محمد ابراهیمی، فعال دانشجویی، در گفت وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا با اشاره به ریشههای علاقه گسترده جامعه ایران به کوروش کبیر اظهارداشت: این علاقه یک پدیده ساده و گذرا نیست، بلکه بیانگر یک نیاز تاریخی و فرهنگی عمیق در جامعه امروز ایران است. در شرایطی که برخی ارزشهای مشترک ملی در گذر زمان دچار تردید یا دوگانگی شدهاند، چهرهای مانند کوروش که از قهرمانان ملی محسوب میشود، برای مردم بهویژه نسل جوان به نمادی وحدتبخش و امیدآفرین تبدیل شده است.
وی افزود: البته ما در عصر معاصر نیز قهرمانان بزرگی همچون حاج قاسم سلیمانی، شهید باقری و شهدای جنگ ۱۲ روزه اخیر را داریم؛ اما کوروش به دلیل جایگاه تاریخی و فرهنگیاش برای بسیاری از ایرانیان معنا و کارکرد ویژهای یافته است. هر زمان جامعه با تنگناهای سیاسی و اقتصادی روبهرو میشود، وجود قهرمانان ملی که در راستای حفظ و تحکیم کشور گام برداشتهاند، میتواند جامعه را از انزوای سیاسی و اقتصادی خارج کرده و به سمت انسجام و همبستگی سوق دهد.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: در سطح تاریخی، کوروش برای ایرانیان نماد عدالت اجتماعی، قدرت همراه با عقلانیت و اقتدار مشروع است. در حافظه جمعی مردم ایران، او پادشاهی است که در عین قدرت، به اصول انسانی پایبند بود؛ ترکیبی که برای نسل امروز بسیار جذاب است. در فضای سیاسی معاصر، قدرت در بسیاری از نظامها با اجبار، ابزارهای ایدئولوژیک یا حتی عدم مشروعیت همراه است؛ اما جوان ایرانی در کوروش نمودی از اقتدار اخلاقی و عدالت انسانی میبیند.
او ادامه داد: از منظر جامعهشناختی، علاقه نسل جوان به کوروش را باید نوعی جستجوی هویتی دانست. زمانی که فرد نسبت به ارزشهای بنیادین جامعه دچار تردید میشود، بهدنبال پیوند با یک ریشه تاریخی و فرهنگی عمیق میگردد تا احساس هویت اصیل پیدا کند. نسل امروز در جستجوی الگوی ایرانیبودنی است که فراتر از گفتمانهای ایدئولوژیک و رقابتهای سیاسی باشد، و کوروش برای آنان نماد افتخار هویتی بیطرف و فراگیر است.
ابراهیمی اظهار داشت: در زبان جامعهشناسی فرهنگی، این پدیده نوعی بازگشت به سرمایه فرهنگی ملی و تلاشی برای بازتعریف هویت ایرانی بر پایه تاریخ است. اگر این بازخوانی با نگاه علمی و ژرف صورت گیرد، میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی و افزایش خودباوری ملی کمک کند؛ اما اگر این مفهوم به دست جریانهای سیاسی بیفتد، ممکن است به ناسیونالیسم احساسی و گذرا تبدیل شود.
وی در ادامه سخنانش به موضوع بروکراسی در ایران پرداخت و گفت: یکی از چالشهای ریشهدار جامعه ما، مسئله بروکراسی یا همان دیوانسالاری اداری است. تقریباً هر فردی که در ایران زندگی کرده باشد، دیر یا زود با این ساختار پیچیده و زمانبر روبهرو میشود. به نظر من، بروکراسی امروز دیگر صرفاً یک مسئله اجرایی نیست، بلکه به یک معضل فرهنگی و ساختاری تبدیل شده است.
او افزود: سیستمی که باید بر کارآمدی و نتیجه تمرکز کند، گرفتار شکلیگرایی و تکرارهای بیپایان شده است. فرمهایی که باید به تسهیل امور تحصیلی یا شغلی کمک کنند، عملاً به ابزار کنترلهای نامحسوس و تشریفات زائد تبدیل شدهاند. این همان دیوانسالاری کلاسیک است که در آن به جای تأکید بر خروجی منطقی و کارآمد، بیشازحد بر روندها و مراحل اداری تأکید میشود.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: در چنین ساختاری، دانشجویان و نخبگان به جای صرف انرژی برای خلاقیت و نوآوری، زمان خود را صرف جمعآوری امضا، پر کردن فرمها و رفتوآمدهای بیپایان میان ادارات میکنند. این روند در طول زمان یک ناامیدی نهادی ایجاد میکند و افراد خود را در برابر ساختاری سنگین و پیچیده ناتوان مییابند.
انتهای پیام