به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، روز گذشته خبر درگذشت هادی مرزبان، چهره ماندگار تئاتر معاصر ایران در حالی منتشر شد که هنوز بسیاری نمیدانستند که او در بستر بیماریست. او در ۸۱ سالگی همچنان فعال و پویا بود و قرار بود به زودی نمایش «پریزاد» را روی صحنه ببرد. نمایشی که همانند سایر اجراهای او رنگ و بوی ایرانی داشت. آثار مرزبان از شیوه روایت و اجرا گرفته تا نگاه ملیگرایانه و دغدغهمندش نسبت به فرهنگ و هویت مرد، این سرزمین سراسر ایرانی بود. نباید فراموش کنیم که نمایش ایرانی فقط یک متن یا قصه نیست؛ حامل حافظه جمعی، زبان، روابط و نگاه مردم این سرزمین است و افرادی همچون مرزبان هویت فرهنگی این مرز و بوم را زنده نگه میدارند. برای هنرمندانی مانند مرزبان وفاداری به نمایش ایرانی نوعی احساس وظیفه بود و امیدواریم که این میراث نمایشی پویا بماند.
درباره جایگاه این هنرمند عرصه هنرهای نمایشی با رحمت امینی، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
جایگاه هادی مرزبان را میان هنرمندان حوزه هنرهای نمایشی چطور ارزیابی میکنید؟
حضور هادی مرزبان در فضای هنرهای نمایشی و تئاتر کشور چند وجه داشت؛ یک وجه آموزشی او بود مانند برنامه «ما می توانیم» که دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد و به معرفی توانمندیهای ظرفیتهای تئاتر میپرداخت. دیگر وجه او در آموزش و پرورش بود که در دورهای در بخش هنرهای نمایشی بود آثاری که او تدوین کرده بود در کلاسهای آموزشی مدارس آموزش داده میشد. وجه دیگر بازیگری او بود. او بازیگر هم بود و به ویژه در دو- سه دهه گذشته نقشهای متعددی را بازی کرده بود. او همچنین کارگردانی بود که نقطه تاکیدش بر درام ایرانی بود. صبح روزی که خبر درگذشت او آمد با حمیدرضا نعیمی صحبت میکردم و او میگفت اخیراً برای بازی در نمایش «پریزاد» به او پیشنهاد بازی داده بود و این نمایشنامه هم مانند اکثر آثار او دغدغههای نمایش ایرانی را داشت؛ مرزبان قصد داشت در این ماه این نمایش با رنگ و بوی ایرانی را روی صحنه ببرد. همچنین به کارهای مرحوم اکبر رادی علاقه خاصی داشت و چندین اثر از او در سالنهای مختلف روی صحنه برد.
وقتی فعالیتهای او را مرور میکنیم میبینیم او همواره به نمایش ایرانی با هویت ایرانی علاقه داشت و اشتیاق خاصی برای روی صحنه بردن اینگونه نمایشها داشت. در افتتاحیه «جگر هندی»، آخرین کاری که من روی صحنه بردم هم هادی مرزبان به همراه داوود فتحعلیبیگی آمدند و با نیت که یک نمایش ایرانی ببینند حضور پیدا کردند.
به نظر شما مرزبان چرا تا این حد به آثار اکبر رادی علاقه داشت؟
مرحوم اکبر رادی از جمله نخستین درامنویسانی بود که با گرتهبرداری و مدنظر قرار دادن درام به معنی غربی، فضای ایرانی در آثارش خلق میکرد. در واقع علی نصیریان وقتی درامنویسی کرد بیشترین نزدیکی را با فضای سنتی ایرانی داشت مثل «بنگاه تئاترال»، «سیاه» و «بلبل سرگشته». مرزبان از علی نصیریان هم نمایش روی صحنه برد، اما اینکه چرا از نمایشنامههای اکبر رادی بیشتر روی صحنه برد برای این بود که ویژگی نمایشنامههای اکبر رادی این بود که ضمن پایبندی به اصول درامنویسی ارسطویی یا غربی، حال و هوای ایرانی داشت. کاراکترهای ایرانی و ملموس؛ دقیقاً همان چیزی که مد نظر هادی مرزبان بود. هادی مرزبان در انتخاب نمایشنامههایش مخاطب را مد نظر قرار میداد. تمایل او این بود که اثری که میآفریند ویژگیهای هنری و زیباییشناسانه هنری داشته باشد ولی حتماً برای مخاطب عام هم جذابیت داشته باشد. این جذابیت در آثار اکبر رادی از لحاظ قصهپردازی و کاراکترها و مسائلی که در درامش مطرح میشد وجود داشت.
مرزبان در اجرای آثارش به چه نکاتی توجه میکرد؟
هادی مرزبان در انتخاب یک اثر نمایشی که روی صحنه ببرد چند وجه را در نظر میگرفت؛ ماجرای نمایش، آنچه که به عنوان داستان و کاراکترها روی صحنه جلوه میکند هم برای تماشاگر عام قابل فهم باشد و هم نکاتی برای روزگار ما داشته باشد و مسائل روز در نمایش بازتاب داده شود. همچنین توجه ویژهای هم به مخاطبان جوان داشته باشد. در هر صورت هادی مرزبان هم نگاهی به گذشته ایران از لحاظ سنتی و هم از لحاظ باستانی داشت و سعی میکرد آن گذشته را در صحنه به قالبی از اجرا در میآورد که مخاطب امروز هم بتواند بهترین بیشتر ارتباط را برقرار کند.
در این دوران که کارگردانان بیشتر آثار خارجی روی صحنه میبرند، پرداختن به آثار ایرانی از سوی نویسندگان و کارگردانان تئاتر چقدر اهمیت دارد؟
بخش عمده اجراهای روی صحنه ما یا مستقیماً نمایشنامههای خارجی بوده یا برگرفته از نمایشنامههای خارجی است. یکی از دلایل مهم این موضوع این نیست که هنرمند به متون ایرانی علاقه ندارد، دلیلش این است که هر درامنویسی که میخواهد متن ایرانی بنویسد و آن را روی صحنه ببرد با تیغ تیزی مثل ممیزی روبرو میشود. این مسئله مهمی است که هنرمندان تئاتر ما به ویژه برای نشان دادن مسائل روز و پلشتیهای مختلف در اجتماع و سیاست و اقتصاد حتی از سریالهای پلتفرمها هم بیشتر زیر تیغ ممیزی هستند. برای من بسیار عجیب است. میبینیم حتی در پلتفرمها و تلویزیون برخی مسائل بهراحتی با تماشاگرهای میلیونی مطرح میشود ولی وقتی پای مشابه آن موضوع به نمایشنامه و تئاتر کشیده میشود کارشناسان ممیزی و نظارت بیشتر حساسیت نشان میدهند. این باعث شده درامنویس ایرانی به حاشیه برود. بارها گفتهام که علیرغم اینکه معتقدیم تئاتر یکی از فرهیختهترین و آزاداندیشانهترین مدل و نوع هنر برای مطرح کردن مسائل جامعه و زیر تیغ بردن پلشتیها و مشکلات جامعه است، متاسفانه دچار بیشترین ممیزیها میشود. اگر این مسئله رفع و کم شود مطمئن هستم که هنرمندان تئاتر بیشتر به نمایشنامههای ایرانی میپردازند. مثلاً قطبالدین صادقی، هادی مرزبان و حتی علی رفیعی که بیشتر کارهای خارجی کار کرده متون ایرانی قابل تاملی مثل «یادگاری سالهای شن»، «شکار روباه» را کار میکند که آثار برجستهای بودند. اما این روزها از محمد چرمشیر، محمد رحمانیان و حسین کیانی خبری نیست و کار نمیکنند. همه اینها به محاق رفتهاند و یکی از دلایل آن هم ممیزیهای بیش از حد بخش نظارت است.
کدامیک از آثار هادی مرزبان را ماندگارتر میدانید؟
به نظرم نمایش «پلکان» که آن هم نمایشنامهای از اکبر رادی بود یکی از درخشانترین آثار مرزبان بود که روی صحنه برد.
امیدوارم همانقدر که هنرمندانی مثل مرزبان و دیگر هنرمندان مانند قطبالدین صادقی علاقه دارند که درام ایرانی را روی صحنه ببرند به همان میزان شرایط برای نویسندگان درام ایرانی سهلتر شود. چرا که تئاتر هر قدر بتواند مسائل کشورمان را مطرح کند، به رشد و اصلاح امور کمک میکند، نه اینکه ضد نظام و دولت عمل کند.
∎