شناسهٔ خبر: 75809264 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

یادداشت؛

کاسب‌سازی یا عقلانیت فرهنگی؟ نقدی بر یک دوگانه‌سازی خطرناک

ورود مفاهیم اقتصادی به فرهنگ، نه تهدیدی برای اخلاص بلکه فرصتی برای پایداری و استقلال است و این یادداشت تلاش دارد تا دوگانه‌ «کاسب‌سازی» و «عقلانیت فرهنگی» را با نگاهی تمدنی بازخوانی می‌کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اخیراً یادداشتی پرشور و دغدغه‌مند دیدم که با لحنی انتقادی به آنچه «کاسب‌سازی فرهنگی» می‌نامد تاخته و از ورود منطق اقتصادی به عرصه فرهنگ ابراز نگرانی کرده است اما پرسش اینجاست که آیا این نگاه خود گرفتار نوعی ساده‌سازی و تقلیل‌گرایی نیست؟

ورود مفاهیم اقتصادی مانند «بیزینس پلن» به عرصه فرهنگ الزاماً به معنای سوداگری یا ابتذال فرهنگی نیست و در جهانی که منابع محدود و رقابت شدید است، برنامه‌ریزی مالی و پایداری اقتصادی نه تنها تهدیدی برای «اخلاص» نیست بلکه می‌تواند ضامن استمرار و استقلال فعالیت‌های فرهنگی باشد.

چنانکه رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که «فرهنگ باید با عقلانیت و تدبیر همراه باشد» و «کار فرهنگیِ بدون برنامه، به بی‌نتیجه‌گی می‌انجامد».

نویسنده از «ویروس استارتاپی» سخن گفته بود اما آیا الگوبرداری از مدل‌های نوین مدیریت لزوماً به معنای تقلید بی‌روح است؟ 

بسیاری از مفاهیم استارتاپی مانند چابکی، آزمون و خطا، تمرکز بر مخاطب و خلق ارزش می‌توانند در خدمت اهداف فرهنگی قرار گیرند به‌ویژه اگر با حکمت بومی و ارزش‌های دینی تلفیق شوند. 

قرآن کریم نیز در آیه‌ وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ؛ تجهیز همه‌جانبه تأکید دارد و این آمادگی شامل ابزارهای نوین فکری و مدیریتی نیز می‌شود.

نوشتار مذکور، وابستگی به بودجه دولتی را خطرناک می‌دانست و بر نذر فرهنگی تأکید می‌کرد و این نگاه هرچند شریف اما اگر به‌تنهایی ترویج شود می‌تواند به نوعی «رمانتیزه‌کردن فقر» در کار فرهنگی بینجامد. 

اخلاص با فقر یا بی‌برنامگی مالی سنجیده نمی‌شود بلکه با نیت، شفافیت و هدف‌مندی قابل ارزیابی است. 

رهبر انقلاب در دیدار با فعالان فرهنگی فرمودند: «کار فرهنگی باید با فکر، با برنامه، با هدف‌گذاری و با ابزار مناسب انجام شود؛ نه فقط با نیت خوب.»

تقابل «هدایت» با «جذب مشتری»، «توکل» با «برنامه‌ریزی» و «اثر معنوی» با «بازگشت سرمایه» دوگانه‌هایی هستند که در عمل، بسیاری از فعالان فرهنگی را دچار سردرگمی می‌کنند در حالی که می‌توان و باید این مفاهیم را در کنار هم دید. 

هدایت بدون مخاطب، توکل بدون تدبیر و اثرگذاری بدون سنجش‌پذیری در دنیای امروز کارایی ندارد و قرآن نیز در آیه‌ی وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، نه صرفاً بر نیت بلکه بر «عمل» و «ارزیابی» تأکید دارد.

به جای نفی کامل منطق اقتصادی باید به دنبال مدل‌هایی بود که هم‌زمان «معنویت»، «مردم‌محوری» و «پایداری» را در خود جای دهند. 

الگویی که از سنت وقف و نذر بهره می‌برد اما در عین حال از ابزارهای نوین مدیریت، بازاریابی محتوایی و تحلیل داده نیز غافل نیست. 

چنان‌که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم بر «تولید محتوا»، «جهاد تبیین» و «استفاده از ابزارهای نوین» تأکید کردند و این به معنای تلفیق سنت و نوآوری، نه تقابل آنهاست.

آن نقد را صدای بخشی از بدنه دغدغه‌مند فرهنگی می‌دانم که از بی‌مهری‌ها و نگاه‌های صرفاً عددی رنج می‌برد اما راه نجات، نه در نفی عقلانیت اقتصادی بلکه در بازتعریف آن در چارچوبی بومی، اخلاقی و تمدنی است همان‌گونه که قرآن، اهلبیت علیهم‌السلام و رهبر معظم انقلاب هم همواره بر عقلانیت، اخلاص و کار هدفمند تأکید داشته‌اند.

محمدرضا قربان‌زاده

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اخیراً یادداشتی پرشور و دغدغه‌مند دیدم که با لحنی انتقادی به آنچه «کاسب‌سازی فرهنگی» می‌نامد تاخته و از ورود منطق اقتصادی به عرصه فرهنگ ابراز نگرانی کرده است اما پرسش اینجاست که آیا این نگاه خود گرفتار نوعی ساده‌سازی و تقلیل‌گرایی نیست؟

 گزارش خبرنگار  سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ،

ورود مفاهیم اقتصادی مانند «بیزینس پلن» به عرصه فرهنگ الزاماً به معنای سوداگری یا ابتذال فرهنگی نیست و در جهانی که منابع محدود و رقابت شدید است، برنامه‌ریزی مالی و پایداری اقتصادی نه تنها تهدیدی برای «اخلاص» نیست بلکه می‌تواند ضامن استمرار و استقلال فعالیت‌های فرهنگی باشد.

چنانکه رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که «فرهنگ باید با عقلانیت و تدبیر همراه باشد» و «کار فرهنگیِ بدون برنامه، به بی‌نتیجه‌گی می‌انجامد».

نویسنده از «ویروس استارتاپی» سخن گفته بود اما آیا الگوبرداری از مدل‌های نوین مدیریت لزوماً به معنای تقلید بی‌روح است؟ 

بسیاری از مفاهیم استارتاپی مانند چابکی، آزمون و خطا، تمرکز بر مخاطب و خلق ارزش می‌توانند در خدمت اهداف فرهنگی قرار گیرند به‌ویژه اگر با حکمت بومی و ارزش‌های دینی تلفیق شوند. 

قرآن کریم نیز در آیه‌ وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ؛ تجهیز همه‌جانبه تأکید دارد و این آمادگی شامل ابزارهای نوین فکری و مدیریتی نیز می‌شود.

نوشتار مذکور، وابستگی به بودجه دولتی را خطرناک می‌دانست و بر نذر فرهنگی تأکید می‌کرد و این نگاه هرچند شریف اما اگر به‌تنهایی ترویج شود می‌تواند به نوعی «رمانتیزه‌کردن فقر» در کار فرهنگی بینجامد. 

اخلاص با فقر یا بی‌برنامگی مالی سنجیده نمی‌شود بلکه با نیت، شفافیت و هدف‌مندی قابل ارزیابی است. 

رهبر انقلاب در دیدار با فعالان فرهنگی فرمودند: «کار فرهنگی باید با فکر، با برنامه، با هدف‌گذاری و با ابزار مناسب انجام شود؛ نه فقط با نیت خوب.»

تقابل «هدایت» با «جذب مشتری»، «توکل» با «برنامه‌ریزی» و «اثر معنوی» با «بازگشت سرمایه» دوگانه‌هایی هستند که در عمل، بسیاری از فعالان فرهنگی را دچار سردرگمی می‌کنند در حالی که می‌توان و باید این مفاهیم را در کنار هم دید. 

هدایت بدون مخاطب، توکل بدون تدبیر و اثرگذاری بدون سنجش‌پذیری در دنیای امروز کارایی ندارد و قرآن نیز در آیه‌ی وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، نه صرفاً بر نیت بلکه بر «عمل» و «ارزیابی» تأکید دارد.

به جای نفی کامل منطق اقتصادی باید به دنبال مدل‌هایی بود که هم‌زمان «معنویت»، «مردم‌محوری» و «پایداری» را در خود جای دهند. 

الگویی که از سنت وقف و نذر بهره می‌برد اما در عین حال از ابزارهای نوین مدیریت، بازاریابی محتوایی و تحلیل داده نیز غافل نیست. 

چنان‌که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم بر «تولید محتوا»، «جهاد تبیین» و «استفاده از ابزارهای نوین» تأکید کردند و این به معنای تلفیق سنت و نوآوری، نه تقابل آنهاست.

آن نقد را صدای بخشی از بدنه دغدغه‌مند فرهنگی می‌دانم که از بی‌مهری‌ها و نگاه‌های صرفاً عددی رنج می‌برد اما راه نجات، نه در نفی عقلانیت اقتصادی بلکه در بازتعریف آن در چارچوبی بومی، اخلاقی و تمدنی است همان‌گونه که قرآن، اهلبیت علیهم‌السلام و رهبر معظم انقلاب هم همواره بر عقلانیت، اخلاص و کار هدفمند تأکید داشته‌اند.

محمدرضا قربان‌زاده