استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه عزاداری برای ائمه(ع) موجب ترویج فرهنگ همدلی و همدردی در جامعه است، گفت: رعایت این نکات برای حفظ اعتماد عمومی و اثرگذاری مثبت در جامعه ضروری است و نادیدهگرفتن این بستر اجتماعی، سبب میشود افرادی بیتوجه به کارکردهای معنوی و فرهنگی آن، سخنانی چون تغییر ماهیت سنتها، نذورات و مناسبتهای دینی و مذهبی ارائه دهند. چنین نگرشی، قطعاً آسیبزننده به سرمایه اجتماعی و اعتماد مردمی است و حتی ممکن است واکنش شدید بزرگان محلی و منطقهای را برانگیزد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام والمسلمین فخرالدین صانعی، در آغاز درس خارج فقه، با گرامیداشت ایام فاطمیه(س) با اشاره به جایگاه تاریخی حوزه علمیه قم در فعالیتهای تبلیغی، تأکید کرد: یکی از مزیتهای آشکار حوزههای علمیه، انس و پیوندی است که میان روحانیت و مردم در مناسبات دینی و ایام فاطمیه(س) برقرار میشود. این پیوستگی، آثار فرهنگی و اخلاقی بلندمدت به جا میگذارد.
استاد حوزه علمیه قم افزود: ارتباط «چهره به چهره» در تبلیغ دینی، حتی در روزگار غلبه رسانههای دیجیتال، از منظر اثرگذاری روانی و اخلاقی، فراتر از صدها کلیپ و محتوای مجازی است. فضای مجازی گرچه انبوه اطلاعات را در اختیار مخاطب میگذارد، اما با اشباع ذهن از دادههای پراکنده، قدرت تمرکز، تحلیل و تصمیمگیری او را کاهش میدهد. در نقطه مقابل، حضور یک مبلّغ متخلّق و رفتار عملی او در میان مردم، زمینهساز اثرات ماندگار در فرهنگ اجتماعی میشود.
وی اظهار داشت: این ارتباط علاوه بر تقویت دینداری، موجب میشود مبلّغ از انزوا و «خوداندیشی مطلق» دور بماند. تجربه بزرگان، از جمله توصیه علامه در پایان کتاب «قواعد» به فرزندش فخرالمحققین، این نکته را تأیید میکند که نباید اندیشه را صرفاً به فضای فردی محدود کرد؛ تضارب آرا، شنیدن دیدگاههای متفاوت و سنجش آنها، در کاهش خطاهای فکری و داوری شتابزده مؤثر است.
صانعی با اشاره به «آفات موقعیتهای مذهبی»، تصریح کرد: قرار گرفتن در موقعیت خطابه یا پیشوایی، گاه فرد را دچار «خودمرجعپنداری» میکند؛ حالتی که او را به محکومکردن گسترده دیگران واداشته و به دخالت بیجا در حوزههایی که زمینه و پیشینه آن را نمیشناسد، میکشاند. این غرور که ریشه در حالات نفسانی دارد، وقتی با احترام جمعی و عمومی توأم میشود، خطرش دوچندان است.
وی ادامه داد: یکی از نمودهای دخالت از سر غرور، نقد و تغییر سنتهای اجتماعی بدون مطالعه زمینههای شکلگیری آنها است. زیرا اگر سنتی بیریشه بود، هرگز در جامعه پایدار نمیماند. خطر اصلی آنجا است که غرور به «فصلالخطاب دانستن رأی شخصی» بینجامد و فرد خود را مجاز به دخالت در شئون شخصی و اجتماعی مردم ببیند.
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر جایگاه سنتهای فرهنگی - دینی، عزاداری در روستاها و تمام نقاط ایران، با ذکر تجربهای از روستای پدری خود، افزود: در این روستا حدود ۵۰ هیأت عزاداری در طول ۶۰ روز محرم و صفر، هر شب اطعام میدهند؛ سنتی که از دورههای معیشتی بسیار ساده شکل گرفته و همواره مورد استقبال پُرشور مردم بوده است. با اینکه این برنامهها با هزینههایی همراه است اما در عین حال حتی کشاورزان و خانوادههای کم بضاعت نیز ماهها برای ادای نذر خود آمادهسازی میکنند. ارزش این رفتار، فقط در اطعام نیست، بلکه در ایجاد همبستگی و ارتباط میان خانوادهها و عموم مردم است.
وی تصریح کرد: سنت عزاداری و روضهخوانی برای ائمه طاهرین علیهمالسلام موجب برکات معنوی، ایجاد همبستگی میان مردم و ترویج فرهنگ همدلی و همدردی در جامعه است و از آن طرف، حمله به این سنتها و نادیده گرفتن تأثیرات آن در حرکت و جنبش اجتماعی ـ آئینی، نه تنها اساساً غیر منطقی و مخالفت با شئون و سیره سلف است، بلکه مخرّب معتقدات شیعی بوده و بازتاب بسیار منفی بر زندگی و روابط اجتماعی و معنوی جامعه و مردم دارد. احترام، اعتقاد و عمل به این سنتها صدها سال در جامعه ما قدمت دارد و با اعتقادات مردم بازی کردن، خطای بزرگ محسوب میشود.
صانعی افزود: رعایت این نکات برای حفظ اعتماد عمومی و اثرگذاری مثبت در جامعه ضروری است و نادیدهگرفتن این بستر اجتماعی، سبب میشود افرادی بیتوجه به کارکردهای معنوی و فرهنگی آن، سخنانی چون تغییر ماهیت سنتها، نذورات و مناسبتهای دینی و مذهبی ارائه دهند. چنین نگرشی، قطعاً آسیبزننده به سرمایه اجتماعی و اعتماد مردمی است و حتی ممکن است واکنش شدید بزرگان محلی و منطقهای را برانگیزد.
وی همچنین با تأکید بر ضرورت پرهیز روحانیت از دخالت بیش از حد در امور شخصی مردم، گفت: تجربه معاصر نشان میدهد که دخالت بیمورد، غرور ایجاد میکند و به جایگاه روحانیت آسیب میزند و در بلندمدت باعث کاهش پذیرش اجتماعی میشود. مردم امروز آگاهتر شدهاند و انتظار دارند ما در حوزه تخصصی خود، که دین و معنویت است، مشاوره بدهیم؛ نه در تمامی امور زندگی آنها.
استاد حوزه علمیه قم افزود: عزاداری و سوگواری، امری مردمی است که نمیتوان آن را به فرد یا گروه خاصی محدود کرد. گاهی افراد، بدون تجربه کافی یا بدون درنظرگرفتن ابعاد مختلف قضیه، درباره شعائر دینی اظهارنظر میکنند، حال آنکه در سایر حوزهها، مانند پزشکی یا مهندسی، چنین اجازهای به خود نمیدهند.
وی تأکید کرد: در حوزه عزاداری اهل بیت(ع)، غرور تبلیغی گاه بهگونهای بروز میکند که مبلغ خود را «شکلدهنده» یا «احیاگر» این مراسم میپندارد، در حالی که دلدادگی مردم به امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) پدیدهای تکوینی و درونی است. تجربههای تاریخی و حتی مشاهدات بیندینی نشان میدهد که این عشق، مرزهای مذهبی را هم در مینوردد. استفاده غیرمسلمانان از غذای نذری بهعنوان تبرک و شفا نمونهای از این نفوذ معنوی است.
صانعی با بیان اینکه این سرمایه فرهنگی، نه محصول یک فرد یا گروه خاص، بلکه حاصل پیوند تاریخی میان ایمان، عاطفه و عمل اجتماعی است، افزود: نقد برخی رفتارهای در حین انجام مراسمات مذهبی که واقعاً موجب آزار یا نارضایتی اجتماعی میشود ـ مانند برخی راهبندانها ـ باید همراه با ارائه راهکار جایگزین باشد، نه با نفی کلی سنتهای ریشهدار. لذا نفی کلیت سنت، چه از منظر جامعهشناسی دین و چه از منظر فقه اجتماعی، به معنای تخریب سرمایه نمادین آن جامعه است.
وی تأکید کرد: نذورات، روضههای خانگی و سفرههای عزاداری، همه بخشی از «حق مالکیت فرهنگی» مردم هستند. همانگونه که در حوزه سیاست به حق انتخاب و اراده مردم احترام گذاشته میشود، در حوزه فرهنگ دینی نیز باید اختیار آنان در مصرف اموال شخصی و شیوه بروز اعتقاداتشان محترم شمرده شود. بیتردید، عزاداری نه تنها ابزار بیان غم، بلکه شکلی از عبادت و فرهنگ مقاومت در برابر ظلم است و نمیتوان ارتباط قلبی و اجتماعی مردم با امام حسین(ع) را با برچسبهایی چون «افسردگی» تقلیل داد. این پیوند، عامل اصلی تداوم منبر، معارف شیعه و همبستگی دینی در طول قرون و اعصار است.