شناسهٔ خبر: 75754668 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

لاریجانی:

مسئله هسته‌ای بهانه‌ای برای فشار بر ملت ایران است/ برد موشک‌های ما ربطی به غرب ندارد/ تدابیر رهبر انقلاب صحنه جنگ ۱۲ روزه را تغییر داد

دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: مسئله هسته‌ای بهانه‌ای برای فشار بر ملت ایران بود و غرب بحث موشکی و منطقه‌ای را مطرح می‌کند در حالی که کشورهایی مانند آمریکا و اروپا سلاح‌های پیشرفته دارند.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، در همایش «ما و غرب» که هم‌اکنون در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما درحال برگزاری است، علی لاریجانی سخنرانی خود را با محوریت بررسی روابط و تقابل‌های فکری و تمدنی ایران و غرب آغاز کرد.

این همایش با حضور جمعی از اندیشمندان، اساتید دانشگاه و فعالان فرهنگی در حال برگزاری است.

علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در سخنانی در همایش «ما و غرب» با اشاره به پیشینه تاریخی این روابط گفت: فهم رابطه ما با غرب در این دوران بهتر درک می‌شود؛ غرب زمانی مدعی بود که بر علم و آزادی تکیه دارد، اما امروز درگیر بحران‌های فکری و انسانی است که سعدی آن را عصر جهل و جنون می‌خواند.

وی با بررسی فراز و فرود روابط ایران و غرب در طول تاریخ افزود: این روابط دارای جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی بوده و از پرنوسان‌ترین تعاملات بین‌المللی محسوب می‌شود. دوره باستان؛ استقلال عظمت ایران در برابر یونان و روم به گفته لاریجانی، در دوره باستان، ایران با حکومت‌های هخامنشی، اشکانی و ساسانی از تمدن و قدرت عظیمی برخوردار بود و غرب نیز با تمدن‌های یونان و روم قدرتی موازی داشت، اما هیچ‌گاه زمینه تسلط پایدار غرب بر ایران فراهم نشد.

وی خاطرنشان کرد: در دوران هخامنشی، ایران با یونان هم برخورد نظامی داشت و هم تعامل فرهنگی. برخی مورخان معتقدند که تفکرات ایرانی از طریق هگمتانه به اندیشه‌های فلسفی یونان راه یافت و حتی افلاطون در آثار خود از امپراتوری ایران یاد کرده است.

وی افزود: گرایش افلاطون به دو عالم مثال و محسوس، برگرفته از دوگانگی عالم مینوی و گیتی در تفکر زرتشت دانسته می‌شود.

در ادامه، وی با اشاره به دوره ساسانیان گفت: «وابط ایران و امپراتوری روم شرقی (بیزانس) هم صلح‌آمیز و تجاری بود و هم نظامی. این دو قدرت بزرگ جهان، یکدیگر را تقریباً همسنگ می‌دانستند و پیمان صلح‌هایی میان آنها به امضا رسید که گاه چند دهه دوام داشت.

وی افزود: این روابط نشان از رقابت و تعامل همزمان دو قدرت تمدنی داشت؛ ایران و بیزانس حتی در عرصه علمی و فرهنگی نیز با ترجمه متون علمی، فلسفی، پزشکی و معماری مراودات مؤثری داشتند.

لاریجانی استقلال ایران در این دوران را مهم‌ترین ویژگی دانست و تأکید کرد: امپراتوری ایران هرگز زیر سلطه غرب نرفت. نظامات حکومتی ساسانیان بر پایه آیین زرتشت و روح استقلال شکل گرفته بود و این پیوند دین و حکومت، به پایداری و اقتدار ایران انجامید.

دوران صفویه؛ توازن علم، دین و قدرت

وی دوره صفویه را نقطه تحول جدیدی دانست و اظهار داشت: در قرن شانزدهم، وقتی غرب درگیر تحولات فکری و علمی بود، صفویه توانست منزلت ایران را مجدداً به سطح یک امپراتوری مقتدر ارتقا دهد. این امپراتوری متکی بر علم و دانش علما و دانشمندان بود و شاه عباس صفوی نقش بزرگی در جمع نخبگان علمی ایفا کرد.

به گفته لاریجانی: صفویه با کشورهای اروپایی نظیر پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان ارتباط برقرار کرد که بیشتر جنبه همکاری داشت تا کشمکش. در زمینه اقتصادی، ایران تولیدکننده عمده ابریشم بود و کمپانی هند شرقی در بندرعباس و اصفهان دفاتری تأسیس نمود. فرش، ادویه و فلزات ایرانی در اروپا محبوبیت فراوان داشتند.

وی با اشاره به ابعاد فرهنگی این روابط افزود: شاهان صفوی از خدمات فنی و علمی اروپایی‌ها در زمینه ساعت‌سازی، پزشکی و مهندسی استفاده کردند. اما اساس استقلال ایران بر سه پایه استوار بود: اتکای به علم، اتکای به مذهب و تفکر دینی، و اقتدار نظامی.

وی تأکید کرد: همین عناصر باعث پایداری حکومت صفوی شدند و آنچه ابن‌خلدون عصبیت می‌نامد، در پیوند میان شاهان و مردم نمود یافت.

لاریجانی گفت: ایران صفوی در برابر غرب هم‌تراز بود و غرب نیز در همان زمان با رشد علمی و فلسفی دکارت، گالیله، کپلر و لاک به دوران مدرن گام گذاشت.

وی توضیح داد: موازنه میان ایران و غرب در عصر صفوی به‌واسطه استقلال فکری، اقتصادی و قدرت نظامی برقرار شد؛ مجموعه‌ای که عامل پایداری حکومت ایران بود.

دوره قاجار؛ آغاز نفوذ و تضعیف ملی

لاریجانی با اشاره به نشانه‌های تاریخی نفوذ غرب در عصر قاجار گفت: در این دوران، قراردادهایی مانند گلستان و ترکمانچای و دخالت‌های انگلیس و روسیه در مشروطه، نشان از نگاه سلطه‌طلبانه آنان داشت. استبداد داخلی و بی‌توجهی به علم و رشد اقتصادی قاجار را در برابر توسعه غرب ناتوان ساخت.

وی افزود: شاهان قاجار با شیفتگی به ظواهر تمدن غرب و ضعف نظامی، عملاً به فرودستی دچار شدند.

لاریجانی گفت: اقبال لاهوری به درستی فرموده است که قوت افرنگ از علم و فن است و جوانان باید علم و فن را بیاموزند نه لادینی را.

دوران پهلوی؛ تسلط عمیق غرب و وابستگی آشکار

لاریجانی دوران پهلوی را «عصر استبداد وابسته» خواند و گفت: در این دوران، تسلط آمریکا و انگلیس بر دربار، نیروهای مسلح و اداره کشور علنی و عمیق شد. کودتای ۲۸ مرداد نمونه آشکار دخالت غرب است. شاهان پهلوی یکسره تابع اوامر سفیران غربی بودند.

وی افزود: با وجود منابع نفتی عظیم، حکومت پهلوی نه استقلال داشت و نه رابطه‌ای با مردم؛ ستیز با دین رابطه حکومت و ملت را از بین برد و استبداد وابسته‌ جای استقلال تاریخی ایران را گرفت.

وی تأکید کرد: «گاین تحقیر توسط غرب زمینه‌ساز انقلاب اسلامی شد. ملت بزرگی چون ایران نمی‌توانست ذلت فرمان‌برداری شاه از سفرای بیگانه را تحمل کند.

انقلاب اسلامی؛ جهاد فهم و تنظیم روابط بر مبنای منافع ملی

دبیر شورای عالی امنیت ملی انقلاب اسلامی را نقطه چرخش بزرگ در تاریخ روابط ایران و غرب دانست و گفت: ملت ایران پس از انقلاب، جهاد مثبت و منفی غرب را درست فهمید و مناسبات خود را بر پایه منافع ملی تنظیم کرد.

وی افزود: رهبران صدر انقلاب اسلامی مانند امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، شهید مطهری و شهید بهشتی، همه با رویکرد عقل‌گرا و فلسفی، منطق تعامل جدیدی را ترسیم کردند.

به گفته وی: در زمینه علمی و فناوری، تعامل با غرب در چارچوب استقلال ملی همواره وجود داشت. رفت‌وآمد استادان و رشد دانشگاه‌ها نشان‌دهنده استقبال از علم بود، هرچند گاه محدودیت‌هایی از سوی غرب در موضوعاتی چون جنگ و انرژی هسته‌ای اعمال می‌شد.

لاریجانی تأکید کرد: رشد علمی کشور در چهار دهه پس از انقلاب چشمگیر بوده، اما هنوز سازوکار همکاری نخبگان دانشگاهی با بخش‌های اجرایی کامل نیست.

لاریجانی در ادامه خاطرنشان کرد: روابط تجاری ایران و غرب پس از انقلاب در سطح بالایی ادامه یافت و غرب همچنان نخستین شریک تجاری ایران بود که این امر ریشه در ساختار تاریخی ارتباطات بازرگانی ایران دارد.

دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه درباره روابط ایران و غرب، ریشه‌های تاریخی سلطه‌طلبی غرب و رویکرد انقلاب اسلامی نسبت به استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور سخن گفت و تأکید کرد: در حالی که روابط تجاری ایران با شرق، کشورهای اسلامی و همسایگان تقویت شده، سال‌ها غرب شریک تجاری اول ایران بود، اما رفتار سلطه‌جویانه در عرصه‌های سیاسی و امنیتی، همکاری‌ها را به بحران کشاند.

وی با اشاره به رفتار غرب پس از پیروزی انقلاب اسلامی توضیح داد: رهبران ایران هیچ‌گاه موضع خصمانه اعلامی نسبت به غرب نداشتند، بلکه این رفتار سیاسی و فرهنگی غرب بود که انقلاب اسلامی را هدف بحران‌سازی قرار داد. ملت ایران، که تازه از حکومت شاه رها شده و در مسیر استقلال گام برمی‌داشت، با حرکت‌های تخریبی غرب روبه‌رو شد؛ غرب می‌خواست استقلال ملت ایران را با شعاری جدید سرقت کند، اما با نهیب امام خمینی مواجه شد.

لاریجانی به مواضع رهبر معظم انقلاب در قبال غرب اشاره کرد و افزود: توصیه رهبری به مراقبت در مناسبات با آمریکا و غرب ناشی از روحیه تسلط‌طلبی آنان است؛ ایشان همواره در مراودات علمی و اقتصادی، پروژه‌های سودمند را تأیید کرده‌اند، اما هنگامی که غرب از قدرت اقتصادی و فرهنگی تا نظامی برای استیلا بر ایران استفاده کرد، رهبری با اقتدار در برابر آن ایستاد؛ ملت ایران نیز در جنگ اخیر با همان صلابت، از استقلال خود پاسداری کرد.

برد موشک‌های ما ربطی به غرب ندارد

وی موضوع هسته‌ای را «بهانه‌ای برای دشمنی غرب با ملت ایران» دانست و تأکید کرد: اکنون همان رویکرد درباره توان موشکی و نقش منطقه‌ای ایران تکرار می‌شود. آمریکا و اروپا با طرح مسائلی درباره برد موشک‌های ایران، در واقع به دنبال اعمال کنترل و سلطه هستند، در حالی‌که هیچ کشوری حق ندارد در توان دفاعی مستقل ملت ایران دخالت کند.

لاریجانی سپس دو رویکرد فکری را در جهان معاصر تشریح کرد: یکی رویکرد تسلط‌طلبی که غرب بر مبنای آن روابط با شرق را بر پایه قدرت می‌بیند، و دیگری رویکرد تعادل و تعامل متوازن که ایران به آن پایبند است.

وی گفت: ایران نه سلطه‌طلب است و نه زیربار استیلای هیچ قدرتی می‌رود.

دبیر شورای امنیت ملی در ادامه سخنان خود، به حوزه تبادلات فرهنگی اشاره کرد و افزود: پس از انقلاب اسلامی، تعامل فرهنگی با شرق و غرب ادامه داشت، اما ملاک رهبران انقلاب همواره فایده‌مندی و تعالی فرهنگی بود. انقلاب اسلامی هرگز با عناصر مترقی فرهنگی مانند قانون‌گرایی یا حفاظت محیط‌زیست مخالفت نداشت؛ اما غرب تبادل فرهنگی را بستری برای تهاجم فرهنگی قرار داد.

وی یادآور شد: رهبر معظم سال‌ها پیش نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار دادند؛ زیرا غرب با تلقی برترپندارانه از فرهنگ خود و بهره‌گیری از سلطه تکنولوژیک، جریان‌سازی فرهنگی می‌کند تا بر فکر و هویت ملت‌ها چیره شود. چنین سیطره‌ای مقدمه سلطه سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.

لاریجانی برای تبیین این دیدگاه به نمونه‌های تاریخی و فلسفی اشاره کرد: اقبال لاهوری در شعر خود علم لادین غرب را افسون‌کننده حقیقت دانست؛ بسیاری از فیلسوفان پست‌مدرن امروز نیز اذعان دارند که در غرب، حقیقت در سایه قدرت و تکنولوژی معنا می‌شود. غرب حتی در علم، بی‌طرفی را کنار گذاشته و شرکت‌های چندملیتی و قدرت‌های اقتصادی جهت تفکر را تعیین می‌کنند.

وی دیدگاه استعمار نسبت به خاورمیانه را نقد کرد و گفت: غرب همواره مردم منطقه را در سطحی مادون انسان نگاه کرده و استعمار نه‌تنها منابع، بلکه ذهن و هویت ملت‌ها را نیز تصرف کرده است. ادوارد سعید در کتاب شرق‌شناسی نشان می‌دهد غرب چگونه با تصویرسازی تحقیرآمیز از شرق، سلطه فرهنگی و سیاسی خود را توجیه می‌کند.

لاریجانی سپس به میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی اشاره کرد و افزود: رهبران انقلاب به گنجینه فرهنگی ملی و دینی کشور باور دارند؛ فرهنگی که در بسیاری از عرصه‌ها برتر از فرهنگ غرب است. غرب به تعبیر هایدگر انسان را از پرسش هستی دور کرد و او را به موجودی بی‌ریشه بدل ساخت، اما در سوی دیگر، ایران با حافظ، مولوی، سعدی و حکمای خود فضایی از معنا و معرفت آفرید که حتی اندیشمندان غربی چون گوته و آنری کربن را مجذوب کرد.

دبیر شورای امنیت ملی تأکید کرد: توجه رهبری به فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی از همین منظر است؛ میراث فرهنگی کشور سرمایه معنوی نسل جوان است و حفظ آن، تداوم هویت و استقلال فرهنگی جامعه.

وی در بخش دیگری از سخن خود با اشاره به سلطه‌طلبی سیاسی و امنیتی غرب گفت: شعار اصلی انقلاب اسلامی استقلال بود، زیرا اگر استقلال نباشد، آزادی، فرهنگ و اقتصاد نیز پایدار نمی‌ماند. غرب از قرن‌ها پیش با عنوان حقوق بشر و صلح، در واقع مانع اصلی استقلال ملت‌هاست.

مسئولان مراقب باشند با مواضع و سخنان غیرضروری، شکاف در صفوف ملت ایجاد نشود

لاریجانی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به نقش انقلاب اسلامی در احیای اراده ملی ملت ایران گفت: با انقلاب اسلامی، ملت ایران بار دیگر در جنگی نابرابر نشان داد که حقیقتِ استقلال‌خواهی و هویت ملی خود ارزشی والاتر از آن دارد که موجودات ضعیفِ صلح‌طلبِ پوشالی بخواهند کوس صلح از طریق تسلیم را در گوش ملت ایران بنوازند.

وی تأکید کرد: انتظار ملت ایران از سیاستمداران در این مقطع تاریخی آن است که قدر این اراده ملی را بدانند؛ باید مراقب باشند با مواضع و سخنان غیرضروری، شکاف در صفوف ملت ایجاد نشود. امروز انسجام ملی، بزرگ‌ترین سرمایه کشور است.

لاریجانی با استناد به اندیشه اقبال لاهوری افزود: چه باید کرد ای اقوامِ شهر؟! غرب امروز به جای دانایی از قدرت و شر سخن می‌گوید، در حالی‌که ایران از فکر، از هویت ملی، از استقلال و از قدرت واقعی برخاسته است. این تفاوت در خاستگاه فکری ملت‌ها، علت اصلی تقابل میان ایران مستقل و غرب سلطه‌گر است.

وی رفتار دولت آمریکا را مصداق آشکار خودمحوری قدرت دانست و گفت: در آمریکا هر روز سخن از هواپیماها و تسلیحات پیشرفته است؛ این‌گونه سخنانِ مکرر و به نعل و میخ زدن‌ها نشان می‌دهد آنان همچنان به دنبال تضعیف اراده ملت ایران هستند. اما تجربه چهار دهه گذشته و حتی روزهای جنگ اخیر ثابت کرد که ملت ایران، نه استیلاطلب است و نه استقلال خود را در معرض معامله قرار می‌دهد.

دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: ایران حتی اگر به قیمت رویارویی تمام‌عیار باشد، از مسیر استقلال و عزت خود بازنمی‌گردد. ملت ایران امروز در برابر جلوه‌های وحشی‌گری مدرن، با قدرت و عقلانیت ایستاده است.