معضلات زیستمحیطی امروز ما مجموعهای از مشکلات مجزا نیست، شواهد و گفتههای کارشناسان نشان میدهد یک بحران درهمتنیده و سیستمی ایجاد شده که نتیجهاش معضلاتی چون کمبود آب، فرونشست زمین و بیابانزایی است.
به گزارش زومیت، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۰۱ تاکید میکند که ریشه بسیاری از پدیدههای مخرب زیستمحیطی در ایران بهدلیل نحوه حاکمیت قانون، مشارکت مردم و رفتار اقتصادی دولت است.
ورشکستگی آب: از آبهای سطحی تا آبخوانهای استراتژیک
چالشهایی که گریبانگیر محیط زیست ما شده نه بهصورت مجزا، بلکه به شکل زنجیرهواری به هم مرتبطاند و یکدیگر را تشدید میکنند. بحران آب ایران، بهعنوان یکی از جدیترین بحرانهای امروز، یک توالی منطقی از ورشکستگی را در سالهای پشت سر گذاشته است.
مدیریت منابع آب در دهههای اخیر بر «مهندسی سازهای» و سدسازی متمرکز بود. این سیاست منجر به مهار تقریبا کامل آبهای سطحی شد و امروزه این سدها در وضعیت بحرانی قرار دارند. موضوعی که متخصصان محیط زیست سالهاست درباره آن هشدار میدهند اما صدایشان شنیده نمیشود.
شهردار تهران: ۱۱ میلیاردمکعب کمبود آب داریم
در نتیجه شنیده نشدن همین صداهاست که حالا گزارشها از کاهش ۴۳ درصدی ورودی آب به سدها، قرار داشتن ۴۸ سد تامینکننده آب شرب در تزار ذخیره زیر ۲۰ درصد و ۱۹ سد در آستانه خشکی کامل (کمتر از ۵ درصد ذخیره) حکایت میکنند. امروز، چهارشنبه ۲۸ آبان، علیرضا زاکانی، شهردار با «جدی» خواندن مساله ناترازی در کشور اعلام کرد که «۱۱ میلیارد مترمکعب آب کم داریم.»
بر اساس گزارشهای وزارت نیرو، ۲۸ سد بزرگ کشور ذخایری کمتر از ۳۰ میلیون متر مکعب دارند و برخی سدها به تراز صفر رسیدهاند. بحران در پایتخت و مرکز کشور جدیتر است؛ گزارشها نشان میدهد ذخایر سدهای تهران در آبان ۱۴۰۴، نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۰ درصد کاهش یافته است و رئیسجمهور از تخلیه تهران به دلیل بحران جدی آب میگوید.
پس از اتمام ظرفیت آبهای سطحی، فشار برداشت برای تامین تقاضای آب به منابع آب زیریزمینی منتقل شد. از اواسط دهه ۵۰ تا امروز، بیش از ۱۴۰ میلیارد متر مکعب از ذخایر استراتژیک آب زیرزمینی کشور برداشته شده است؛ عددی معادل کل ظرفیت سدهای ایران. این برداشت بیرویه منجر به ممنوعه و بحرانی شدن ۴۲۲ دشت از ۶۰۹ دشت کشور شده است.
فرونشست زمین؛ پیامد فیزیکی و غیرقابل بازگشت تخلیه آبخوانها
فرونشست زمین، نمود فیزیکی و دائمی ورشکستگی آب زیرزمینی است. این پدیده مشکل قابل حلی نیست؛ یک واقعیت جدید و غیرقابل بازگشت است. اکنون، ۱۱ درصد از مساحت کشور و ۷۵۰ شهر در معرض مستقیم پدیده فرونشست قرار دارند.
گزارشها میانگین فرونشست در ایران ۱۵ برابر نرخ طبیعی در اتحادیه اروپا برآورده کردهاند و در برخی مناطق بحرانی مانند دشتها و حاشیه تهران، نرخ فرونشست بین ۳۰ تا ۳۶ متر در سال نیز برآورد شده است.
۷۵۰ شهر ایران در معرض مستقیم پدیده فرونشست قرار دارند
کارشناسان صنعت آب تاکید میکنند که برای مهار این پدیده، راهی جز کاهش برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی وجود ندارد. حتی فناوریهای پیشرفتهای مانند شارژ مصنوعی آبخوانها (تزریق آب به زمین) نیز در برابر مقیاس عظیم فرونشست در ایران، قابلیت اجرایی محدودی دارند.
بیابانزایی و خیزش گردوغبار؛ خودزنی اکولوژیک
بحران ریزگردهای داخلی هم یکی از نتایج بحران آب است. آمارها میگوند ایران سالانه حدود یک میلیون هکتار بیابان جدید تولید میکند، در حالی که توان مدیریتی و اعتباری فقط برای مهار ۳۰۰ هزار هکتار در سال وجود دارد.حلقه معیوب آب-انرژی
بحران چهارم، آلودگی شدید هوای کلانشهرهاست. بر اساس گزارشهای سازمان حفاظت محیط زیست و سامانههای پایش، شهرهایی چون تهران، اصفهان، کرج، اهواز و تبریز عمدتا در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس یا ناسالم برای همه قرار دارند.
عامل اصلی این آلودگی، غلظت بالای ذرات معلق به ویژه PM2.5 ناشی از منابع متحرک از جمله خودروهای فرسوده و منابع ثابت مانند صنایع، نیروگاهها و پالایشگاهها است.
در این میان، یک حلقه بازخورد منفی خطرناک و یک تناقض سیاستی مرگبار میان بحران آب و بحران هوا شکل گرفته است که از آن بهعنوان حلقه معیوب آب-انرژی (The Water-Energy Doom Loop) یاد میشود. چرخهای که معضل و راهکار مدام یکدیگر را بازتولید میکنند:
- ایران با بحران شدید آب مواجه است.
- یکی از راهحلهای فناورانه اصلی که برای جبران کمبود آب ترویج میشود، شیرین کردن آب دریا و انتقال آب است.
- این فناوریها به شدت انرژیبر هستند و به مصرف عظیم برق نیاز دارند.
- بیش از ۹۶ درصد سبد انرژی ایران برای تولید برق، به سوختهای فسیلی آلاینده (گاز و مازوت) وابسته است.
- در نتیجه، حل بحران آب از طریق فناوری شیرینسازی، مستقیما به تشدید بحران آلودگی هوا و افزایش انتشار گازهای گلخانهای منجر خواهد شد.
جعبهابزار فناورانه برای مقابله با بحران
جهان امروز برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی، مجموعهای از فناوریها را به کار میبرد اما استفاده از این فناوریها در ایران با موانع جدی ساختاری و اقتصادی روبهروست.
تولید آب نامتعارف و شیرینسازی
فناوریهای نمکزدایی بهعنوان راهکاری برای تامین آب شرب در مناطق ساحلی جنوب ایران یعنی هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان مطرح شدهاند. حتی در موارد بسیاری پیشنهاد شده که آب شیرینشده در این مناطق به فلات مرکزی منتقل شود.
شیرین کردن آب یک راهحل حیاتی اما بسیار گرانقیمت است
با این حال، تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد این فناوری نمیتواند حلّال مشکل کمبود آب در ایران باشد چراکه شیرینسازی راهحلی حیاتی اما بسیار گرانقیمت برای تامین آب شرب شهری است. موضوعی که عباس علیآبادی، وزیر نیرو، هم به آن اشاره کرده است:
انتقال آب از خلیج فارس به تهران بسیار گران است و اصلا مقرون به صرفه نیست. نباید فراموش کنیم که در صورت انتقال، این آب برای کشاورزی یا مصارف غیرضرور نباید مورد استفاده قرار گیرد.- عباس علیآبادی، وزیر نیرو
به گفته او، تولید آب شیرین در حاشیه خلیج فارس از برنامههای مهم وزارت نیرو است و آب شیرینکنهای عظیمی در چابهار، بندرعباس و استان خوزستان در دست ساخت قرار دارند.
بازچرخانی آب
برخلاف شیرینسازی، اقتصادیترین و دردسترسترین منبع آب جدید برای ایران، بازچرخانی فاضلاب و پسابهای شهری و صنعتی است. این آب تصفیهشده میتواند مستقیما نیاز بخشهای صنعت و آبیاری فضای سبز شهری را تامین کند.
بیش از ۵۰ درصد پساب تولیدی در تهران در حال بازچرخانی است
آمارهای منتشرشده نشان میدهد در حال حاضر ۲۷۸ تصفیهخانه فاضلاب فعال داریم که ۵۵ درصد از جمعیت شهری را پوشش میدهند. ظرفیت فعلی تصفیه در کشور ۶.۲ میلیون مترمکعب در شبانهروز است. طبق برنامه هفتم توسعه، این ظرفیت باید به روزانه ۸ میلیون مترمکعب افزایش یابد.
در کلانشهری مانند تهران، برنامههایی برای بازچرخانی بیش از ۵۰ درصد پساب تولیدی در حال اجراست. این فناوری ضمن کاهش آلودگی زیستمحیطی ناشی از رهاسازی فاضلاب، منبع آبی پایداری را فراهم میکند که به هزینه هنگفت شیرینسازی نیاز ندارد.
هوشمندسازی و پایش
استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و سنجش از دور برای مدیریت بحران آب حیاتی است. پژوهشگاه فضایی ایران میگوید از دادههای ماهوارهای برای پایش منابع آب سطحی، رطوبت خاک و پیشبینی خشکسالی استفاده میکند.
نصب کنتورهای هوشمند و سیستمهای پایش آنلاین آبهای زیرزمینی نیز اولین گام ضروری برای مدیریت آبخوانها و جلوگیری از برداشت غیرمجاز است.
کشاورزی هوشمند: راه نجات بخش کشاورزی؟
بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند. گذار از آبیاری سنتی (غرقابی) به آبیاری قطرهای و بارانی و استفاده از کشاورزی هوشمند یک ضرورت است. کشاورزی هوشمند شامل استفاده از حسگرهای رطوبت خاک، دادههای ماهوارهای و مدلهای هوش منصوعی برای بهینه کردن مصرف آب و دادههاست.
پس چرا از این راهکارهای فناورانه بهره نمیبریم؟ مانع اصلی ما کمبود دانش فنی نیست؛ کشاورزی در ایران عمدتا توسط خردهمالکان اداره میشود و هزینههای اولیه بالای تجهیزات هوشمندسازی برای این کشاورزان توجیه اقتصادی ندارد.
چرا بحران در ایران عمیقتر میشود؟
بیشتر کارشناسان داخلی باور دارند بحران آب در ایران، بحران مدیریت و حکمرانی است. قواعد حکمرانی آب در ایران، کپیبرداری از مدلهای کشورهای پرآب هستند و با واقعیتهای اقلیمی خشک و شکننده ایران همخوانی ندارند.
فواعد حکمرانی آب در ایران با اقلیم خشک و شکننده کشور همخوانی ندارد
بر اساس دادههای موجود، بخشهای قابل توجهی از بحران زیستمحیطی ایران غیر قابل بازگشت هستند. پدیده فرونشست زمین و تخلیه کامل بسیاری از آبخوانها، آسیبهایی دائمی وارد کردهاند که هیچ فناوریای جبرانشان نمیکند.
بنابراین، فناوری در بهترین حالت، ابزاری برای به تعویق انداختن فروپاشی کامل اکوسیستمها و زیرساختهای حیاتی است. تنها راه پیش روی ما سازگاری است؛ نمیتوانیم بحران را متوقف کنیم، فقط باید یاد بگیریم در ایران خشکتر زندگی کنیم.
توقف بحران دیگر ممکن نیست، باید با ایران خشکتر سازگار شویم
تحلیل کارشناسان نشان میدهد ایران باید برنامههای سازگاری با تغییر اقلیم و سازگاری با کمآبی ایجاد کند و از مدیریت عرضه به مدیریت تقاضا حرکت کند.
در این شرایط فناوری میتواند تسهیلگر این سازگاری باشد: کشاورزی هوشمند کمک میکند با آب کمتر، غذای بیشتری تولید کنیم؛ بازچرخانی آب به صنایع و شهرها اجازه میدهد بدون فشار به منابع شرب، به فعالیتشان ادامه دهند؛ هوش مصنوعی هم ابزار لازم برای پایش مدیریت دقیق منابع باقیمانده را فراهم میکند.