خروج نیروهای خارجی (سعودی و اماراتی) منجر میشود. بنابراین، براساس این دیدگاه محافل سیاسی و دیپلماتیک در صنعا، عربستان در چندین مورد با ابوظبی و قدرتهای بینالمللی در هماهنگی مستقیم است که خلاص شدن از «حزب اخوانی الاصلاح» و نیروهای وابسته به اخوان المسلمین که ریاض هیچ علاقهای به آنها ندارد، از جمله این موارد است. مورد دیگر، تجدید نظر برای ایجاد نهادی جایگزین برای «شورای رهبری ریاستی یمن» است که در اولین آزمون خود شکست خورد و اکثر اعضای آن اکنون در وضعیت «مرگ بالینی» قرار دارند. براساس دیدگاه محافل سیاسی و دیپلماتیک در صنعا، سومین مورد نقض حاکمیت یمن و تحمیل واقعیت جدیدی به بهانه الزامات صلح با صنعا و زمینه سازی برای اقداماتی علیه دولت صنعا با استفاده از اهرم ها و عناصر محلی است. چهارمین مورد، محافل سیاسی و دیپلماتیک در صنعا ریاض را مسئول ترسیم مجدد نقشه نفوذ محلی، منطقهای و بینالمللی در یمن به قیمت از دست رفتن حاکمیت ملی یمن و فرار از الزامات صلح میدانند. در این میان، به نظر می رسد که رژیم اسرائیل بهترین بهره را از این وضعیت می برد. آنچه در جنوب و شرق یمن اتفاق میافتد، صرفا حوادثی پراکنده بین گروهها و نیروهای محلیِ متخاصم و درگیر نیست، بلکه نوعی بازتعریف نفوذ منطقهای در یمن است که این کشور را در برابر واقعیتی جدید و آیندهای پاره پاره قرار میدهد. این پروژه تا حد زیادی با منافع آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل - بهویژه در تأمین امنیت دریایی، مهار دولت صنعا و تحمیل واقعیتی جدید بر آن و تقویت مشارکت امنیتی با امارات در خط مقدم- تلاقی دارد. به عبارت دیگر، می توان گفت که تحولات جاری در داخل یمن به یک «همگرایی منافع» نزدیکتر است، که در راستای خدمت به قدرتهای غربی و رژیم اسرائیل است.∎