گروه فرهنگ دفاعپرس، کتاب «از این طرف بیا» به قلم «سمیه جمالی» روایتی است از زندگی نوجوانانی در یکی از محلههای تهران در سالهای پرحادثه جنگ و انقلاب اسلامی. این کتاب نگاه دارد به دغدغهها، روابط خانوادگی و اجتماعی نوجوانان، بهویژه دختران، در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی آن دوران. شخصیت اصلی داستان، سودابه، دختری دبیرستانی است که در کنار مادر و برادرش، با فرازونشیبهای زندگی، مسئولیتهای خانه و تحولات اجتماعی اطرافش دستوپنجه نرم میکند.

قسمتی از متن کتاب:
«در باز شد پشت سر سرباز، زنی وارد شد و بعد مردی، مرد را زود شناختم. مگر میشد فراموشش کنم. همان بود که باعث شد مهر خیانت به سازمان بر پیشانیام بخورد. شدم مهره سوخته؛ همان که چشمهایم را بست و دست بسته تحویلم داد به این غاصبان. زن ایستاد. همان جا ایستاده تمام تنش میلرزید. میفهمیدم لرزشش از ترس نیست. این را چشمهای خشمگینش میگفت. میتوانست با آن نگاه جانم را بگیرد. نگاهش نگاه یک منتقم بود. یخ زده بودم و پاهایم کاملا سست شده بود. چشمها آشنا بود؛ آشنایی دور. او من را نگاه میکرد و من او را. تا اینکه رد همراهش صندلی را عقب کشید و گف: «بنشین داری میافتی.»
زن لب باز کرد و گفت: «من از پا نمیافتم. این همه سال منتظر امروز بودم تا این جانی رو از پا بندازم.»
صدا! صدای آدمها آخرین چیزی است که تغییر میکند. اگر چشمها از سو بیفتند، اگر موها سفید و پوست چروکیده شود، حتی از یر لایههای سنگین گریم، یا جراحی سنگین از روی صدا میتوان آدم را شناخت.
دست گذاشتم روی چشمهایم، حاضر بودم بمیرم، اما او را نبینم. ما در سازمان هر لحظه برای فداکاری و مرگ آماده بودبم؛ مرگ بازی چیز تازهای نبودم.
من چرا باید امروز او را ببینم؟ این طور تحقیر شده، این جور از پا افتاده، جلوی او که مثل شیر ایستاده و میغرد. لعتنی از نوجوانیاش هم جسورتر و نترستر شده.»
«از این طرف بیا» در ۱۲۰ صفحه به قلم «سمیه جمالی» نوشته شده و در هزار نسخه توسط نشر بیستوهفت بعثت منتشر شده است.
انتهای پیام/ 161
∎