اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از عنوان آن هویداست به بازخوانی «مناسبات لُژ بیداری ایران و کانونهای قدرت در عصر مشروطیت» پرداخته است. این پژوهش از سوی یحیی آریا بخشایش انجام شده و انتشارات سوره مهر آن را روانه بازار کتاب ساخته است. تارنمای ناشر در ایضاحی بر موضوع و مضمون این تحقیق از اشاره به نکات ذیل فروگذار ننموده است: «آنچه مشخصه مهم عصر مشروطه در ایران دانسته میشود، رشد و گسترش اندیشههای نوگرایانه و تجددخواهانه ایرانیان است که شاخوبرگ آن را میتوان در زمینههای گوناگون آن دوران، بهوفور جست و نشان کرد. در سایه همین اندیشه هم میتوان به چگونگی شکلگیری بسیاری از نهادهای اجتماعی و سیاسی آن دوران نگریست و به تحلیل و تعلیل ویژگیهای آنها نشست. توجه کشورهای غربی در آن دوران به این گرایشات در ایران، گسترش و فعالیت نهادهای مدعی نوگرایی را آسان میکرد و کوشش بسیاری از تجددخواهان را به بار مینشاند. کوششی که یکسویه و محدود به عرصه واحدی نبود و حوزههای وسیعی را در برمیگرفت. از جمله این کوششها، رسمیت بخشیدن به فراماسونری در ایران است که پیشتر تلاشهایی هم دربارهاش صورت گرفته بود. بنابراین لژ شرق اعظم/گرانداوریان فرانسه - که نسبت به دیگر سازمانهای ماسونی جهانی، نوگراتر بود و با فضای درونی ایران عصر مشروطه نیز همسویی داشت- پیشگام شد و نخستین لژ رسمی فراماسونری را در تهران به راه انداخت. این لژ در مدتی کوتاه، شمار زیادی از سرشناسان ایرانی و رهبران مشروطه را به عضویت خود درآورد و در میان نهادهای گوناگون اجتماعی، جایگاهی برای خود دستوپا کرد. بیشتر اعضای این لژ در کانونهای مهم عصر مشروطه حضوری پررنگ داشتند که از اینرو میتوان سهم لژ یادشده را در ایجاد مناسبات با کانونهای قدرت در دوره مورد بحث، بیشتر و نفوذش را عمیقتر دید. این مناسبات و ویژگیهای متعدد آن، موضوع اصلی کتاب حاضر است که میکوشد با استناد به مدارک و اسناد بهجامانده از آن لژ به تبیین موضوع بپردازد. برای این کتاب، سه بخش تنظیم شده است. بخش اول به کلیاتی درباره موضوع فراماسونری و تاریخچه آن میپردازد. در بخش دوم پس از ارائه شناخت اولیه درباره مجامع فراماسونری، به بررسی چگونگی آشنایی ایرانیان با لژهای ماسونی پرداخته میشود. آنگاه زمینههای شکلگیری لژ بیداری ایران و پایان کار آن مورد بررسی قرار میگیرد. بخش پایانی موضوع اصلی کتاب را تشکیل میدهد که خود دربردارنده سه فصل است. در فصل نخست، مناسبات و روابط لژ بیداری ایران با مجلس شورای ملی، به عنوان مهمترین کانون قدرت در عصر مشروطه مورد توجه قرار گرفته است. فصل دوم مناسباتی را که این لژ با نهاد دولت در آن دوران برقرار کرده بود، وارسی مینماید. در فصل پایانی نیز روابط و مناسبات لژ با دربار قاجار بررسی شده است....»
مؤلف کتابی که تا هم اینک در باره آن سخن رفت، تألیف و جمعآوری مجموعه پنج جلدی «تاریخ آغازین فراماسونری در ایران» را - که آن نیز از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد - در کارنامه خویش دارد. از این روی که این مجموعه با کتاب مورد معرفی هم خانوادگی موضوعی دارد، مناسب است که بر تاریخچه پژوهشهای یحیی آریا بخشایش در حوزه فراماسونری نظری بیفکنیم. وی در گفتوگو با سایت تاریخ شفاهی ایران در این فقره به نکات ذیل اشارت برده است:
«در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هنگام مصادره اموال برخی از رجال حکومت پهلوی، صندوقچهای از منزل محمدعلی فروغی ذکاءالملک دوم به دست آمد که مدارک موجود در آن به حوزه هنری ارجاع شد. آقای بهبودی ریاست دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به اهمیت این اسناد برای روشن ساختن قسمتی از زوایای تاریک تاریخ معاصر پی برد. اسناد موجود شامل زندگینامه پدر و اجداد فروغی و یادداشتهای روزانه وی و برادرش ابوالحسنخان فروغی و اسنادی درباره لژ بیداری ایران، اولین لژ رسمی فراماسونری در ایران بود. البته قبل از لژ بیداری ایران، چند مجمع و جمعیت دیگر تشکیل شده بود که در نظر داشتند فعالیتی مشابه فراماسونری را در ایران شکل دهند، مانند جامع آدمیت، فراموشخانه میرزا ملکمخان و لژ میرزا حسن خان مشیرالدوله، ولی هیچ یک رسمیت نیافتند و تنها به صورت فعالیتی شبه ماسونی بودند. انجمن اخوت نیز از اینگونه بود. با این همه لژ بیداری ایران، کاملاً جنبه رسمی داشت و از طرف لژ شرق فرانسه یا گراند اوریان تشکیل و تأیید شده بود. درباره این لژ، تنها در جلد دوم کتاب فراماسونری و فراموشخانه تألیف اسماعیل رائین، معرفی مختصری بر پایهگفتهها و نه اسناد صورت گرفته است. در هر حال قسمتی از اسناد تازه یافت شده ازسوی آقای حمیدرضا شاهآبادی و همزمان با تأسیس روزنامه ایران، به همراه زندگینامه برخی از اعضا به چاپ رسید، ولی دیری نپایید و انتشار آن متوقف شد. در این زمان مدیریت مرکز ادبیات و آقای شاهآبادی، تصمیم به انتشار کتابی با محتوای اسناد گرفتند و کار عملیاتی با جداسازی سندهای فارسی و ترجمه اسنادی که به زبان فرانسه بودند و بازخوانی اسناد ناخوانا آغاز شد و سال ۱۳۷۸، جلد اول این مجموعه به چاپ رسید. جلد اول با عنوان کلیات، به زمینههای شکلگیری لژ بیداری ایران و روابط با سفارت فرانسه میپرداخت و همینطور اعضا را براساس جدولی، به صورت خلاصه معرفی میکرد. جلد دوم به جهت تشکیل پروندهای مجزا برای همه اعضا به ترتیب از شماره یک تا ۴۰ شروع به معرفی اعضا کرد. پس از پایان این مجلد، آقای شاهآبادی از دفتر ادبیات خداحافظی کرد و کار متوقف شد. سال ۱۳۸۲ از من خواسته شد تا کار را دنبال کنم که با توجه به ارزشمندی اسناد پذیرفتم و در همان مرحله اول متوجه شدم اگر بخشی از کارهای آقای شاهآبادی، اعم از طبقهبندی اسناد و فهرستبندی و ترجمه نبود، من با خیل عظیمی از مشکلات مواجه میشدم. بنابراین در جلد سوم که به قلم من به اجرا درآمد، از ایشان به جهت هموار ساختن مسیر تألیف تشکر کردم. جلد چهارم هم مانند جلد سوم به معرفی اعضا گذشت تا اینکه در جلد پایانی و پنجم، به مسئله روابط درونی لژ، معرفی جامع اعضا و همینطور مناسباتی که لژ با دولت و لژ شرق اعظم فرانسه داشته اشاره کردم. براساس اطلاعات مندرج در اسناد، همزمان با آغاز جنگ جهانی اول، لژ به کار خود در ایران خاتمه داد. من کار را به تنهایی انجام داده و فقط هنگام اجرای آن از مشورت گروهی از صاحبنظران بهره بردم. بنابراین مطالب مندرج در کتاب، کاملاً یکدست است. علت اینکه لفظ نامتجانس را در مقدمه به کار بردهام، به دلیل مطالبی بود که باید در جلد اول گنجانده میشد، ولی جامانده بود، مانند معرفی جامع اعضای لژ. دیگر نکته مهم اینکه مقایسهبین فعالیت لژ بیداری ایران و دیگر شعب گراند اوریان، در این کتاب به چشم نمیآید و این از کاستیهای آن است. علت نپرداختن به آن نیز نبودن اسناد واضح در رابطه با موضوع است. مطالب باید براساس مبنا ارائه و تحویل شوند. اگر این مبنا ضعیف باشد، هر تحلیلی هم ضعیف خواهد بود. در این مورد اطلاعات ما درباره دیگر شعب گراند اوریان در کشورهایی مانند مصر، سوریه و لبنان و عراق بسیار اندک است....»
نظر و گذری بر «مناسبات لُژ بیداری ایران و کانونهای قدرت در عصر مشروطیت»
کانونی که بسا رجال سیاسی ایران را بلعید!
اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از عنوان آن هویداست به بازخوانی «مناسبات لُژ بیداری ایران و کانونهای قدرت در عصر مشروطیت» پرداخته است
صاحبخبر -
∎