به گزارش گروه فرهنگی قدس، مهران احمدی از گذشتههای دور برای بسیاری از مخاطبان با نقشهای مختلفی که در سینما و به ویژه تلویزیون بازی کرده، شناخته شده است. او فیلمهای خوب کم بازی نکرده؛ از بازی درخشانش در نقش «بیک» در فیلم «هیچ» کاهانی و نقش سیدعلی بمان در «شیار ۱۴۳» و بهمن در «قسم» گرفته تا کاراکترهای طنازی همچون دایی کامران «هزارپا» و شخصیت محبوب بهبود فریبا در «پایتخت». اما بازی در این نقشها و چندین ده نقش دیگر تنها کارهایی نیستند که احمدی در این نزدیک به چهار دهه انجام داده است؛ او در همان سالهایی که جلو دوربین فیلمسازانی همچون پوران درخشنده، ابوالفضل کاهانی و سامان سالور رفته بود در پشت صحنه هم به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز حضور داشت و نخستین فیلم کوتاه خود یعنی «ساکنین محترم» را در سال ۹۶ ساخت و همان سال «مصادره» را جلو دوربین برد. پس از آن در سال ۹۸ کمدی «سگبند» را ساخت که هر دو این فیلمها از پرفروشترین کمدیهای اکران شده در دوران خودشان بودند و حالا پس از ۶-۵ سال، با تازهترین فیلمش یعنی «آقای زالو» به سینما بازگشته و در فیلم تازه خود به سراغ یک موضوع جنجالی رفته است؛ مفسدان سیاسی که خون مردم را در شیشه میکنند و ثروت این مملکت را به یغما میبرند.
شیرینتر از «مصادره»
مهران احمدی همچنین میهمان اخیر برنامه «باضیا» بود. او در این برنامه با اشاره به مسیر فیلمسازیاش توضیح داد چطور از ساخت «مصادره» به «آقای زالو» رسیده و هدفش از ساخت این فیلم چه بوده است. او معتقد است؛ «آقای زالو» فیلمی است شیرینتر از «مصادره» و برای مردم عام ملموستر است اما باز هم در این فیلم دغدغه هویت دارد. در «مصادره»، هویت به زور گرفته میشود اما هویت در «آقای زالو» قلب و جابهجا میشود، مس جای طلا را میگیرد و بدل جای اصل را. این فیلم بسیار شبیه روزگار امروز ماست.
«آقای زالو» ادامهای بر کمدی انتقادی «مصادره»
مهران احمدی با ساخت نخستین فیلم خود یعنی «مصادره» فضایی متفاوت از کمدیهای رایج سینمای ایران را تجربه کرد، اتفاقی که شکل تکامل یافته آن در «آقای زالو» مشهود است. داستان «مصادره» در دهه ۵۰ میگذرد و زندگی یک کارمند ساواک را به تصویر میکشد که با پیروزی انقلاب ناچار به ترک ایران میشود، اما پس از مهاجرتش تازه آغاز ماجرا و گرفتاریهای او بوده و باید به دنبال زمینی برود که مصادره شده است.
«مصادره» در فضای رفت و برگشتی بین زمان حال و گذشته در حرکت است و از نظر مضمون نمیتوان آن را یک کمدی صرف دانست زیرا سر بزنگاه با اشاراتی زیرکانه انتقادهای خود را به وضعیت موجود هم روانه میکند. بین این فیلم و ساخته دوم احمدی یعنی «سگبند»؛ «آقای زالو» به لحاظ ساختار، نوع داستان، کارگردانی و سبک روایت شباهت بیشتری به «مصادره» دارد و در واقع میتوان آن را ادامهای بر همان فیلم اولش دانست، اما با لحنی بسیار گزندهتر و بیتعارفات معمول!

«آقای زالو» که میتوان آن را یک کمدی اجتماعی در بستری انتقادی و اعتراضی هم قلمداد کرد، در دوران پس از پیروزی انقلاب و سالهای جنگ روایت میشود. داستان درباره پسر جوانی به نام منوچهر جنتمکان (با بازی امین حیایی) و دوست گرمابه و گلستانش جمشید (با بازی هادی کاظمی) است. پدر جمشید که آشپز دربار شاه بوده پس از پیروزی انقلاب در زیرزمین خانهاش به تهیه مسکرات مشغول است و آن را توسط جمشید و منوچهر به دست مشتریانش میرساند. یک روز که منوچهر مشغول رساندن جنس به مشتری است توسط مأموران کمیته دستگیر میشود و به زندان میرود؛ محمد برادر منوچهر هم که سودای رفتن به جبهه در سر دارد اما او را به خاطر سن کمش به جبهه اعزام نمیکنند با عوض کردن شناسنامه خودش و برادرش منوچهر، راهی جبهه میشود؛ سالها بعد منوچهر از زندان آزاد میشود و در مسیر تازهای قرار میگیرد.
مهران احمدی برخلاف کمدیهای دهههای ۵۰ و ۶۰ که ساختمان داستانشان را بر پایه نوستالژیهای این دوران بنا میکنند، خیلی خودش را در این فضا محبوس نکرده و از فضا و احوالات آن دوران به قدر کفایت برداشت کرده است. روایت فیلم غیرخطی است و روند داستان با فلشبک و فلشفورواردهای متعدد پیش میرود. سکانس ابتدایی فیلم با نمایی از مردی تنها در اتوبان آغاز میشود که به «مرد تنها»ی فرهاد گوش میدهد و در تصادفی جان میبازد. این سکانس که در انتهای فیلم دلیلش را متوجه خواهید شد، نسبت این قطعه موسیقی و سرنوشت یکی از کاراکترهای داستان که نمادی از یک نسل فراموش شده است را برای مخاطب معنا میکند.
ریاکاران زیر ذرهبین
نکته مهم درباره «آقای زالو» فاصله گرفتن آن از یک کمدی صرف است، فیلم در بستر وقایع اجتماعی در دهههای گذشته تا امروز روایت میشود و یک اتمسفر پارادوکسیکال بر کلیت آن حاکم است و همان قدر که با المانهایی خوش رنگ و لعاب، بساط شوخی و خنده را در طنز موقعیت و کلامی فراهم کرده اما همچنان از هدف اصلی و پیرنگ داستان که زیر ذرهبین بردن شخصیتهای فاسد سیاسی و اقتصادی بوده دور نشده است، نکته جالبتر اینکه مهران احمدی نه تنها به تزویر و ریا و رنگ به رنگ شدن پرسناژهای سیاسی پرداخته، حتی شخصیتهای دیگری از عالم فرهنگ و هنر را هم از نقد بیپروای خود بینصیب نگذاشته و مشخصاً با اشاره به محسن مخملباف و نمایش فیلم «توبه نصوح»اش برای بانوان انقلابی نشان میدهد زمانی این فیلمساز با آن معیارهای فکری، الگویی برای جامعه مذهبی بوده اما او هم در گذر زمان مانند خیلیهای دیگر رنگ عوض کرده و امروز در ضدیت کامل با آنچه اعتقاد داشته، عمل کرده و میکند.

نگاهی به شخصیتپردازیهای «آقای زالو»
شخصیتپردازی در «آقای زالو» اگرچه به تیپ نزدیک شده اما در واقع هر یک از کاراکترها نمادی بیرونی دارند. از منوچهر جنتمکان که همان «آقای زالو»ی مدنظر مهران احمدی است؛ فردی که از هر موقعیتی برای نفع شخصی بهره میبرد، از جعل مدرک تحصیلی گرفته تا رشوههای سنگین و وقتی در جایگاه یک شخصیت سیاسی مؤثر قرار میگیرد از احساسات و اعتماد جامعه سوءاستفاده میکند و به ریش مردم میخندد. مهران مدیری در نقش یک شخصیت سیاسی پاکدست که با اعتمادی که از آن سوءاستفاده شد و فرصتی اشتباه در اختیار دامادش گذاشت، راه را برای جولان منوچهر باز کرد. جمشید دوست منوچهر که از نردبان فرصتطلبی رفیقش بالا میرود و گریم او و منوچهر در میانسالی یادآور دو شخصیت سیاسی نزدیک به هم است! محمد برادر منوچهر و دوست همرزمش با بازی مهران احمدی، نمایانگر نسلی هستند که در روزهای جنگ تا پای جان ایستادگی کردند و امروز زیر پای شارلاتانهای سیاسی و اقتصادی له شدهاند و از حق یک زندگی با رفاه معمولی هم محروماند.
بازی بازیگران فیلم از نقاط قوت «آقای زالو» است، مهران مدیری در این فیلم کمتر شباهتی به نقشهای پیشین خود دارد و زوج امین حیایی و هادی کاظمی هم چه در سالهای جوانی نقش منوچهر و جمشید و چه در ایام میانسالی به خوبی درآمده است. یکی دیگر از بازیهای خوب این فیلم هم به مونا فرجاد تعلق دارد که توانسته فاصله میان کمدی و یک نقش جدی را به درستی و ظرافت حفظ کند.
نقدی بیرحمانه بر فساد
در مجموع «آقای زالو» را میتوان تجربه موفقی در سبک متفاوت مهران احمدی در کارگردانی و همچنین ژانر کمدی اجتماعی دانست. «آقای زالو» نشان داد «مصادره» هم صرفاً یک اتفاق نبوده و پشت ساخت آن هدفی فراتر از کمدیهای معمول قرار داشته است، اما احمدی در «آقای زالو» صراحت لهجه عمیقتری پیدا کرده و نکته مهم اینجاست که حتی یک روزنه کوچک هم برای تخفیف دادن به جماعت رانتخوار و مفسد اقتصادی و سیاسی باز نگذاشته و این اتفاق مهمی است. احمدی از هر موقعیتی که در اختیار داشته به بهترین شکل استفاده کرده است؛ یکی از درخشانترین و گزندهترین آنها سکانس ورقبازی منوچهر و دوستانش است که همزمان منوچهر در حال گفتوگوی زنده تلفنی با یک برنامه خبری است و از اصطلاحات بازی در حین مصاحبه و تطبیق آن با وضعیت جامعه استفاده میکند، یا زمانی که میخواهد نامه معلم بازنشسته را بگیرد که به درخواستش رسیدگی کند اما بعداً او را به استهزا میکشاند. البته پایانبندی فیلم (مشخصاً در مورد سکانس پایانی سرنوشت منوچهر و جمشید) باید گفت شکل و شمایلی شعاری به خود گرفته و شاید اگر فیلم همچنان در همان سکانس انتهایی به پایان میرسید جذابتر بود.
با این حال «آقای زالو» تلاشی ارزشمند در راستای نقد فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امروز است و بیرحمانه فساد را به چالش میکشد. مهران احمدی با تیزهوشی و نگاهی دقیق توانسته به خوبی طنز و کمدی را چاشنی مضمون تلخ و رادیکال فیلم کند و تا حدودی زهر آن را بگیرد اما همچنان نیشتری عمیق و کاری به واقعیات موجود میزند و نقد و اعتراض یک جامعه به این وضعیت نابسامان را با زبانی هنرمندانه، لطیف و در عین حال بیپروا منعکس میکند.