گروه اقتصادی: دکتر حسین راغفر با انتقاد از ساختار اقتصادی باشگاههای فوتبال در ایران تاکید کرد: تنها گروه اندکی از منافع کلان این ساختار نفتیشده بهرهمند میشوند، در حالی که اکثریت باشگاهها حتی توان تامین هزینههای اولیه خود را ندارند.
او با اشاره به افزایش سرسامآور هزینهها گفت: امروز اگر کسی بخواهد یک تیم داشته باشد، باید برای هر جلسه تمرین حدود ۴۰ میلیون تومان بپردازد، و این نشان میدهد فوتبال ایران، بهجای آنکه بر پایه درآمدزایی و رقابت سالم بنا شود، به میدان فساد، پولشویی و اتلاف منابع عمومی بدل شده است.
به گزارش جماران، دکتر حسین راغفر، در نشست «نشست علمی بازتعریف اقتصاد باشگاه های فوتبال در ایران؛ مسیر گذار از هزینه محوری به درآمدزایی» که از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با بیان اینکه مسئله ورزش ما جدا از مسئله اقتصاد ما نیست که درگیر آلودگیهای فراوان اقتصادی است، اظهارداشت: آن موقع که ما ورزش میکردیم، یعنی پیش از انقلاب، فساد به این شکل تو در تو و پیچیده نبود که امروز متاسفانه ورزش ما، بهخصوص فوتبال کشور، گرفتار این مافیاهای گسترده شده باشد. باشگاههای کشور که خوب، هیچکدامشان اساساً درآمدزا نیستند، همه زیاندهاند و همگی هم متصل به درآمدهای نفتیاند یا درآمدهای بخش دولتیاند. به هر صورت، ریشه همه اینها به همان درآمدهای نفتی بازمیگردد.
وی افزود: این دو باشگاه معروف و بزرگ کشور، نزدیک به شش همت، یعنی شش هزار میلیارد تومان، تا همین هفت ماه گذشته سال، هزینه داشتهاند و عملکردشان هم بسیار ضعیف است. آنچه که پیش از انقلاب داشتیم، یک سلسله امکانات عمومی بود که در اختیار جوانان کشور قرار میگرفت و تعداد زیادی مربیهای واقعا ازخودگذشته و عاشق ورزش حضور داشتند که همه عمر و زندگی و تلاش خود را برای رشد ورزشکاران صرف میکردند. مثلا خود باشگاه راهآهن بزرگترین و بیشترین تعداد ورزشکاران تیم ملی را همین باشگاه راهآهن داده بود، در حالی که یکی از ضعیفترین باشگاهها از نظر مالی و پرداختها بهشمار میرفت. پرداختها اصلا بیشتر به شوخی شبیه بود. اما امروز میبینیم که باشگاههای کشور درگیر مافیاهایی شدهاند که بخشی از آن به خاطر پولشویی است، و بخش دیگرش هم این است که برخی میخواهند مردم فعلا سرگرم این چیزها باشند. از این منظر است که به مسئله فوتبال نگاه میشود.
این اقتصاددان با بیان اینکه اکنون باشگاههای ما عملا هیچکدام منبع درآمدی ثابت ندارند، توضیح داد: نه بلیتفروشیشان، نه فروشگاههای زنجیرهایشان، نه بنگاههای اقتصادیشان، هیچکدام قادر نیستند این هزینهها را تامین کنند. همه این هزینهها متصل به منابع نفتی است، و تنها گروه اندکی از این منافع بهرهمند میشوند. درحالیکه بخش قابلتوجهی از باشگاهها، حتی آنهایی که در لیگ برتر هستند، هزینههایشان اصلا با این چند باشگاه متصل به منابع نفتی و ارزی قابل مقایسه نیست. این در حالی است که طبق قانون اساسی، ورزش باید رایگان باشد.
راغفر افزود: الان اگر کسی بخواهد یک باشگاه ساده تاسیس کند، باید میلیاردها تومان هزینه کند، چرا که هزینههای زندگی در اثر افزایش قیمت ارز، که در ساختار سیاسی و مافیایی کشور تعیین میشود، بهشدت بالا رفته است. به نحوی که اگر کسی بخواهد یک تیم داشته باشد، باید برای هر جلسه تمرینش حدود ۴۰ میلیون تومان هزینه بپردازد. چه کسی میتواند چنین منابعی را تامین کند واقعا؟ از طرف دیگر، فسادهای عجیب و غریبی در قراردادها پدید آمده و هر روز هم گستردهتر و پیچیدهتر میشود. با یک بازیکن ایرانی قرارداد ۲۷۰ میلیارد تومانی بسته میشود، و ارقام مربوط به بازیکنان خارجی هم که اصلا محرمانه میماند! معنایش این است که در آن فسادهای بزرگی نهفته است.
این استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا تصریح کرد: در حالی که قیمت مربیان جهانی را میتوان در سایتهای بینالمللی ردیابی کرد و میدانیم مربیای که بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار دلار ارزش دارد، در داخل با قرارداد دو میلیون یورویی بسته میشود! آنهم کمتر از سه ماه در خدمت تیم ملی است و بعد از عملکرد بسیار ضعیف، قراردادش لغو میشود و میرود شکایت میکند، و در نهایت تا یک میلیون یورو هم هزینه به کشور تحمیل میشود. علیرغم اینکه علیه مسئولان این امر و کسانی که در این فساد بزرگ شریک بودهاند پروندههای متعددی تشکیل شده، هیچکدام محکوم نمیشوند و همچنان هم در مسئولیتهای خود باقیاند. اینجا یک پرسش اساسی مطرح میشود، دستگاه قضایی کجاست؟ حداقل ما اطلاع داریم که علیه مجریان چنین اقداماتی پروندههای قضایی و کیفری تشکیل شده، اما باز هم مشاهده میکنیم که هیچ تاثیری در تداوم حضور اینها در ورزش کشور ندارد.
راغفر گفت: وقتی چنین اتفاقی میافتد، دیگر نمیتوان گفت که آنچه در کشور رخ میدهد، مسئلهای تصادفی است. این فساد، فسادی سازمانیافته است که تمام بافتها و سلولهای ورزش فوتبال ما را دربر گرفته است. وقتی یک دلال فقط در یک سال ۱۲۷ میلیارد تومان درآمد دارد، این نشان میدهد که شبکهای بسیار پیچیده و تو در توی مافیایی در این ورزش بیرمق کشور وجود دارد که به نهادهای قدرت متصل است. وگرنه چطور ممکن است این همه پرونده علیه این افراد تشکیل شود و هیچ واکنشی هم صورت نگیرد؟ یک موردش همین ۱۰ میلیون یورویی است که به کشور ضربه وارد کرده، پروندههای متعددی هم تشکیل شده، اما هیچ اقدام عملی علیه این فساد انجام نمیشود.
این استاد اقتصاد ادامه داد: ورزش ما بازتابی است از اقتصاد ما، که متاسفانه بهشدت گرفتار مافیاهای درهمتنیده و تو در تویی شده است. رفع این مشکلات نیازمند عزمی سیاسی و بسیار قدرتمند است، و تا زمانی که آن مسئله حل نشود، مشکلات ورزش، و به تبع آن، فسادهای موجود در فوتبال کشور و باشگاهی، حل نخواهد شد. ما سالهای سال در یک باشگاه بهاصطلاح فعالیت داشتیم و من شاهد بودم که هر هفته در این باشگاه راهآهن، در سالهای پیش از انقلاب، صدها نفر از جوانان مناطق مختلف تهران میآمدند و آنجا آزمون میدادند و از میان آنها انتخاب میشدند. بعد، بازیکنان بزرگ تیم ملی ما، بخش قابلتوجهیشان، از همینجا برخاسته بودند. مربیهایی هم بودند که واقعاً تمام عمر و زندگیشان را برای تربیت این بچهها صرف کردند و حتی یک ریال هم در پی منافع شخصی خودشان نبودند. آن دوران گذشت و حالا دیگر آن تبدیل به یک داستان شده است، داستانی که فقط میتوان گاهی از آن سخن گفت، اما با واقعیت امروز باشگاههای ما کیلومترها فاصله دارد. آن افراد و آن باشگاهها همه در اثر همین سیاستهایی که در اقتصاد کشور رقم خورد، از بین رفتند و پدیدهای پر از فسادِ تو در تو که امروز با آن روبهرو هستیم، بهوجود آمد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نتایج بسیار ضعیفی که در میدانهای بینالمللی حاصل میشود، دقیقاً انعکاسی است از همین فسادی که امروز شاهد آن هستیم. مادامی که مسائل مربوط به فساد و بهطور کلی مشکلات اقتصادی کشور برطرف نشود و حل نگردد، قطعا این اشکال گوناگون فساد در ورزش و فوتبال هم از میان نخواهد رفت و مشکلات آن هر روز پیچیدهتر و درهمتنیدهتر خواهد شد، و عملکرد تیمهای ما در میدانهای داخلی و خارجی نیز به تبع آن روزبهروز بیشتر تضعیف میشود.