شناسهٔ خبر: 75769181 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

دیپلماسی خاک کمیاب؛ روابط آمریکا و چین به کدام سو می‌رود؟

تهران- ایرنا- به دنبال جنگ تعرفه‌ای آشکار دونالد ترامپ علیه چین، روابط آمریکا با پکن اکنون وارد رقابت ژئوپلتیک جدیدی شده به این شکل که چین با تغییر موضع در قبال صادرات خاک کمیاب به آمریکا از منابع معدنی در خدمت دیپلماسی استفاده می‌کند. این امر ماهیت روابط دو کشور را از تقابل علنی به مصالحه کنترل شده تغییر داده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش روز سه شنبه ایرنا، روابط واشنگتن و پکن در سال‌های اخیر پیچیده و چند لایه بوده است. از یک سو رقابت اقتصادی و فناوری بین آن‌ها شدت گرفته و از سوی دیگر تلاش‌هایی برای تنش‌زدایی وبازسازی اعتماد متقابل در حال انجام است.

سفر ماه گذشته دونالد ترامپ به آسیا، تغییر ژئوپلتیکی در عناصر خاک کمیاب و مواد معدنی حیاتی را به نمایش گذاشت. این مواد در همه چیز از دستگاه‌های الکترونیکی تا گوشی‌های هوشمند و در فناوری‌های دفاعی ضرورت دارند و از نظر ارزشی به نفت قرن بیست و یکم تبدیل شده است.

در جهانی که مشخصه آن را به شکل فزاینده ای رقابت بر سر فناوری و منابع تشکیل می‌دهد، دولت آمریکا نیز تلاش می‌کند با در پیش گرفتن مسیر دیپلماتیک بر بازارهای مواد معدنی آسیا نفوذ کند. نتیجه این امر، ترکیبی از دیپلماسی نمادین و پیاده سازی چارچوبی عملی بوده که می‌تواند توازن راهبردی در مواد معدنی حیاتی را ایجاد کند.

ترامپ ۳۰ اکتبر (۸ آبان) با شی جین پینگ رئیس جمهور چین، در بوسان، کره جنوبی، دیدار کرد؛ دیداری که لحن آن از ائتلاف‌سازی به مدیریت منازعه تغییر کرد. پس از سال‌ها جنگ تعرفه‌ای و اختلافات بر سر فناوری، هر دو طرف با تعلیق یک ساله محدودیت‌های صادراتی چین در مورد عناصر خاکی کمیاب موافقت کردند.

ترجیح پراگماتیسم اقتصادی بر رویارویی سیاسی

اقدامات نمادین برای آتش‌بس بین آمریکا و چین اهمیت ویژه ای دارد. عناصر خاکی کمیاب مدت‌هاست که ابزاری برای قدرت اقتصادی چین بوده‌اند، به طوری که پکن بیش از ۷۰ درصد از تولید جهانی را کنترل می‌کند و سهم بیشتری از ظرفیت فرآوری را نیز در اختیار دارد.

دیپلماسی خاک کمیاب؛ روابط آمریکا و چین به کدام سو می‌رود؟

ترامپ با متقاعد کردن چین برای به تعویق انداختن محدودیت‌های صادراتی، به طور موقت آنچه را که به زعم بسیاری از تحلیلگران می‌توانست به یک بحران منابع بین‌المللی تبدیل شود، خنثی کرد. این توافق همچنین شامل تعهدات موازی بود: چین خرید گسترده سویا از ایالات متحده را از سر می‌گرفت، در حالی که آمریکا میانگین تعرفه‌های واردات چین را از ۵۷ به ۴۷ درصد کاهش می‌داد. پیام واضح بود: عمل‌گرایی اقتصادی، دست‌کم در حال حاضر، بر رویارویی سیاسی اولویت دارد.

بنابراین، دیپلماسی عناصر نادر خاکی در سال ۲۰۲۵ را می‌توان به عنوان یک اقدام متوازن‌کننده بین رقابت و همکاری در نظر گرفت. با این حال، شایان ذکر است که هر دو توافقنامه «چارچوب» بودند نه قراردادهای قابل اجرا. بدون جدول زمانی مشخص برای سرمایه‌گذاری، اهداف روشن در زمینه تأمین منابع یا سازوکارهای نظارتی، اجرای توافقنامه می‌تواند به محض تغییر توجه سیاسی به موضوع دیگری، متوقف شود. علاوه بر این، مدت یک ساله توافقنامه چین، شکنندگی آن را نشان می‌دهد. هرگونه تنش جدید می‌تواند به سرعت باعث اختلال در صادرات در زنجیره عرضه شود.

سفر ترامپ به آسیا این واقعیت اجتناب‌ناپذیر را برجسته کرد که عناصر خاکی کمیاب اکنون در قلب سیاست قدرت جهانی قرار دارند. هر کسی که چنین عناصری را به دست آورد، اهرم فشار بر صنایع و نوآوری‌هایی را که قرن را تعریف خواهند کرد، به دست خواهد آورد.

ماه‌های آینده، توجهات به این موضوع معطوف خواهد بود که آیا این چارچوب‌ها نتایج ملموسی به بار خواهد آورد یا خیر.

از این نظر، سفر اخیر ترامپ به آسیا فقط اهداف تجاری یا دیپلماسی را دنبال نمی‌کرد، بلکه معماری عصر صنعتی بعدی را نیز در نظر داشت. این سفر نشان داد که چگونه اتحادها، رقابت‌ها و کنترل منابع در یک نظم ژئوپلیتیکی جدید در هم تنیده شده‌اند و چگونه دیپلماسی در عصر مواد معدنی حیاتی به یک ضرورت راهبردی و همچنین آزمونی برای رهبری تبدیل شده است.

فراتر از نمادگرایی ژئوپلیتیکی، دیپلماسی عناصر نادر خاکی که در طول سفر آسیایی ترامپ شکل گرفت، پیامدهای عظیمی برای بخش تولید جهانی خواهد داشت.

عناصر خاکی کمیاب موتورهای پنهان تولید مدرن هستند. این مواد نامرئی، نیمه‌هادی‌های پیشرفته، دستگاه‌های تصویربرداری پزشکی، آهنرباهای با کارایی بالا، موتور خودروهای الکتریکی، توربین‌های بادی و سیستم‌های دفاعی هدایت‌شونده دقیق را ممکن می‌سازند. نقش آنها در تولید چنان ضروری است که حتی یک اختلال جزئی در عرضه می‌تواند در کل زنجیره‌های صنعتی موجی ایجاد کند، هزینه‌ها را افزایش دهد و رقابت‌پذیری ملی را تهدید کند.

تولیدکنندگان در ایالات متحده و کشورهای متحد مدت‌هاست که در برابر نوسانات در دسترس بودن عناصر خاکی کمیاب آسیب‌پذیر بوده‌اند. تسلط تاریخی چین بر بازار این عناصر، تولید و پالایش بیش از ۸۰ درصد از عرضه جهانی از صنایع، از خودروسازی و هوافضا، را به یک منبع شکننده و متمرکز وابسته کرده است.

قدرت صنعتی آینده در گروی تضمین جریان مواد معدنی حیاتی

توانایی کنترل و تضمین جریان مواد معدنی حیاتی، قدرت صنعتی را در دهه‌های آینده تعریف خواهد کرد. بنابراین، سفر آسیایی ۲۰۲۵ ترامپ به غیر از یک نقطه عطف دیپلماتیک این واقعیت را نشان می دهد که تاب‌آوری تولید به حاکمیت مادی بستگی دارد. در واقع، ملت‌ها با تضمین منابع عناصر خاکی کمیاب، پایه و اساس رفاه بلندمدت خود را تضمین می‌کنند.

آیا چین می‌تواند با کارت خاک کمیاب در مقابل ترامپ بازی کند؟

کوین چِن (Kevin Chen) از دانشکده مطالعات بین‌الملل اس راجاراتنام سنگاپور می‌گوید، شیوه اعمال فشار حداکثری پکن از سبک دیپلماتیک دولت ترامپ الهام گرفته شده است. اما اگر نقاط قوت مشابهی دارند، نقاط ضعفی نیز دارند.

پکن در مقایسه با جنگ تجاری سال ۲۰۱۸ در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، این بار آمادگی بسیار بهتری برای مقابله با ایالات متحده دارد. این کشور اقتصاد خود را تقویت و نقاطی را که می‌توانست به عنوان اهرم فشار از آنها استفاده کند، شناسایی کرده است. چین به جای درگیری بر سر تعرفه‌ها و تعرفه‌های متقابل، به سراغ گزینه‌ای رفت که یکی از محققان آن را «گزینه هسته‌ای» نامید.

در آستانه نشست کره جنوبی، چین کنترل‌های صادراتی گسترده‌ای را بر عناصر خاکی کمیاب اعمال کرد و این کار جواب داد و راه را برای دستیابی به توافقی هموار کرد که در آن امتیازاتی در مورد تعرفه‌های کلیدی و محدودیت‌های صادراتی به دست آورد.

هنر معامله چین

چینی ها در طرح جدید خود به شدت تحت تأثیر این باور هستند که ترامپ را درک می‌کنند و می‌دانند چگونه با او رفتار کنند. از نظر آن ها، ترامپ ذاتاً جنگ‌طلب علیه چین نیست، سیاست‌های او ریشه در ایدئولوژی‌هایی فراتر از تعرفه‌ها ندارد و او پذیرای معامله بر سر امتیازات استراتژیک با مشوق‌های غیراستراتژیک است.

دیپلماسی خاک کمیاب؛ روابط آمریکا و چین به کدام سو می‌رود؟


چن ازدانشگاه سنگاپور ، معتقد است هر چه پکن بیشتر از برگ برنده عناصر خاکی کمیاب خود استفاده کند، در درازمدت کمتر مؤثر خواهد بود. با این حال، این درک ممکن است رهبران چین را نیز تشویق کند تا زمانی که هنوز این اهرم را در اختیار دارند، از آن استفاده کنند.

به گفته او، اگر چین بیش از حد از این ابزار استفاده کند اعتبار خود را در مذاکرات آینده از دست می دهد و آمریکا می تواند با تحمل فشارها برای کوتاه مدت وابستگی اش به پکن را کاهش دهد، به این ترتیب ابزار چین را کم اثر کند.

کریس میلر نویسنده‌ کتاب «جنگ تراشه: نبرد بر سر حیاتی‌ترین فناوری جهان» دراین زمینه گفت: استفاده چین از اهرم فشار صادارت مواد معدنی حامل پیامی بود مبنی بر این که «ما آماده‌ایم محرک اصلی رشد اقتصادی آمریکا، یعنی صنعت هوش مصنوعی را تهدید کنیم.»

به گفته‌ وی، این عامل واشنگتن را بر آن داشت تا راه‌هایی برای ایجاد اهرم فشار جایگزین پیدا تا چین را وادار به عقب‌نشینی کند.

چین در حال حاضر بزرگ‌ترین تولیدکننده و فرآوری‌کننده‌ نادر خاکی و عناصر کمیاب در جهان است و هیچ کشور دیگری چنین سطح کنترلی بر این منابع ندارد. اوایل سال جاری، همین مساله موجب بحران در مذاکرات تجاری شده بود. آن‌زمان مقامات آمریکایی پکن را متهم کردند به طور عمدی از صدور این مواد خودداری می‌کند.

با این حال، میلر نیز مانند چن معتقد است که این اقدامات در کوتاه‌مدت مؤثر هستند، زیرا ساخت تأسیسات فرآوری نادر خاکی زمان‌بر است، اما در بلندمدت چین نخواهد توانست انحصار پایدار خود را حفظ کند.

واشنگتن با ایجاد ظرفیت های جایگزین، راهبردی چند لایه را در پیش گرفته است که همکاری معدنی با کشورهای استرالیا، هند و قزاقستان را شامل می‌شود تا زنجیره تامین منابع حیاتی را جایگزین کند. سفر ترامپ به آسیای مرکزی و جنوب‌شرقی آسیا با هدف تقویت همکاری‌های معدنی و کاهش وابستگی به چین صورت گرفته بود.

دیپلماسی خاک کمیاب بازتاب رقابتی عمیق‌تر بین قدرت‌های بزرگ بر سر کنترل منابع حیاتی، فناوری های پیشرفته و نظم جهانی است. این نبرد اکنون به اندازه کنترل قلمرو اهمیت یافته است و به نظر می‌رسد که موفقیت هر یک از دو طرف آمریکا و چین بر توازن قدرت در دهه‌های آینده تاثیرگذار خواهد بود.