سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری - ایده نامگذاری روزی به نام کتاب و کتابخوانی از دهه ۱۳۷۰ شکل گرفت. در سال ۱۳۷۲، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم گرفت هفتهای را به عنوان هفته کتاب نامگذاری کند که از ۲۴ آبان آغاز میشود و تا ۳۰ آبان ماه ادامه دارد. این نامگذاری با هدف ترویج فرهنگ مطالعه، حمایت از نویسندگان و ناشران و تقویت جایگاه کتاب در جامعه انجام شد. سی و سومین دوره هفته کتاب با شعار «بخوانیم برای ایران» با آئینهای مختلف در سراسر کشور در حال برگزاری است. به این مناسبت فرخنده با دکتر رضا شعبانی، چهره ماندگار تاریخ به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:

نگاه شما به کتاب و کتابخوانی چگونه است و در این خصوص چه پیامی برای کتابدوستان دارید؟
باورم این است که همه میراث گذشتگان ما به صوری که میتوانست برای آیندگان تنوعی باشد، در آثاری که از خودشان باقی گذاشتهاند، مانده است. مهمترینِ این آثار که از زمان اختراع خط ارزش مطالعه و تقدیر دارد، کتاب است.
من این را میدانم که از حدود سههزار سال پیش آثار کتابت بر جای مانده است. اینکه بگوییم به چه صورتی؛ باید بگویم که البته کتابت تغییر کرده و آثاری به صور مختلف باقی مانده است، مثلاً در جیرفتِ کرمان یادگارییهایی باقی مانده که مورد توافق مجموعهای از مردمی بوده است که در آن منطقه زندگی میکردند، که اینها را به کار ببرند و برای خودشان نشانههای علمی، عقلی و هنری و از این قبیل که سزاوار ماندگاری باشد، پیدا کنند. اما آنچه که در ایران از سه هزار سال پیش حداقل باقی مانده و در دنیای بشریت هم روزی بعد از روزی دیگر تکامل پیدا کرده، این است که انسان مجموعهای از معارف، دانش و اطلاعات است، به صورتی که دیگران بتوانند بدون زحمتی آنها را یاد بگیرند، از این لغت زحمت برای این استفاده میکنم که هنوز زبانهایی در دنیا هست که مورد قبول میلیونها که هیچ، میلیاردها انسان قرار میگیرد، مثل زبان ژاپنی یا چینی، که آموزش اینها برای یک عمر هم برای هیچکس اتفاق نمیافتد، ولی آواهایی که به صورت الفبا باقی مانده و یادگاری کتابت بخصوص بعد از اینکه گوتنبرگ چاپ را اختراع کرد، البته که چاپ از چین کهن باقی مانده بود اما آنچه که در دسترس عام قرار گرفت، همین است که ما در کتابهای خودمان و آثار قلمی و نوشتهها داریم و در ایران هم کم نبودند مردم بافرهنگ و دانشی که از این شیوه استفاده کردند و برخی اطلاعات و آگاهیهای خود را برای نسلهای بعدی به یادگار گذاشتند، در هر زمینهای که شما نگاه کنید، اجداد ما سعی وافر و کاملی داشتهاند تا ما را از غَنای اندیشه خودشان برخورداری ببخشند.
بنده امیدوار هستم که نسلهای کنونی ما با وجود راههای متعددی که در حال حاضر هست، برای آگاهیبخشی مردم از آنچه که سزاوار نگاهبانی و نگهداری و استفاده مجدد است، از کتاب غفلت نکنند.

مطالعه در زندگی ما از چه اهمیتی برخوردار است و در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟
مردم ما در خلال تاریخ نشان دادند که با وجود مصائب زندگی مدنی، که همیشه به صورتی در حیات ما نمود داشته است، هیچگاه از کتاب غافل نبودند و آدمهایی بودهاند مثل امام محمد غزالی که کتاب را زیر شکم خودشان میبستند و در برف و باران از نیشابور به توس میرفتند، تا کتاب را حفظ کنند و مورد استفاده بعدی قرار دهند. در مورد این شخص میگویند که او و ابنسینا به اندازه هزار مجلد کوچک و بزرگ از خودشان به یادگار باقی گذاشتهاند و ما، هم قدر ابنسینا و غزالی را میدانیم و هم قدر همه کسانی که توانستهاند از دانش خویش بهرهای بگیرند.
توصیه جدی دارم که به قول سخنسرای بزرگ ایران، فردوسی «میاسای زآموختن یک زمان». هرگز زمانی را از دست ندهند و از کتابهای بیشماری که در زبان فارسی و زبانهای نزدیک و مشابه زبان فارسی مثل عربی وجود دارد، بهره ببرند. به هر حال از این زبانها در حدی که برای یک نفر فارسیدان به مقدار قابل قبولی تفهیم میشود و درک میشود، استفاده کنند.
از کسانی که در روزگار تنگدستی و سختی که ممکن است برایشان مشکلی نیز پیش بیاید، اما از انتشار آثار پابرجا و ماندگار غفلت نمیکنند، قدردانی میکنم. امیدوارم مردم ما به خصوص جوانان ما با وجود وسائل متعدد آگاهیبخش صوتی که اکنون در دسترس قرار گرفته و همه ما میدانیم، از کتاب غفلت نکنند و انشاءالله این ودیعه اجدادی را که در اختیار ما قرار میگیرد، گرامی بشمارند و از آثاری که در دسترس مردم قرار میگیرد، بهرهمند شوند.
من در همین شرایط سنی حداقل در هر روز چهار ساعت کتاب میخوانم و واقعاً هم دیدهام که هرگاه آثاری را یک بار خواندم و برای بار مجدد میخوانم، خسته نمیشوم و هر بار که میخوانم، چیزهای تازهای یاد میگیرم. اضافه کنم، من در زندگی ناچیز خودم در هر روز حداقل در حدود ۱۴۰ دقیقه شاهنامه را میخوانم، ۴ تا ۶ غزل حافظ بزرگ را میخوانم، رباعیات خیام نازنین را میخوانم. مثنوی معنوی ارجمند را هم نگاه میکنم. اینها چیزهایی است که جزء میراث ما هستند و در ردیفهای بالا قرار دارند و از خواندن آنها لذت میبرم و هر بار که میخوانم، چیزی جدید دستگیرم میشود و در همان حال هم اصرار دارم که از آثار معاصران و دیگران نیز بهرهمند شوم. همچنین سعی میکنم زبانهای انگلیسی و فرانسه را نیز در حد ممکن متوجه شوم و آلمانی را نیز کمی بخوانم.
من کتاب را بهترین دوست خودم میدانم و آرزو میکنم که نسل امروز هم از این میراث عظیم و شریف غفلت نکنند.
∎