شناسهٔ خبر: 75732093 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

یک نویسنده ادبیات کودک و نوجوان مطرح کرد

کتاب باید یکی از دوستان کودک باشد نه تنها دوستش

زینب ایمان‌طلب گفت: بچه‌ها هم باید از جنس خودشان دوست داشته باشند هم دوستانی از جنس کتاب؛ چون تجربه واقعی ارتباط با آدم‌ها، تجربه ارتباط دوستانه با بقیه و آن اتفاقاتی که بین آدم‌ها پیش می‌آید، هیچ‌وقت بین یک فرد و کتاب پیش نمی‌آید تا او را پخته‌تر کند.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا: فاطمه نعمتی- به نظر می‌رسد دوست پیداکردن در سنین کودکی کار ساده‌ای است؛ مثلا با اولین نفری که در مدرسه با ما صحبت می‌کند می‌توانیم دوست شویم یا با کسی که در کلاس درس کنار ما می‌نشیند؛ اما این ارتباط‌گیری کاملا به فضای ذهنی خانواده و خودِ کودک بستگی دارد. در دنیای بعضی کودکان، این افراد نمی‌توانند دوست آنها باشند، چون بعضی ویژگی‌ها را ندارند یا اصلا دوست پیداکردن به این سادگی‌ها هم نیست و قوانینی باید داشته باشد؛ قوانینی سفت‌وسخت!

دختر داستان «قانون هفتم آدم‌های تنها» که ۹ ساله است، چنین تفکری دارد؛ او قوانینی سخت‌گیرانه برای خودش وضع کرده و سعی می‌کند از دوستی و دوست پیداکردن دوری کند، اما با رخ‌دادن یک سری اتفاق، شرایط برایش عوض می‌شود.

این کتاب را زینب ایمان‌طلب نوشته و مریم ناجی تصویرگری کرده است. انتشارات منادی تربیت، کتاب «قانون هفتم آدم‌های تنها» را در ۲۴ صفحه مصور رنگی و بهای ۱۴۵ هزار تومان به‌تازگی برای کودکان منتشر کرد. به بهانه انتشار این کتاب، با نویسنده اثر گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌توانید بخوانید:

قصه پشت انتشار این کتاب چیست؟

من دوست داشتم داستان دینی راجع‌به شخصیت‌های دینی بنویسم. در روند داستان‌پردازی، داشتم کمی درباره شخصیت حضرت زهرا (س) می‌نوشتم که رسیدم به داستان‌هایی راجع‌به حضرت زینب (س) و دیدم برای کودکان اصلاً چنین داستان‌هایی وجود ندارد؛ داستانی که در کربلا بگذرد و به بقیه ابعاد شخصیتی ایشان بپردازد. اما در منابع هم ماجرا‌های خیلی کمی درباره این حضرت وجود داشت تا ما بتوانیم بازنویسی کنیم. به هر صورت براساس حقایق تاریخی می‌شد آزادانه تخیل کرد و ضمن وفاداری به تاریخ در قالب یک داستان خیالی از شخصیت حضرت زینب (س) گفت. در نتیجه، من به این ماجرایی رسیدم که در کتاب «قانون هفتم آدم‌های تنها» می‌خوانید. من دوست داشتم که ذکری هم از حضرت علی (ع) در این کتاب شود و به نوعی داستان پیوندی بخورد بین شخصیت حضرت زینب و امیرالمؤمنین (ع).

شما در این کتاب برای کودکان از دوستی و فواید دوست پیداکردن گفته‌اید، اما آن را به روایات معصومین (ع) مانند امام علی (ع) و سبک زندگی دینی ارتباط داده‌اید. آیا کودکان این نوع داستان‌ها را دوست دارند؟ شما برای همه کودکان نوشته‌اید یا کودکانی که پیش‌زمینه باور‌های دینی در خانواده‌شان وجود دارد؟

ببینید من ادعایی راجع‌به این داستان دارم؛ اینکه داستان را برای هر کودکی فارغ از اینکه پیش‌زمینه دینی داشته باشه یا نداشته باشد، نوشته‌ام؛ چون شما می‌توانید هیچ‌چیز درباره حضرت زینب و امام علی ندانید و از خواندن این داستان لذت ببرید؛ چراکه مضمون داستان به نیاز همه کودکان نزدیک است. داستان درباره دوستی است و دوستی نیاز همه است و نیاز یک شخص خاص یا یک گروه خاص نیست. همچنین ما این شخصیت‌ها را به‌عنوان بزرگان دین‌مان قبول داریم و می‌دانیم که دوستی با این خانواده برایمان مفید است و نگاه آنها حتی به مضامین اخلاقی و اجتماعی نگاهی متعالی‌ست و می‌تواند به درد همه افراد بخورد.

تألیف این کتاب قدمی روبه‌جلو برای معرفی بانوان شاخص اسلام به کودکان است مانند حضرت زینب (س) که داستان‌های کمی درباره ایشان نوشته شده است. چرا از این شخصیت‌ها کم می‌گوییم و می‌نویسیم و بیشتر بر امامان معصوم تأکید داریم؟

همان‌طور که در سؤال اول گفتم، ما راجع‌به حضرت زینب (س) و کودکی ایشان ماجرا‌های تاریخی خیلی کمی داریم؛ ماجرایی که خارج از فضای عاشورا باشد و بتوانیم برای هر کودکی با هر گروه سنی بگوییم؛ بنابراین مجبور می‌شویم از شخصیت‌هایی مانند حبیبه که در این داستان آوردم، کمک بگیریم و اطلاعاتی درباره حضرت زینب به کودکان ارائه دهیم.

چون اطلاعات در تاریخ درباره حضرت زینب، حضرت خدیجه، حضرت آمنه و دیگر زنان تأثیرگذار در تاریخ صدر اسلام تا کنون، کم است، نویسندگان به سمت این شخصیت‌ها نمی‌روند و ترجیح می‌دهند همین داستان‌هایی را که همیشه هست، به روش‌های مختلف بازنویسی کنند.

آیا دوستی از نگاه شمایِ بزرگ‌سال با دوستی از نگاه یک کودک تعریف و شاخصه‌های یکسان دارد؟ دوستیِ به‌تصویرکشیده‌شده در این کتاب چه ویژگی‌هایی دارد؟

دوستی یعنی ارتباط و ما تقریباً از بدو تولد در ارتباط با دیگران هستیم تا زمانی که می‌میریم؛ فقط مواقعی که خردسال و کوچک هستیم نمی‌فهمیم که در ارتباط با دیگران هستیم، اما وقتی که کم‌کم از خردسالی خارج می‌شویم و می‌توانیم از بیرون به خودمان و روابط‌مان با بقیه نگاهی بیندازیم، متوجه شویم که به غیر از خانواده، دوستان دیگری هم باید داشته باشیم. در نتیجه، در پیش‌دبستانی شروع می‌کنیم به دوست پیداکردن. دوست پیداکردن نیازی دائمی است که ما تا بزرگ‌سالی هم آن را داریم.

مسئله دوستی و ارتباط در دوران کودکی برای کودک به این صورت است که مثلا چطوری دوست پیدا کنیم، آیا می‌توانیم وسایل‌مان را به او بدهیم یا نه، بحث شراکت پیش می‌آید، بحث قهر و آشتی که باز این بحث در هر سنی مضامین متفاوتی دارد. من حس کردم برای این گروه سنی که دارم می‌نویسم به این صورت است که کودک می‌خواهد دوست پیدا کند، از طرفی تنهاست و از یک طرف دیگر ممکن است در دوست‌یابی ناتوان باشد، چون دوستی هم چالش‌های خودش را دارد. من سعی کردم در این کتاب به این چالش دوست پیداکردن بپردازم؛ چراکه معمولا بچه‌ها با آن مواجه هستند.

نقش دوستی در رشد عاطفی و اجتماعی کودک را چگونه می‌بینید؟

دوستی در رشد عاطفی و اجتماعی کودک به‌شدت نقش بسزایی دارد؛ چون در هر مقطع سنی دوست تعریف و مدل ارتباطی متفاوتی دارد مخصوصا در سنی که بچه از خانواده جدا می‌شود و در گروه‌های دوستی قرار می‌گیرد و بعضی‌وقت‌ها ارزش‌های گروه دوستی را به ارزش‌های خانواده‌اش ترجیح می‌دهد. این موضوع خیلی مهمی است که ما هرچقدر هم به آن بپردازیم ظرفیت بیشتری برای پرداختن دارد؛ چون بچه‌ها مسائلی را از دوست‌هایشان می‌توانند یاد بگیرند و تجربه کنند که در خانواده نمی‌توانند؛ حتی اگر در خانواده هم مواردی را تجربه کنند، نوع تجربه آن با تجربه در گروه‌های دوستی متفاوت است. ما باید این میدان را به بچه‌ها بدهیم که دوست‌های متنوعی پیدا کنند و در این گروه‌های دوستی جا بگیرند و حتی اشتباه کنند تا راه درست را پیدا کنند.

نقش کتاب و کتاب‌خوانی در ایجاد دوستی‌ها بین کودکان را نیز چطور ارزیابی می‌کنید؟

کتاب مهم است به این دلیل که به ما یک تجربه نیابتی می‌دهد. شخصیت داستانی در موقعیتی قرار می‌گیرد که مخاطب ممکن است هیچ‌وقت آن موقعیت را درک نکند و به این صورت آن را تجربه کند. همچنین این امکان را به خواننده مثل کودکان می‌دهد که اگر روزی در آن موقعیت قرار گرفتند چطور رفتار کنند که نتیجه بهتری داشته باشد. حتی کتاب می‌تواند یک بهانه باشد برای دوستی. معمولاً آن دنیای خیال‌انگیزی که کتاب خلق می‌کند، آن مباحثی که حولش می‌تواند شکل بگیرد و سلایق مختلف بچه‌ها در کتاب‌خوانی، می‌تواند کتاب را به بهانه‌ای برای دوستی تبدیل کند.

آیا کتاب به‌تنهایی می‌تواند دوست کودکان باشد؟

نه اصلاً و ابداً. بچه‌ها می‌توانند دوست‌های واقعی و حقیقی داشته باشند و هیچ‌وقت شاید با کتاب دوست نشوند؛ من چنین بچه‌ای را شاید بتوانم بپذیرم ولی بچه‌ای که فقط با کتاب‌ها دوست است، ممکن است بعداً دچار یک سری از خلأ‌ها شود؛ بنابراین بچه‌ها هم باید از جنس خودشان دوست داشته باشند هم دوستانی از جنس کتاب؛ چون تجربه واقعی ارتباط با آدم‌ها، تجربه ارتباط دوستانه با بقیه و آن اتفاقاتی که بین آدم‌ها پیش می‌آید، هیچ‌وقت بین یک فرد و کتاب پیش نمی‌آید تا آن فرد را پخته‌تر کند.

آیا خاطره‌ای از دوران کودکی خودتان در زمینه دوستی دارید یا تجربه‌ای که مال دیگران بوده و شما مشاهده کرده‌اید و هنگام نوشتن این کتاب به یاد آن تجربه‌ها افتاده باشید؟

در مقطعی از زندگی‌ام مثلاً از یازده‌سالگی تا هفده، هجده سالگی ما مدام هر چند سال یک بار، محله عوض می‌کردیم و این چالش حضور در محله جدید و دوست پیداکردن برای من وجود داشت. معمولاً خودم از آنهایی بودم که خیلی زود دوست پیدا می‌کردم و هیچ مشکلی در این زمینه نداشتم؛ برخلاف خواهر کوچکم که من باید برایش دوست پیدا می‌کردم؛ بنابراین شاید این تجربه حضور در مکان جدید و رصد مداوم آدم‌ها و تلاش برای ارتباط‌گرفتن با آنها، باعث شد که من بتوانم کتابی با موضوع دوستی و دوست پیداکردن کودکان بنویسم.

به نظر شما دوست‌یابی کودکان امروز با کودکان گذشته چه تفاوت‌هایی دارد؟ و بهتر است خانواده‌های امروز به چه مسائلی برای دوست‌پیداکردن کودکان‌شان بیشتر توجه کنند؟

به نظر من، امروزه خانواده‌ها در دوست پیداکردن بچه‌هایشان سخت‌گیرتر از گذشته شده‌اند؛ یعنی نه همه ولی بیشتر آنها خیلی علاقه دارند که خودشان دوست بچه‌هایشان باشند. مدام می‌گویند ما باید دوست بچه‌هایمان باشیم؛ درصورتی‌که این نظریه اشتباه است و بچه‌ها باید با هم‌سن‌وسالان خودشان بگردند، با آنها بازی کنند، با آنها کتاب بخوانند، با آنها اشتباه کنند، با آنها درددل کنند و کار گروهی مثل بازی و ورزش انجام دهند و انجام کار‌های دیگر. من این مشکل را در بین خانواده‌های امروزی زیاد می‌بینم و احساس کردم که این نظریه خیلی دارد بین خانواده‌های ایرانی پررنگ می‌شود.

نکته دیگر اینکه حصاری دارد بین قشری از جامعه با سایر اقشار ایجاد می‌شود که مثلا فقط با هم‌طبقه خودشان دوست باشند. ما داریم گروهی را می‌بینیم که، چون فرزندشان در مدارس خصوصی درس می‌خواند، نباید با بچه‌هایی از طبقات دیگر و حتی مدارس غیرخصوصی دوست شود. در نتیجه، یک سری از دوستی‌ها گلخانه‌ای شده است. این خانواده‌ها نمی‌گذارند که فرزندشان در اجتماع باشد و اشتباه کند و ابتکار عمل داشته باشد و با دوستانش خارج از فضای خانه، کار‌های خلاقانه انجام دهد.

تصویرسازی کتاب‌تان را مکمل داستان می‌دانید و آیا توانسته احساسات ناب کودکانه به‌ویژه دوستی و حس‌وحال آن را به‌خوبی به کودک نشان دهد؟

من از خانم مریم ناجی باید تشکر کنم، چون خیلی زحمت کشیدند و زمان گذاشتند برای تصویرگری این کتاب. من تأکیدی داشتم بر اینکه درست است فضا تاریخی است، اما می‌خواهیم برخلاف کتاب‌های قبلی موجود در بازار که فضای ۱۴۰۰ سال پیش را خاکی و بیابانی نشان می‌دهند، فضایی با رنگ‌های شاد در این کتاب داشته باشیم. خانم ناجی از پس این کار برآمدند و فضای شیرینی خلق کردند؛ مخصوصا من تصویر طرح جلد را که تصویر پایانی کتاب است، خیلی دوست دارم و از این تصویرگر و از انتشارات منادی تربیت و همه کسانی که زحمت کشیدند و به ما در تولید این کتاب کمک کردند، خیلی تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/