شناسهٔ خبر: 75984578 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

واقعیت «حسبنا کتاب الله»؛ پاسخ مستند به مغالطه‌های تاریخی و فقهی

در پی اظهارات اخیر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی درباره عبارت «حسبنا کتاب الله» و نسبت شیعه و اهل سنت با سنت پیامبر، این نوشتار با استناد به منابع معتبر اهل سنت و تحلیل فقهی‌ـ‌تاریخی نشان می‌دهد که ادعاهای مطرح‌شده نه‌تنها با واقعیت تاریخی سازگار نیست، بلکه بر پایه خلط مفاهیم، نادیده‌گرفتن شواهد و برداشت‌های مغالطه‌آمیز بنا شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا، سخنان اخیر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی درباره جمله «حسبنا کتاب الله» و نسبت اهل سنت و شیعه با سنت پیامبر، موجی از ابهام و برداشت‌های نادرست را در فضای فکری و مذهبی ایجاد کرده است. طرح ادعا‌هایی که با اسناد معتبر تاریخی و روایی سازگار نیست و بر پایه خلط مفاهیم شکل گرفته، ضرورت پاسخ‌گویی مستند، مستدل و روشن‌گرانه را دوچندان می‌کند. آنچه در این نقد مطرح می‌شود، نه واکنشی احساسی، بلکه تبیین دقیق واقعیت‌هایی است که در منابع اصیل اسلامی ثبت شده و بنیان‌های معرفتی شیعه و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام را روشن می‌سازد. لیلا اسدی وکیل پایه یک دادگستری و مدافع غدیر و حقوق شیعه در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری آنا به بررسی ادعا‌های مطرح‌شده، نقد روش‌شناسی آن و بازخوانی جایگاه سنت پیامبر و ولایت در منظومه اندیشه اسلامی می‌پردازد.

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، سلام علیکم و رحمت الله.

با کمال ادب و احترام، سخنان اخیر شما دربارهٔ عبارت «حسبنا کتاب الله»، نسبت اهل سنت و شیعه به سنت پیامبر، و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام در فهم دین، نیازمند پاسخ مستدل و علمی است. آنچه شما بیان کرده‌اید، نه تنها با واقعیت تاریخی و فقهی سازگار نیست، بلکه می‌تواند مخاطب را به برداشت‌های نادرست و مغالطه‌آمیز سوق دهد.

برای روشن شدن موضوع، عین سخنان شما درج می‌شود:

«هیچ سنی در طول تاریخ نگفته حسبنا کتاب الله. چراکه اگر می‌گفت حسبنا کتاب الله که نمی‌گفت اسم خودش سنی! سنی یعنی طرفدار سنت پیامبر. اونوقت چجوری سنی می‌گوید حسبنا کتاب الله؟ چون بیشتر حرف‌هایی که ما می‌زنیم اندک تاملی روش نمی‌کنیم و می‌زنیم. مهم‌ترین گناه در بین مذهبی‌های ما شیعه و حتی حوزه‌های ما فکر نکردنه. چطوری می‌شود این اهل سنت بگوید من طرفدار سنت پیامبرم و گفته و بگه حسبنا کتاب الله بسه، کتاب خدا بر ما؟ یه سؤال: شیعه به سنت پیامبر محتاج‌تره یا اهل سنت؟ اهل سنت همه می‌گن درسته؟ چرا؟ برای اینکه می‌خوان بگن ما روایات ائمه اطهار رو داریم. اگر سنت پیامبر رو نداشتیم، اینو که داریم.! اما من اینجا مخوام یه چیز عجیبی به شما بگم. از نظر من شیعه به سنت پیامبر محتاج‌تره تا اهل سنت. چرا؟ برای اینکه شما حجیت سخن ائمه اطهار را از چه طریقی اثبات می‌کنید مگر ما آیه‌ای داریم که به وضوح و روشنی بگه حجت سخن امام علی و ائمه را بیان کرده باشه؟ هر آیه‌ای که شما بهش تمسک می‌کنید حتما یه روایتی از پیامبر کنارش میذارید. حتی مثلا اونجا که میگید و هم راکعون، دلیل شیعه برای حجیت سخن ائمه اطهار تنها و تنها سنت پیامبره. اگر نه دست شیعه خالی خالی است. پس شیعه بسیار محتاج‌تر داره. (شما اگه سنت پیامبر را از شیعه بگیری آنوقت امامت هم بر فناست، چون دلیلی بر امامت نداری پس دست شما خالی‌تر می‌شود.) اهل سنت اصول دین‌شون مبتنی بر سنت پیامبر نیست، فروع دین‌شون مبتنی است، ولی شیعه اصول دین‌ش مبتنی بر سنت است. اگر از یک کسی بگیری، توجه بفرماید چی میخواهم بگم، کیان شیعه بودنش به باد می‌رود؛ و وقتی اصول یک مذهب را بگیری ازش، دیگه چیزی نداره، همه چیزش بر باد رفته. پس شیعه باید سنتی‌تر از سنتی باشد.»

جناب اردستانی؛

۱. دربارهٔ گزارهٔ «هیچ سنی نگفته حسبنا کتاب الله» این ادعا از نظر تاریخی و روش‌شناختی نادرست است و یک دروغ تاریخی و مصادره به واقعیت است. گزارش «حسبنا کتاب الله» واقعه‌ای واقعی است که در منابع روایی و تاریخی آمده و مربوط به صحابه‌ای است که در آخرین ساعات حضور پیامبر واکنش نشان دادند. این گفته عمر بن خطاب در منابع معتبر اهل سنت ثبت شده است:

صحیح مسلم: روایت شده که عمر گفته «حسبنا کتاب الله»

صحیح بخاری: همین روایت در کتاب «المرضی» موجود است

منابع تاریخی و تحلیل‌های اسلامی این واقعه را مستند کرده‌اند. انکار این گزارش، تحریف تاریخ است و نه نقد علمی.

۲. خلط اصطلاحی: واژهٔ «سنی» در معنای مدرن، قرن‌ها پس از رحلت پیامبر شکل گرفت. صحابه‌ای که چنین گفتند هرگز خود را «سنی» معرفی نکرده بودند. استفاده از معنای امروزی برای نقد تاریخی، مغالطه است.

۳. سنت پیامبر و کاربرد آن: سنت پیامبر شامل تمام گفتار، رفتار و سیرهٔ عملی ایشان است که قرآن را تبیین می‌کند و مصادیق ولایت، عبادات، معاملات، حدود و اخلاق را روشن می‌سازد. گفتن «حسبنا کتاب الله» در یک موقف تاریخی نه تنها با سنت مغایرت ندارد، بلکه گاهی بیانگر سوءبرداشت یا اعتماد لحظه‌ای به نص قرآنی است.

۴. تناقض با قرآن: همان جمله، اگر به معنی حذف سنت گرفته شود، مخالف قرآن است: «وما آتاکم الرسول فخذوه». کتاب خدا بدون پیامبر قابل فهم و اجرا نیست؛ بنابراین ادعای «فقط کتاب کافی است» با نص صریح قرآن ناسازگار است.

۵. نقش غدیر: صحابه اگر واقعاً پیرو روش پیامبر بودند، مهم‌ترین سنت، یعنی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، را نادیده نمی‌گرفتند. غدیر خم سند استمرار هدایت است و کسانی که آن را نادیده گرفتند، از مسیر پیامبر فاصله گرفتند. اهل سنت، اگر واقعاً به «حسبنا کتاب الله» پایبند بودند، امروز امت اسلامی چنین انشقاقی نداشت.

اما جناب اردستانی، پیرامون مغالطه «شیعه محتاج‌تر است»:

۱. سنت پیامبر و حجیت اهل بیت: سنت پیامبر نه یک روایت عادی، بلکه تبیین و مصداق‌گذاری قرآن است. آیات قرآن مانند «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر»، آیات ثقلین، مودت، تبلیغ و تطهیر، نشان می‌دهد که ولایت و اهل بیت برای فهم دین ضروری‌اند. وابستگی شیعه به سنت، نشانهٔ قوت دین است، نه ضعف.

اشتباه در استدلال: ادعای «شیعه محتاج سنت، پس ضعیف است» سه مشکل دارد: سنت پیامبر برای تعیین مصادیق عبادات و احکام است. جملهٔ «حسبنا کتاب الله» ضد قرآن است. شیعه اصول دین (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) را با قرآن، عقل و سنت پیامبر و حجت‌های معصوم اثبات می‌کند؛ امامت تنها برای مصادیق معصوم (پیامبر و ائمه) واجب است.

۳. غدیر و استمرار هدایت: غدیر خم سند تعیین جانشینی پیامبر است: «مَن کنت مولاه فهذا علی مولاه». این بیان تعیین ولایت و استمرار هدایت است، نه توصیه اخلاقی یا تبریک روزمره. کسانی که امروز خود را سنی می‌نامند، در عمل ولایت و غدیر را نادیده گرفته‌اند.

جناب اردستانی، روش شما را می‌توان به دو مورد خلاصه کرد:

۱. انکار تاریخ: گزارهٔ «حسبنا کتاب الله» را نادیده می‌گیرید.

۲. تغییر معنای اصطلاحات: معنای «سنی» را جابه‌جا می‌کنید تا رخداد تاریخی را مصادره کنید.

ادعای «هیچ سنی نگفته حسبنا کتاب الله» و نتیجه‌گیری‌های بعدی شما کاملاً بی‌پایه و مغلطه‌آمیز است.

شیعه نه تنها محتاج سنت است، بلکه عامل واقعی امتثال قرآن و اهل بیت و پایبندی به سنت پیامبر است. کسانی که خود را سنی می‌نامند، در عمل بخش مهمی از مسیر پیامبر را ترک کرده‌اند و ولایت را نادیده گرفته‌اند.

سخنان شما، اگر با دقت و تدبر خوانده شود، نشان می‌دهد که حتی فهم اولیه‌ای از سنت، اهل بیت و اصول فقه ندارید و همهٔ نتیجه‌گیری‌های سطحی و نادرست تنها بر ظاهر کلمات استوار است. آیا این سخنان نتیجهٔ تحلیل علمی دقیق است یا صرفاً برداشت سطحی برای تضعیف جایگاه شیعه؟

والسلام علیکم ومن تبع الهدی

انتهای پیام/