همسر شهید علی اصغر نوحی روایت کرد: موقع خداحافظی مرا در آغوش گرفت و گفت: «زهرا، از همه دنیا تو را بیشتر دوست داشتم.»، گفتم: «داشتی؟! یعنی الآن دیگر نداری؟»، گفت: «چرا، کلاً میگویم.»، گفتم: «گلهای مهریهام را ندادی من هم حلالت نمیکنم».
همسر شهید علی اصغر نوحی روایت کرد: موقع خداحافظی مرا در آغوش گرفت و گفت: «زهرا، از همه دنیا تو را بیشتر دوست داشتم.»، گفتم: «داشتی؟! یعنی الآن دیگر نداری؟»، گفت: «چرا، کلاً میگویم.»، گفتم: «گلهای مهریهام را ندادی من هم حلالت نمیکنم».