به گزارش روز دوشنبه خبرنگار بین الملل ایرنا؛ مارک ساوایا به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در عراق منصوب شده و مأموریتی حساس در یکی از پرچالشترین کشورهای منطقه را بر عهده گرفته است. انتصاب او از سوی واشنگتن، نشانهای از تمایل ایالات متحده برای بازآرایی نقش خود در عراق و اعمال نفوذ بیشتر بر تصمیمهای سیاسی و اقتصادی این کشور به شمار میرود.
ساوایا عراقی- آمریکایی و در ایالت میشیگان بزرگ شده است. او پیش از ورود به عرصه سیاست، فعالیت گستردهای در حوزه کسبوکار خصوصی بهویژه در زمینه صنایع نوظهور و سرمایهگذاریهای تجاری داشته و در ایالات متحده به عنوان یک کارآفرین شناخته میشود.
اطلاعات دقیقی از تحصیلات دانشگاهی او در دست نیست، اما پیشینه اقتصادی و ارتباط گسترده وی با شبکههای تجاری و اجتماعی، موجب شده تا از نگاه واشنگتن فردی مناسب برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی آمریکا در عراق تلقی شود.
ماموریت ساوایا در بغداد چند وجه اساسی دارد. نخستین هدف، تقویت نقش دولت مرکزی عراق در کنترل نیروهای مسلح و کاستن از نفوذ گروههای شبهنظامی است. واشنگتن طی سالهای اخیر بارها از نفوذ این گروهها در ساختار امنیتی و سیاسی عراق ابراز نگرانی کرده و آنها را مانعی در مسیر شکلگیری دولت مستقل و همسو با منافع غرب دانسته است.

از نگاه آمریکا، نماینده ویژه رئیسجمهور باید با استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک و ارتباط مستقیم با چهرههای مؤثر در بغداد، زمینه تضعیف این جریانها را فراهم کند و در عین حال روابط دولت عراق با متحدان منطقهای واشنگتن را بهبود بخشد.
دومین محور مأموریت ساوایا به حوزه اقتصاد و انرژی مربوط میشود. آمریکا در پی آن است تا شرکتهای نفتی و گازی خود را دوباره به صحنه پروژههای بزرگ عراق بازگرداند و سهم از دسترفتهاش در بازار انرژی این کشور را بازیابد.
گفته میشود ساوایا قرار است با نزدیکسازی میان بخش خصوصی آمریکا و نهادهای اقتصادی عراق، مسیر سرمایهگذاریهای جدید را تسهیل کند و مانع از گسترش نفوذ رقبایی چون چین، روسیه و ایران در حوزههای انرژی و زیرساختی شود.
بخش دیگر وظایف او به روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دو کشور مربوط است. واشنگتن میکوشد از طریق نماینده ویژه خود، حلقه ارتباطی مؤثرتری با احزاب و جریانهای سیاسی عراق برقرار کند تا از یکسو بر روند تصمیمگیریهای داخلی تأثیر گذارد و از سوی دیگر مانع نزدیکی بیش از حد بغداد به محورهای منطقهای مخالف سیاستهای آمریکا شود.
در واقع، مأموریت ساوایا تنها در سطح روابط دوجانبه نیست، بلکه در چارچوب راهبرد کلان واشنگتن برای باز تعریف موازنه قدرت در غرب آسیا معنا پیدا میکند.
تحلیلگران معتقدند که انتصاب او به این سمت، نشانهای از تغییر رویکرد واشنگتن در قبال عراق است. پس از سالها حضور نظامی مستقیم و سپس دورهای عقبنشینی نسبی، ایالات متحده اکنون در پی آن است که از راههای غیرنظامی و با استفاده از ابزارهای سیاسی و اقتصادی، نفوذ خود را احیا کند. به همین دلیل، انتخاب فردی با سابقه تجاری و روابط اقتصادی گسترده، میتواند بیانگر تمرکز بیشتر بر دیپلماسی اقتصادی باشد.

با این حال، مأموریت ساوایا خالی از چالش نیست. حضور نیروهای مقاومت در ساختار امنیتی عراق، پیوندهای نزدیک بغداد با تهران، حساسیت افکار عمومی عراق نسبت به مداخلات خارجی و رقابت بازیگران منطقهای از جمله عوامل پیچیدهای هستند که هرگونه تلاش آمریکا برای افزایش نفوذش را با دشواری روبهرو میکند.
علاوه بر آن، دولت عراق در تلاش است تا ضمن حفظ روابط متوازن با همه طرفها، استقلال تصمیمگیری خود را نیز حفظ کند؛ موضوعی که میتواند گاه در تعارض با اهداف واشنگتن قرار گیرد.
در سطح داخلی، برخی ناظران بر این باورند که مأموریت ساوایا بیش از آنکه ماهیت دیپلماتیک داشته باشد، رویکردی راهبردی و امنیتی دارد. به بیان دیگر، او قرار است نقش هماهنگکننده میان دستگاههای سیاسی، نظامی و اطلاعاتی آمریکا در عراق را ایفا کند تا سیاستهای واشنگتن در این کشور با انسجام بیشتری دنبال شود.
حضور او همچنین میتواند نشانهای از آغاز مرحلهای تازه در تعامل آمریکا با دولت عراق باشد؛ مرحلهای که در آن واشنگتن به جای اتکا به سفارت و مجاری رسمی، از طریق مأموریتهای ویژه و مستقیمتری اهداف خود را پیگیری کند.
از منظر بغداد، این انتصاب میتواند هم فرصت باشد و هم تهدید. از یک سو، امکان دارد همکاری با آمریکا زمینه جذب سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی جدید را فراهم آورد و جایگاه بینالمللی عراق را ارتقا دهد و از سوی دیگر، افزایش نقش مستقیم واشنگتن ممکن است حساسیت جریانهای داخلی را برانگیزد و موجب اختلافات سیاسی در داخل کشور شود.
بنابراین ساوایا به عنوان چهرهای با سابقه متفاوت از دیپلماتهای سنتی، مأموریتی چندبُعدی را در شرایطی حساس آغاز کرده است. مأموریتی که هدف آن بازسازی موقعیت آمریکا در عراق، بهبود روابط اقتصادی، کنترل گروههای مسلح و هماهنگی بیشتر سیاستهای بغداد با راهبردهای واشنگتن است.
موفقیت یا ناکامی او در این مسیر، نه تنها بر آینده روابط دو کشور تأثیر خواهد گذاشت، بلکه میتواند شاخصی مهم از میزان توانایی آمریکا در بازتعریف نقش خود در منطقهای باشد که تحولات آن هر روز پیچیدهتر میشود.