همزمان با برگزاری همایش «صد سال خدمت و مجاهدت حوزوی» در مشهد مقدس، تبیین و تحلیل پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدمین سالگرد بازتأسیس حوزه علمیه قم به یکی از محورهای اصلی دغدغهمندان این عرصه بدل شده است. اکنون فضای نخبگانی حوزه با این پرسش اساسی مواجه است که چگونه میتوان این سند بالادستی را از یک متن ابلاغی به یک گفتمان زنده، کنشگر و فراگیر در تمام سطوح حوزوی تبدیل کرد. این فرایند، مملو از فرصتها و در عین حال آسیبهایی است که غفلت از آنها میتواند مسیر تحول را با چالشهای جدی روبهرو کند. به همین مناسبت و برای واکاوی الزامات این سند راهبردی و چگونگی تبدیل آن به یک حرکت پویا، با حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی، عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستهایم تا نقشه راه این تحول تاریخی و آسیبهای پیش روی آن را از منظر ایشان جویا شویم.
یک جبهه واحد، نه یک صدای تنها
حجتالاسلاموالمسلمین صلح میرزایی در ابتدای این گفتوگو بر یک اصل بنیادین به عنوان پیششرط هرگونه حرکت اصلاحی تأکید کرده و میگوید: نخستین و حیاتیترین گام در مسیر گفتمانسازی پیام رهبر معظم انقلاب، پرهیز مطلق از القای این تصور است که ایشان در دغدغه تحول و بهروزرسانی حوزه، تنها هستند. این یک خطای راهبردی است که پرچم تحولخواهی را به گونهای به تصویر بکشیم که گویی تنها توسط معظمله برافراشته شده و سایر ارکان حوزه، از مراجع عظام تقلید گرفته تا فضلا و اساتید برجسته، با وضعیت موجود خرسند هستند. این رویکرد، ناخواسته به ایجاد یک دوقطبی کاذب و تضعیفکننده درون حوزه منجر میشود و پیام را از یک سند وحدتبخش به یک عامل تقابل تقلیل میدهد.
وی اضافه میکند: واقعیت آن است خطر روزمرگی و عدم تناسب پیشرفتهای حوزه با سرعت تحولات جهان و پیچیدگیهای نبرد تمدنی، یک نگرانی مشترک در میان همه دلسوزان است. اگر اصول بنیادین همین پیام را به محضر هر یک از بزرگان و مراجع عظام عرضه کنیم، بدون شک کلیات آن را تأیید خواهند کرد. بنابراین باید این پیام را نه به عنوان صدای یک فرد، بلکه به مثابه تبلور دغدغه جمعی نخبگان حوزه معرفی کرد تا از همان ابتدا، یک جبهه واحد و همافزا برای تحقق آن شکل بگیرد.
ارزیابی منصفانه؛ شرط لازم برای حرکت
اما مواجهه با اینگونه پیامهای راهبردی، خود با چه آسیبهایی همراه است؟ این عضو مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به این پرسش، به خطر تبدیل شدن دغدغهمندان به منتقدان بیاطلاع اشاره کرده و توضیح میدهد: بسیاری از طلاب جوان و انقلابی، به دلیل آگاهی نداشتن از حجم گسترده فعالیتهای در حال انجام در مرکز مدیریت حوزه، به سرعت دچار یأس و سرخوردگی میشوند. تصور غالب این است مطالبات رهبر معظم انقلاب بر زمین مانده، در حالی که بسیاری از این دغدغهها نه تنها مورد بحث قرار گرفته، بلکه به سندهای عملیاتی تبدیل شده و برنامه پنجساله حوزه براساس آن در حال بازنویسی است. وی برای ارائه یک چارچوب دقیق به منظور پرهیز از قضاوتهای غیردقیق، تصریح میکند: ارزیابی کارآمدی یک نهاد عظیم و تاریخی همچون حوزه علمیه، نیازمند یک نگاه منصفانه و چندبعدی است. ما باید چهار عنصر کلیدی را همزمان بسنجیم: اهداف آن نهاد چه بوده، چه امکاناتی در اختیار داشته، با چه موانعی روبهرو بوده و در نهایت به چه دستاوردهایی نائل شده است. بدون این مقایسه چهاروجهی، هر تحلیلی ناقص و حتی مغرضانه خواهد بود. القای تصویر یک حوزه ناکارآمد و رو به افول، دقیقاً همان چیزی است که دشمن برای ناامید کردن نیروهای داخلی به دنبال آن است.
امید؛ سوخت راهبردی در نبرد تمدنی
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بخش تاریخی پیام رهبر فرزانه انقلاب، بر ضرورت استخراج و ترویج پیوست امیدوارانه تأکید کرده و میگوید: رهبر معظم انقلاب به درستی اشاره فرمودند که همین حوزه چه بر سر استعمار و استکبار آورده است. افزایش خشونت عریان و حملات فیزیکی به روحانیت در سالهای اخیر، نشانه استیصال دشمن و گواهی بر این است که آنها از تأثیرگذاری این نهاد مقدس بهشدت احساس خطر کردهاند. ما باید این واقعیات و همچنین موفقیتهای طلاب انقلابی در جغرافیای مقاومت، از پاکستان و افغانستان تا عراق را بهدرستی تبیین کنیم تا تصویر واقعی از قدرت جبهه خودی شکل بگیرد. وی با استناد به وعده تخلفناپذیر الهی در کتاب آسمانی، میافزاید: خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» یعنی او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند، هرچند مشرکان را خوش نیاید.(توبه، آیه ۳۳) این وعده قطعی، بزرگترین منبع امید برای ماست. در کنار این باور عمیق، تبیین قوتهای درونی، زیرساختهای موجود و ضعف روزافزون جبهه مقابل، سه عامل کلیدی هستند که میتوانند سوخت لازم برای به حرکت درآوردن موتور عظیم حوزه را فراهم کنند.
از فهم پیام تا تعریف مأموریت
با این مقدمات، گام عملیاتی برای گفتمانسازی چیست؟ حجتالاسلام صلح میرزایی نقطه آغاز را فهم مراد جدی پیام دانسته و بیان میکند: نخستین وظیفه ما به عنوان بدنه حوزه، برگزاری جلسات متعدد خوانش و تحلیل دقیق پیام است تا از سطح کلمات عبور کرده و به عمق مقصود رهبری دست یابیم. گفتمانسازی به تعبیر معظمله، صرفاً تکرار یک سخن نیست، بلکه تبدیل آن به یک باور عمومی و یک عامل محرک و برانگیزاننده است. این مهم محقق نمیشود مگر آنکه ابتدا صحنه نبرد، جهتگیریها و وظایف، به روشنی برای همگان تبیین شود.
او اضافه میکند: پس از این فهم مشترک، مهمترین گام، عبور از انفعال و ورود به مرحله کنشگری فعال است. نباید منتظر ماند تا دیگران برای ما برنامهریزی کنند. پیشنهاد مشخص این است طلاب و اساتید دغدغهمند، به صورت خودجوش کارگروههایی تخصصی براساس پنج مأموریت اصلی ترسیمشده در پیام تشکیل دهند. خروجی این کارگروهها باید تدوین سند راهکارهای عملیاتی از منظر بدنه حوزه باشد. این اقدام، طلاب را از جایگاه مخاطب صرف به جایگاه مشارکتکننده فعال در طراحی آینده حوزه ارتقا میدهد.
شبکهسازی و مطالبهگری؛ دو بال تحول
این عضو مجلس خبرگان رهبری دو راهبرد مکمل را برای به ثمر رساندن این حرکت ضروری میداند: شبکهسازی نیروهای همسو و مطالبهگری هوشمندانه. او تشریح میکند: شناسایی و اتصال طلاب، اساتید و مجموعههای انقلابی در سراسر کشور، یک ضرورت است. این شبکهسازی، از خشک شدن چشمه ایدهپردازی جلوگیری کرده و یک جبهه فکری و عملیاتی منسجم را شکل میدهد. این جبهه میتواند پس از تدوین راهکارهای پخته، وارد فاز مطالبهگری سازنده از مدیران حوزه شود.
وی در پاسخ به این پرسش که این مطالبهگری چگونه باید باشد تا به تخریب منجر نشود، میگوید: این مطالبهگری باید به دور از هیاهو و با نیت کمکرسانی باشد. مدیران فعلی حوزه، افرادی دلسوز، جهادی و آماده به کار هستند که به ایدههای نو و راهکارهای عملیاتی نیاز دارند. میتوان با دعوت از ایشان برای ارائه گزارش عملکرد، ابتدا یک تصویر واقعی از اقدامات صورتگرفته بدست آورد و سپس با ارائه پیشنهادهای مشخص، به عنوان بازوی فکری و اجرایی به یاری آنان شتافت. این تعامل دوسویه، هم امیدبخش است و هم مسیر تحول را تسریع میکند.
بازگشت به جوهره طلبگی؛ احیای روحیه جهادی
این استاد حوزه و دانشگاه در نهایت به یک مانع بزرگ ذهنی اشاره کرده و آن را ارتجاع به انگاره ما نمیتوانیم، توصیف میکند. او میگوید: در گذشته، این انگاره در برابر رژیم طاغوت وجود داشت و انقلاب، آن را شکست. امروز، این تفکر در لباسی جدید و با بهانههایی چون «بودجه نیست» یا «حمایت نمیشویم» در حال بازگشت به اذهان نیروهای مؤمن و انقلابی است. برای مقابله با این آفت، باید به اصالتهای حوزه و روحیه جهادی بازگردیم؛ یعنی کار برای خدا بدون چشمداشت مادی.
حجتالاسلام صلح میرزایی خاطرنشان میکند: باید این واقعیت را بپذیریم که در شرایط فعلی کشور نمیتوان برای هر حرکتی منتظر بودجه و حمایت ماند. باید خودمان آستینها را بالا بزنیم و همچون نسلهای گذشته حوزه، تدریس، تحقیق و تبلیغ را وظیفه الهی خود بدانیم. همانطور که امام راحل(ره) فرمودند، وظیفه ما کاشتن نهال است؛ این خداوند است که به آن رگ و ریشه میدهد و آن را به درختی تنومند تبدیل میکند. اگر با این نیت خالصانه و بدون انتظار از غیر، برای تحقق دغدغههای نایب امام زمان(عج) به میدان بیاییم، قطعاً نصرت الهی شامل حال ما خواهد شد و شاهد برکاتی فراتر از تصورمان خواهیم بود.