به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، شکاف میان ناشران کوچک، متوسط و بزرگ در سیوسومین هفته کتاب بیش از هر زمان دیگری حس میشود. در حالی که ناشران بزرگ در زمین تخفیف و جذب مشتری به کتابفروشیهای خود، برای کسب نقدینگی تلاش میکنند، ناشران کوچک و متوسط با مشکل نبود کاغذ و قیمت بالای آن درگیر هستند و حتی نمیتوانند عنوان کتابهای مورد نظرشان را چاپ و در مرحله بعد برای فروش آن برنامهریزی کنند. ناشران کوچک و متوسط از آبان سال ۱۴۰۴ نگران نمایشگاه کتاب در اردیبهشت سال ۱۴۰۵ هستند، زیرا اگر نتوانند کتابهای خود را تجدید چاپ و عناوین جدید را به لیست نشر خود اضافه کنند، شرکت در نمایشگاه برای آنها غیرممکن خواهدشد.
مصطفی قوانلوقاجار مدیر انتشارات «شمعدونی» در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایرنا درباره مشکلات ناشران کوچک و متوسط در سیوسومین هفته کتاب توضیح داد. او همچنین ارائه تخفیف بالا توسط ناشران بزرگ و باتجربه را اقدامی خلاف قوانین بازاریابی دانست. در ادامه متن کامل این مصاحبه منتشر شده است.
مصطفی قوانلوقاجار مدیر انتشارات شمعدونی
حمایتی از ناشران نشده است
به نظر شما هفته کتاب فرصتی برای ناشران است تا نقدینگی کسب کنند یا باید توسط مسئولان و صنف امکانی برای فعالیت بیشتر کتابفروشیها مهیا شود؟
باید توجه داشت در این هفته چند ناشر بزرگ که خودشان کتابفروشی دارند، از فضا استفاده میکنند و آثار خود را با تخفیف بالاتر از ۴۰ درصد میفروشند. برای ناشری که قدیمی است و اعتبار دارد از نظر برندینگ (بخش اساسی بازاریابی) این کار جالب و جذاب نیست که به این شکل تخفیف بگذارد و اعتبار نشری که زمانی یکی از نشرهای مطرح آسیا بود به خطر بیندازد.
در نتیجه نبود کاغذ، قیمت آن چند برابر شده است، در چنین وضعیتی ناشر نمیتواند در بازار با قیمتهای بالا خرید کند
در کل، هفته کتاب فرصتی برای مخاطبهای کتاب است تا بتوانند با قیمتهای مناسب خرید کنند. بهترین کاری که ناشران میتوانند انجام بدهند این است که مخاطب خود را به سمت کتابفروشیها هدایت کنند و برای رسیدن به این هدف هم چرخه صنعت نشر بابد بتواند پابرجا باشد، زیرا در این چرخه شرکتهای پخش و کتابفروشان فعال هستند و اگر تخفیف به سمت کتابفروشی هدایت شود چرخه در حال جریان خواهد بود.
صنعت نشر در بحران است و ما برای تامین کاغذ دچار مشکل هستیم، در نتیجه نبود کاغذ، قیمت آن چند برابر شده است. در چنین وضعیتی ناشر نمیتواند در بازار با قیمتهای بالا خرید کند، و همه ما منتظر هستیم که واردات کاغذ انجام و قیمت کاغذ متعادل شود تا بتوانیم برای چاپ کتاب کاغذ بخریم. تا به امروز (آبان ۱۴۰۴) با وجود بحرانی که مانع فعالیت نشر شده است، حمایتی از این صنف انجام نشده است.
بهترین راهکار این است که بتوانیم در هفته کتاب کمک کنیم تا این چرخه بچرخد وگرنه اقداماتی که به کوتاه مدت توجه دارد، فردایی برای صنعت نشر نمیسازد
در چنین شرایطی که با بحران مواد اولیه تولید کتاب مواجه هستیم، به نظر میرسد بهترین راهکار این است که بتوانیم در هفته کتاب کمک کنیم تا چرخه نشر بچرخد وگرنه اقداماتی که به کوتاه مدت توجه دارد، مانند فروش کتاب با تخفیف، فردایی برای صنعت نشر نمیسازد. همچنین از نظر رفتاری وقتی مشتری عادت میکند، که به هر دلیل ۴۰ تا ۵۰ درصد تخفیف برای فروش کتاب ارائه شود، توقعی در او شکل میگیرد که همیشه چنین تخفیفی وجود داشته باشد.
عادت مخاطب کتاب به تخفیف، میتواند ابعاد آسیبزایی داشته باشد، زیرا زمانیکه درباره تخفیفهای ۴۰ تا ۵۰ درصدی صحبت میکنیم، به یاد ناشرانی میافتیم که کتابهایشان را کف خیابان یا در ایستگاههای مترو میبینیم، اینها ناشران معتبر و با کیفیتی نیستند و آثارشان ترجمههای خوبی ندارند و همیشه گفته میشود که از این گروه ناشران خرید نکنید. حالا فرض کنید نشرهایی که باسابقه هستند و کتابهای آنها توسط مترجمان باسابقه ترجمه شده است، کتابهای را کیفیت را با تخفیف ۴۰ تا ۵۰ درصد عرضه کنند، در چنین شرایطی آثار آنها همتراز کتابهایی خواهد بود که در مترو و کف خیابان به فروش میرسد این روند از نظر مارکتینگ (مدیریت روابط در تبادلات) و برندینگ درست نیست.
بانک مرکزی و دولت امکان واردات کاغذ را مهیا کنند
در شرایط سخت ناشران چه کار میتوان کرد که ناشران به نقدینگی برسند و توزیعکننده و کتابفروش ضرر نکند؟
انتظار ما از مسئولان بانک مرکزی و دولت این است که امکان واردات کاغذ را مهیا کنند تا قیمتهای بالا در کاغذ تحریر و بالک شکسته شود و ناشر بتواند با قیمتهای پایینتر کتابش را تهیه کند. مشکل این است که ناشران نمیتواند با قیمت بالا کتاب تولید کند، زیرا بیشتر مردم توانایی محدودی برای خرید دارند، اگر قیمت حبوبات و لبنیات بالا میرود، مردم مجبور هستند که خرید کنند این کار برای رفع نیاز اول هرم مالزو (نشاندهنده نیازهای انسانی به صورت سلسلهمراتبی است و بیان میکند که افراد ابتدا نیازهای اساسی خود را برآورده میکنند و سپس به نیازهای بالاتر میپردازند) است، اما زمانی که به کتاب میرسید، میبینید چنین نیازی احساس نمیشود که مردم مجبور باشند این کالای فرهنگی را بخرند.
همچنین ناشر نمیتواند به اندازه تورم واقعی کتاب را گران کند، زیرا مردم نمیتوانند کتاب بخرند؛ در نتیجه من به عنوان ناشر تولیدم را متوقف میکنم و چارهای ندارم و صبر میکنم که دولت شرایطی را مهیا کند کاغذ را با قیمت پایینتر از امروز (کاغذ تحریر بندی حدود دو میلیون تومان است) به دست ناشر برساند.
فقط ناشران بزرگ توانایی انتشار کتاب دارند
چند وقت میتوانید تولید نشر را متوقف کنید؟
ما در شمعدونی یکسری کتاب جدید آماده کردیم، اما کاغذی نداریم تا آنها را چاپ کنیم. ناشران بزرگ شاید رقمهای بالای کاغذ از قبل خریداری کرده باشند، اما ناشران کوچک نمیتوانند کاغذ در حجم بزرگ خریداری کنند، زیرا انباری ندارند تا از آن نگهداری کنند و از همه مهمتر سرمایه اولیه بزرگ لازم است، در نتیجه ناشرانی که کوچک هستند معمولا بر اساس نیاز از بازار خرید میکنند و به همین دلیل با مشکلات متعددی مواجه هستند.
اگر به تولیدات اخیر کتاب توجه کنید میبینید بیشتر آنها توسط ناشران بزرگ انجام شده است، زیرا ناشران کوچک دچار مشکل هستند و مساله کاغذ آسیبزا شده است. این روند اثرش را در نمایشگاه سال بعد نشان خواهدداد، زیرا ناشران کوچک تولید کمی خواهند داشت و همچنین نمیتوانند آثارشان را تجدید چاپ کنند.
ناشران کوچک نمیتوانند این بحران را پشت سر بگذارند
به نظر شما فروش کتاب با تخفیف در رویدادهای فرهنگی اقدام مناسبی است یا بیشتر از سود آثار مخرب دارد؟
فروش با تخفیف هم میتواند محرک برای بازار، همراه با سود باشد و اگر در محدوده معین ۱۵ تا ۲۰ درصد باشد، کمک میکند تا افرادی که کتاب خرید میکنند، بتوانند از این امتیاز تشویقی در مدت محدود استفاده کنند، اما باید توجه داشت مساله نشر فقط ناشران بزرگ نیستند، ناشران بزرگ امکاناتی مانند کتابفروشی دارند و هزینه پخش را نمیدهند و کتابشان در کتابفروشی خودشان عرضه میشود. ناشران بزرگ میتوانند این بحران را رد کنند، اما ناشران کوچک نمیتوانند.