این روزها و با شدت گرفتن خشکسالی، در جایجای کشور جلوههایی دیده میشود از نگاه مردم به آسمان و زمزمههایی به گوش میرسد از ترنم نماز باران به درگاه خدا.
بارانی که به هر دلیل بخل ورزیده و برکتی که از جامعه رخت بربسته؛ از شیوع معاصی مردم و ترک امر و نهی تا دروغهای حاکمان و فاصله حرف و عمل آنان. و چهبسا گناهانی از جنس بیتدبیریها و کمکاریها و ترکفعلها در پیشبینی و مدیریت بحران آب و غفلت از اسباب طبیعی سنن الهی. و سالهای پربارانی که در برابر سالهای خشکسالی قرار داده بود تا آمادهاش باشیم و نبودیم!
اما خودش راه چاره را در بازگشت قرار داده، از گناهان و راههای اشتباهی که رفتهایم؛ که «استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا»؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهید و به سوی او بازگردید تا بارانی پیدرپی بر شما فرو فرستد. و مگر توبه، چیزی جز بازگشت از مسیر اشتباه است و گام نهادن در مسیر صلاح و سداد؟ همین خشکسالی هم چه بسا از شقوق ابتلا و آزمایش باشد تا جامعه را بیدار کند از غفلت، و در مسیر رشد معنوی قرار دهد.حالا مردمی که پس از سه روز روزهداری در روز سوم دست به دعا و استغاثه برمیدارند و مناجاتالتائبین میخوانند، خردسالان و سالمندانشان را پیش میاندازند و سر به بیابان و خیابان میگذارند تا آوارهگون زیر سقف آسمان جمع شوند.
آنها که به دور از تظاهر و تجمل، با پای برهنه و لباس وارونه به تضرع میافتند که مضطر و درمانده شدهاند و در برابر خداوند، چیزی برای تفاخر ندارند، خدای را به رحمانیتش خطاب میکنند تا بارانش را نازل کند بر چشمهایی که پیشاپیش بارانی شدهاند؛ «و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته...»؛ او است که باران را پس از نومیدی مردم نازل میکند و رحمتش را میگستراند... .
اما چنین حرکت جمعی و اجتماعی با همه شرایط و زمینههایش، نتیجهاش تابع حکمتها و سنن الهی است. او است که مصالح بندگان را میبیند و چه بسا خشکسالی را روا دارد بر بارانی که سیلاب شود و نعمتی که نقمت گردد و فراوانیای که غفلت آورد و خالی از برکت و حُسن عاقبت باشد.
حالا اگر باران نیاید چه؟ اگر این همه مردم مؤمن و معتقد به پیشوایی علما باران بخواهند و باران بخوانند و خدا نخواهد و آسمان نبارد چه کنیم؟ دوستانمان چه فکر میکنند و دشمنانمان چه میگویند؟ آیا چنین نمازی به مصلحت است؟
ولی نماز باران که چیزی جز رکوع و سجود و خضوع و خشوع نیست در پیشگاه خداوند و خواستن خواستنیها از درگاهش. این خاکساری بنده در برابر معبود را چه به مصلحتسنجی؟ و عبد مگر هویت دیگری دارد غیر از عبودیت؟ و همین هم مگر چیزی جز ابتلاست برای اهل ولاء؟
بنده خدا راهی جز اعتماد به رحمت او ندارد و ناامیدی از رحمت خدا را اکبر کبائر و گناهان کبیره شمردهاند. چون معنایش چیزی جز ناتوان انگاشتن معبود نیست. چهبسا همین بیتفاوتی نسبت به نماز باران و بیاعتمادی مؤمنان به خداست که دستمایه تمسخر دشمن میشود!
امام رضایمان فرمود: «به خداوند خوشگمان باش؛ چراکه خودش عزوجل فرموده من نزد گمان بندهام هستم و مثل گمان نیک و بدش با او رفتار میکنم». وحدتی از این بالاتر که فعل خدا هم در درون ماست؟ و راه نجاتی که در درون ماست و بازگشت به خویشتن.
باران ببارد یا نبارد، مهم این است که به سوی او برگردیم و حاکمیتش را به یاد آوریم. آشتی با خدا و گفتوگوی بیپیرایه با معبود را تجربه کنیم و در این حالت اضطرار، دل بسپاریم به باران برکات پیدا و پنهان این استغاثه عمومی و استغفار جمعی. تا به چنین مرتبهای از توحید برسیم که چیزی جز اراده خدا نبینیم «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی». روز گذشته صوتی از شهید طهرانیمقدم، پدر صنعت موشکی ایران در نخستین آزمایش موفق موشکیاش منتشر شد که چنین توحیدی را زمزمه میکرد. مغز متفکری که باران موشکی امروز ما در دفاع از کشورمان مدیون تلاشهای او و امثال او است، ثانیههایی پیش از گذاشتن انگشت بر دکمه قرمز و پرتاب موشک سهمگینی که بر لبههای فناوری بشری ساخته شده، خاضعانه بارش باران موشک بر سر دشمن را از خدا میخواهد و به قدرت او اعتراف میکند:
«الهی... میدانیم که قادر مطلق تویی... میدانیم که همه امور در دست توست... پروردگارا دشمنان خودت را به دست ما مجازات کن... الله اکبر!».
نماز باران با توحید طهرانیمقدم
این روزها و با شدت گرفتن خشکسالی، در جایجای کشور جلوههایی دیده میشود از نگاه مردم به آسمان و زمزمههایی به گوش میرسد از ترنم نماز باران به درگاه خدا.
صاحبخبر -
∎