به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه در یادداشتی با موضوع سفر منطقهای خود به جمهوری آذربایجان نوشت: مفتخرم که حامل پیام صلح، دوستی و اراده قاطع دولت و ملت ایران برای گشودن فصلی نوین و درخشان در روابط دوجانبه باشم. این سفر، که در پاسخ به دعوت گرم وزیر محترم امور خارجه جمهوری آذربایجان انجام میپذیرد، نه یک مأموریت دیپلماتیک معمول، بلکه تجدید عهدی برای تحکیم خویشاوندی تاریخی میان دو ملت است.
روابط میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، فراتر از صرف همسایگی جغرافیایی، تجلیبخش روایتی عمیق از یک خویشاوندی تاریخی، فرهنگی و تمدنی است که ریشه در پیوندهای دیرینه و ناگسستنی مردمان دو سوی رود ارس دارد. این پیوندهای عمیق چنان در تار و پود جوامع ما تنیده شدهاند که تصور تاریخ، ادبیات، هنر، مذهب و هویت یکی بدون دیگری، امری دشوار است. در این روایت، مرزهای سیاسی ترسیم شده، تنها خطوطی روی نقشه هستند، اما دلها و میراث مشترک برای قرنها با نوایی یگانه تپیدهاند.
نگاهی به تاریخ معاصر نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران در تمامی لحظات سرنوشتساز، شریکی مطمئن و تکیهگاهی استوار برای برادران خود در شمال ارس بوده است. زمانی که نسیم استقلال وزیدن گرفت، ایران در صف نخست کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت و با ارتقای فوری سرکنسولگری خود به سفارت، پیامی روشن از حمایت همهجانبه را به جهان مخابره کرد. این حمایت در سالهای ابتدایی تثبیت حاکمیت ملی جمهوری آذربایجان، با کمکهای شایان توجه ادامه یافت و در دوران طولانی مناقشه قرهباغ نیز، سیاست اصولی تهران همواره بر لزوم احترام به تمامیت ارضی و بازگشت اراضی اشغالی استوار بود.
شاید غبار زمان برخی حقایق را کمرنگ کرده باشد، اما اسناد تاریخی گواهی میدهند که «بیانیه تهران» در اردیبهشت ۱۳۷۱، نخستین سند بینالمللی بود که در آن ارمنستان به صراحت تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را شناسایی کرد؛ سندی که نقش محوری و دلسوزانه ایران را در آن مقطع حساس اثبات میکند. حمایتهای قاطع ما در سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی نیز همواره مؤید این سیاست اصولی بوده است.
در حوزه اتصالات و ژئوپلیتیک، نقش ایران به عنوان یک شریک مطمئن و حیاتی غیرقابل انکار است. ایران در طول ۳۴ سال گذشته، بر اساس وظیفه همسایگی و انسانی، دسترسی جمهوری خودمختار نخجوان به دیگر مناطق جمهوری آذربایجان را از طریق خاک خود فراهم کرده است. در تمام این سالها، حتی در اوج فشارهای خارجی یا نوسانات سیاسی، ایران اجازه نداد که ارتباط میان نخجوان و بدنه اصلی آذربایجان قطع شود.
اکنون، با حل مناقشه قرهباغ، منطقه قفقاز جنوبی در آستانه عصری نوین قرار گرفته است؛ فضایی جدید که فرصتی طلایی برای صلح، ثبات و توسعه همگانی پدید آورده است. باور عمیق ما این است که امنیت و ثبات در این منطقه، کالایی وارداتی نیست و تنها با مشارکت کشورهای منطقه و بدون دخالت بیگانگان محقق میشود.
در شرایطی که منطقه غرب آسیا با بازگشت سیاستهای تنشزا و یکجانبهگرایی دولت ترامپ و ماجراجوییهای خطرناک رژیم صهیونیستی و نتانیاهو دستوپنج نرم میکند، هوشیاری تهران و باکو برای حفظ منافع متقابل در گرو داشتن روابطی باثبات، بدون تنش و قابل پیشبینی، حیاتی است، چرا که هر عاملی که ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییرات نامطلوب کند، غیرعادی تلقی شده و نیازمند تدبیر مشترک است. بدون شک نیل به ثبات پایدار، نیازمند جامعنگری، پرهیز از طرحهایی است که منافع حیاتی همسایگان را نادیده میگیرد و استفاده از ظرفیتهای بومی بوده و این درهمتنیدگی امنیتی ایجاب میکند که با هوشمندی، اجازه ندهیم بیگانگان که منافعشان در بیثباتی است، در روابط برادرانه دو کشور، رخنه کنند.


