به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در همایش «ما و غرب»، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به تشریح ابعاد متمایز غربشناسی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب پرداخت و بر ویژگیهای قرآنبنیاد و روانشناختی این نگرش تأکید کرد.
وی در آغاز سخنان خود گفت: در غربشناسی رهبر معظم انقلاب، ما با رویکردی روبهرو هستیم که در سایر مطالعات اسلامی یا ایرانی مشابهی ندارد. نخستین ویژگی آن، "تجربه غرب در سطح رهبری" است. مقصود از این تجربه، سفر یا مشاهده عینی نیست، بلکه توان رصد و تحلیل کلان ماهوی تمدن غرب از جایگاه رهبری است. این سطح از مشاهده و تحلیل، تنها در کسی ظهور میکند که در موقعیت هدایت امت و فهم نظامهای فکری و فرهنگی جهان قرار دارد.
وی افزود: ویژگی دوم در غربشناسی رهبری، قرآنبنیاد بودن آن است. ایشان هیچ موضع مهمی درباره غرب اتخاذ نکردهاند مگر آنکه آیهای از قرآن پشتیبان و مبنای نظری آن باشد. در واقع، چهارچوب نظری غربشناسی رهبری از قرآن گرفته میشود و دادهها و مصادیق آن از تجربه تاریخی و عینی دنیای معاصر. این ترکیب، نوعی توازن میان الهیات قرآنی و تجربه اجتماعی را ایجاد کرده است.
بابایی ادامه داد: در غربشناسی رهبر انقلاب، ما با لایهای روبهرو میشویم که در ادبیات رایج غربشناسی کمتر دیده میشود؛ و آن، تحلیل روانشناختی از تمدن غرب و مواجهه امت اسلام با آن است. رهبر انقلاب، علاوه بر تحلیلهای سیاسی، معرفتی و اقتصادی، به ابعاد روانی و نفسانی سلطه غرب نیز توجه دارند. این جنبه، ساحت تازهای از شناخت را میگشاید که نشان میدهد تمدن غرب تنها با ابزار نظامی یا رسانهای عمل نمیکند، بلکه از طریق سازوکارهای روانی نیز بر ملتها تأثیر میگذارد.
وی در تبیین این رویکرد گفت: در این تحلیل، سه عنصر روانشناختی اساسی در رفتار غرب نسبت به جهان اسلام وجود دارد: اغوا، ارعاب و تحقیر. غرب ابتدا ما را فریب میدهد، سپس میترساند، و در نهایت، تحقیر میکند. این سهگانه روانی، اساس سیاستهای سلطه در همه سطوح آموزشی، رسانهای و سیاسی است.
وی افزود: در حقیقت، در مواجهه ما و غرب، یک طرف میگوید بترس و طرف دیگر میگوید نترس. همین ترسیدن یا نترسیدن است که سرنوشت این مواجهه را تعیین میکند. ممکن است ملتی همه امکانات مادی را داشته باشد اما از ترس، تسلیم غرب شود؛ و ممکن است ملتی مانند مردم یمن، در تنگنای مادی باشد اما چون نمیترسد، در میدان مقاومت پیروز گردد.
بابایی با استناد به آیات قرآنی توضیح داد:
در قرآن، وقتی از استضعاف سخن گفته میشود، این واژه صرفاً اقتصادی یا سیاسی نیست؛ بلکه معنای دقیق روانشناختی دارد. استضعاف یعنی القای ضعف. مستضعفان الزاماً ضعیف نیستند، بلکه کسانی هستند که زیر فشار تبلیغات و القائات غرب، احساس ضعف پیدا میکنند. اگر این القا پذیرفته شود، ضعف واقعی پدید میآید؛ اما اگر امت اسلامی در برابر آن ایستادگی کند، به قدرت حقیقی خود پی میبرد.
وی با اشاره به این بعد از اندیشه رهبری اظهار داشت: در منظومه فکری رهبر انقلاب، راهکار مقابله با این سلطه روانی، شناخت ضعف دشمن و ایستادگی در برابر آن است. هرگاه ملتها بایستند، هم نقاط قوت خود را کشف میکنند و هم نقاط ضعف دشمن آشکار میشود. استقامت، شرط روشن شدن حقیقتِ خود و ضعفِ طرف مقابل است.
بابایی در پایان گفت: مواجهه با غرب، صرفاً نزاع میان قدرتها نیست؛ بلکه جدالی میان دو جهانبینی است: جهانی که میخواهد با ترس و تحقیر حکومت کند، و جهانی که میخواهد با ایمان و آگاهی بایستد. در نهایت، این ایستادگی است که تعادل تازهای میان ما و غرب پدید میآورد و راه آینده تمدن اسلامی را روشن میسازد.
..........................................
پایان پیام/ 218