شناسهٔ خبر: 76094753 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ۵۹۸ | لینک خبر

آنچه در سایه غفلت ناظران در حال وقوع است؛

اوج‌گیری رذالت اخلاقی در شبکه نمایش خانگی/ دیده شدن به چه قیمتی!؟

متأسفانه در ماه‌ها و هفته‌های اخیر شاهد هستیم که چه در عرصه ساخت فیلم سینمایی‌، چه نمایش‌های صحنه ای، تولید برنامه های طنز ترکیبی و سایر برنامه‌هایی با محتوای طنز و کمدی، زنان و مردان به‌اصطلاح کمدینی به هر قیمتی که شده می‌خواهند با طعنه و شوخی جنسی از مخاطب خود خنده بگیرند.

صاحب‌خبر -

به گزارش پایگاه خبری 598، فضاحت اخلاقی در برخی محتواهای تولید شده بر بستر پلتفرم‌های اینترنتی و محصولات شبکه نمایش خانگی در هفته‌ها و ماه‌های اخیر، متأسفانه چنان شدتی گرفته که حتی صدای اعتراض شرکت‌کنندگان در برخی از این برنامه‌های تولیدی را نیز درآورده است. القصه آن که چندی پیش دختر جوانی در یکی از برنامه هایی از این جنس، خطاب به یکی از کمدین های نسبتاً معروف حاضر در برنامه به شکل اعتراضی و صریح گفت" ‌واقعاً دوست دارم این را به من جواب بدهید. تا کِی شوخی جنسی؟ در تئاتر، در سینما، همه جا پُر از این شوخی‌های سطح پایین جنسی شده است. "

طی یکی دو روز اخیر به خصوص ویدئوی کوتاه مربوط به این قضیه به شدت در سکوهای فضای مجازی دست‌به‌دست چرخیده و این مساله خود نشان می‌دهد که گویا مردم مدت‌هاست منتظر فرصتی بوده‌اند تا به نحوی اعتراضشان را در این زمینه اعلام کنند. البته امیدواریم اولاً جریان این اعتراضات بیش از این ها فراگیر شود و ثانیاً هم این گوش های مسئولان و متولیان امور فرهنگی و رسانه‌ای نسبت به مباحث تیزتر و حساس‌تر شده بلکه شاهد اقدامی عملی برای سامان‌دهی این وضع اسفبار باشیم

دیده شدن به چه قیمتی!؟

البته سال‌هاست عرصه طنز و کمدی ایرانی، از صحنه‌های استندآپ گرفته تا برخی آثار مربوط به هنر هفتمِ وطنی، بر شوخی‌های جنسی بناشده و گویا سازندگان این قبیل آثار راهی جز این مساله برای خنداندن مخاطب پیدا نمی‌کنند و حال آن که اگر خلاقیت و نوآوری در این زمینه توأم با مسئولیت‌پذیری باشد، می‌توان چه در فرم اجرای کار هنری و رسانه‌ای و چه به خصوص از منظر محتوایی، اثری تولید کرد که هم باعث جذب مخاطب عام و خاص شود و هم این که دست‌کم ناقض حریم فرهنگ عمومی در یک جامعه اسلامی نباشد.

به هر صورت پرمخاطب بودن ویدئوی یادشده گواه آن است که تماشاگر امروزی با وجود این‌که تمایل عجیبی به سرگرم‌شدن دارد اما در عین حال یک مخاطب منفعل نیست، ضمن آن‌که از سوی دیگر، آنچه زمانی تازه و جسورانه به نظر می‌رسید، حالا دیگر به کلیشه‌ای خسته‌کننده تبدیل شده که فرهنگ و اخلاق جامعه را نیز به شدت تهدید می‌کند و از این نکته کلیدی و نگران‌کننده نمی‌توان به راحتی عبور کرد.

رویکرد تقلیل‌گرایانه و موهِن به مقوله جنسیت

از نگاه کارشناسان فرهنگی و رسانه‌ای متأسفانه، تیر کنایه‌ها و طعنه‌های جنسی عموماً جنس زن را نشانه می‌گیرد، به خصوص برای زنان و نسل جوان، این جنس طنز دیگر نه نشانه جسارت، که یادآور نگاه‌های تقلیل‌گرایانه و در عین حال توهین‌آمیز به جنسیت به شمار می‌رود

در شرایط کنونی مع‌الاسف شاهد این هستیم که چه در عرصه ساخت فیلم سینمایی، چه نمایش های صحنه ای و یا تله تئاتری و نیز سایر برنامه‌هایی با محتوای طنز، زنان و مردان به‌اصطلاح کمدینی به هر قیمتی که شده می‌خواهند با طعنه و شوخی جنسی از مخاطب خود خنده بگیرند که یکی از نمونه های زشت و موهن آن کار خانم زینب موسوی است که با یک شوخی زننده با ابیاتی از شاهنامه فردوسی، می‌خواست مخاطب را بخنداند اما بیشتر او را عصبی و ناراحت کرد که برخی از بازخوردهای آن را در بستر فضای مجازی نظاره‌گر بودیم.

شوخی‌های جنسی با طعم لایک و فالوئر!

شوخی‌های جنسی برای گرفتن چند لایک و دیده‌شدن بیشتر در فضای مجازی شاید برای گوینده آن نان و آب داشته باشد اما برای مخاطب چیزی جز کاهش سلیقه طنز و ذهن به روز شده با بی‌اخلاقی‌های جنسی ندارد؛ شوخی‌های بی‌محتوا و زننده‌ای که در پیِ آن فحاشی‌های عمیق جنسی در کوچه و خیابان را مشاهده می‌کنیم که افراد در اولین واکنش عصبی خود، راحت آن را به زبان می‌آورند و بدون هیچ خجالتی از کنارش هم رد می‌شوند.

تأسف‌بارتر هم آن که مخاطب اغلب این برنامه‌های طنز، نسل جدیدی هستند که شخصیت و رفتار فردی و اجتماعی‌شان در حال شکل‌گیری است و قُبح کلام زشت و زننده برایشان ریخته می‌شود؛ کلید واژه‌های جنسی که راحت به زبان می‌آورند و از گفتن آن ابایی ندارند!

ترویج حرام شرعی و غفلت ناظران

اخیراً فینال یکی از برنامه های شبکه نمایش خانگی پخش شد که در بخشی از آن شاهد اجرای زنده خوانندگی توسط یک زن در حضور عمومی بودیم. هرچند این برنامه تحت نظارت نهادی همچون ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) قرار داشته و مجوز پخش دریافت کرده، اما در لایه‌های عمیق‌تر فرهنگی و دینی جامعه ایران، این اقدام به‌عنوان یک عبور آشکار و نقض صریح حدود شرعی به شمار می رود و از این حیث دستگاه های ذیربط نظارتی باید با قاطعیت و حساسیت بیشتر موضوع را دنبال کرده و اقدام مقتضی را انجام دهند.

به هر صورت آن چه غیرقابل انکار است این که یکی از مهم‌ترین تبعات بلندمدت این‌قبیل اقدامات، پدیده عادی‌سازی تدریجیاست، چرا که جامعه‌پذیری فرهنگی نیازمند تکرار مداوم یک رفتار است تا آن رفتار از حالت غیرعادی یعنی ممنوع و حرام به حالت پذیرفته‌شده و عادی درآید و اینجاست که سال‌ها صحبت از قبح شکنی به بهانه تولید و پخش این گونه برنامه ها می‌شود اما در عمل گویا در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد!

در واقع وقتی اجرای خوانندگی زن در این بستر نمایش داده می‌شود، این پیام به ذهن مخاطب منتقل می شود که امر حرام، دیگر یک تابوی غیرقابل عبور نیست و می توان در ادامه به این رویه در سایه حساسیت زدایی اخلاقی از جامعه ادامه داد.

نکته پایانی هم این که در شرایطی که تهاجم فرهنگی از سوی غرب تداوم دارد، نهادهای داخلی موظف به تقویت مرزهای دینی هستند، چرا که تولید و عرضه این قبیل محتواها، با هدف ترویج یک سبک زندگی سکولار یا نیمه‌سکولار صورت می گیرد، ولو این که طراحان و حامیان آنها مدعی باشند که صرفاً به دنبال ارایه محتوای هنری و سرگرم کردن مخاطب هستند.