
ایرانیان در خانههایشان آب را شمرده میریزند، اما تشنگی کشور عمیقتر شده صبح زود، در کوچههای تنگ محله ، زنی میانسال با دقت شیر ظرفشویی را میچرخاند تا فقط قطرهقطره آب بیاید.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، پیشرفت ایرانیان در مدیریت مصرف آب خانگی طی دو دهه نمودار مناسبی دارد. جایی که خانوادهها نه از سر اجبار، بلکه با آگاهی فزاینده، سرانه مصرف را از سطوح بالا پایین آوردهاند و الگوهای بهینه را به بخشی از زندگی تبدیل کردهاند.
روایت اعداد صرفه جویی
دادههای رسمی وزارت نیرو نشان میدهد، در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، هر ایرانی در خانه حدود ۲۵۰ لیتر آب در روز مصرف میکرد – رقمی که در شهرهای بزرگ گاهی به ۳۰۰ لیتر میرسید. اما از نیمه دوم دهه ۹۰، منحنی مصرف شروع به نزول کرد. تا سال ۱۴۰۲، میانگین کشوری به ۱۹۵ لیتر رسید و امسال در مراکز استانها، به ویژه تهران، به مرز ۱۸۵ لیتر نزدیک شده است. این کاهش، معادل ذخیره میلیاردها لیتر آب در سال، عمدتاً مدیون اقدامات خانگی است: نصب سرشیرهای کاهنده جریان که مصرف شستشو را تا ۵۰ درصد کم میکند، جمعآوری آب باران در حیاطها، و عادت به دوشهای کوتاهتر. در بسیاری از خانوارها، مسواک زدن بدون باز گذاشتن شیر یا شستن میوهها در کاسه به جای زیر آب جاری، حالا استاندارد است.
کمپین های مردمی صرفه جویی
این بهبود، ریشه در کمپینهای گسترده دارد که از مدارس شروع شد و به رسانهها رسید. برنامههایی مانند آموزش بازیافت آب خاکستری – استفاده از پساب حمام برای فلاش تانک – در بیش از نیمی از خانههای شهری رواج یافته و به تنهایی ۲۰ تا ۳۰ درصد صرفهجویی ایجاد کرده. در روستاها، زنان خانهدار با ساخت فیلترهای ساده خانگی، آب را چندین بار مصرف میکنند. نتیجه؟ بیش از ۵۰ درصد خانوارها حالا زیر الگوی ۱۵۰ لیتری وزارت نیرو میمانند، و این رقم در سالهای اخیر ۱۵ درصد رشد داشته. حتی در مناطق پرجمعیت مانند تهران، جایی که جمعیت رسما از ۷ میلیون به بیش از ۹ میلیون رسیده، مصرف کل خانگی ثابت مانده یا کمی کاهش یافته – شاهدی بر کارایی این تغییرات رفتاری.با این حال، علیرغم این دستاوردها در بخش خانگی که تنها ۷ درصد کل مصرف آب کشور را تشکیل میدهد، بحران آبی ایران شدت بیشتری گرفته است.
هدر رفت در جای دیگر
دلایل متعددند: کشاورزی، که ۹۲ درصد منابع را میبلعد، همچنان با روشهای سنتی آبیاری غرقابی پیش میرود و راندمان آن زیر ۴۰ درصد است. برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی باعث فرونشست زمین در صدها دشت شده، و سدهای بزرگ مانند زایندهرود یا کرج، با ذخیرهای کمتر از نصف ظرفیت، در آستانه خالی شدن هستند. تغییرات اقلیمی بارش را تا ۲۰ درصد کاهش داده، و رشد جمعیت بدون برنامهریزی، تقاضا را بالا برده. صنایع نوظهور، مهاجرت روستایی به شهرها، و هدررفت در شبکههای فرسوده توزیع – که گاهی ۲۵ درصد آب را تلف میکند – همه دست به دست هم دادهاند تا حتی صرفهجوییهای خانگی نتواند جبران کند.کارشناسان میگویند، اگرچه ایرانیان در خانههایشان الگویی موفق ساختهاند – مثلاً با کاهش ۱۰-۱۵ درصدی مصرف در تابستانهای گرم از طریق کمپینهای رسانهای – اما بدون اصلاح اساسی در کشاورزی و مدیریت منابع، این تلاشها مانند قطرهای در اقیانوس است. امسال، خشکسالی شدید در ۲۵ استان، نوبتبندی آب را در برخی شهرها اجباری کرده، و پیشبینیها از کاهش بیشتر ذخایر زیرزمینی حکایت دارد.
ضرورت تدبیر و تغییر
سیاستگذاران حالا بر تعرفههای پلکانی برای پرمصرفها و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مانند آبیاری قطرهای تأکید دارند، اما چالش اصلی، هماهنگی بین بخشهاست.در نهایت، داستان صرفهجویی خانگی ایرانیان، نمونهای از انطباق انسانی است: خانوادههایی که با سطل و شیرهای هوشمند، سهم خود را ادا میکنند. اما تا وقتی ریشههای بحران – از مزارع تشنه تا آسمان بیباران – خشکیده بماند، این پیشرفتها تنها مرهمی موقت خواهند بود. ایران نیاز به انقلابی فراگیر دارد تا آب، دوباره جریان زندگی شود. انقلابی در شیوه های مدیریت و حکمرانی آب و عرصه های مرتبط با آن.
∎